گنجور

 
نظامی

هفت پیکر یا بهرام‌نامه یا هفت گنبد


بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده: ای جهان دیده بود خویش از تو

بخش ۲ - در نعت پیغمبر اکرم: نقطه خط اولین پرگار

بخش ۳ - معراج پیغمبر اکرم: چون نگنجید در جهان تاجش

بخش ۴ - سبب نظم کتاب: چون اشارت رسید پنهانی

بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان: ای دل از این خیال سازی چند

بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز: آنچه او هم نو‌ است و هم کهن است

بخش ۷ - در نصیحت فرزند خویش محمد: ای پسر هان و هان تو‌را گفتم

بخش ۸ - آغاز داستان بهرام: گوهر‌آما‌ی‌ گنج‌خانه راز

بخش ۹ - صفت سمنار و ساختن قصر خورنق: رفت منذر به اتفاق پدر

بخش ۱۰ - صفت خورنق و ناپیدا شدن نعمان: چون خورنق به فر بهرامی

بخش ۱۱ - شکار کردن بهرام و داغ کردن گوران: چون سهیل جمال بهرامی

بخش ۱۲ - کشتن بهرام اژدها را و گنج یافتن: روزی از روضه بهشتی خویش

بخش ۱۳ - دیدن بهرام صورت هفت پیکر را در خورنق: شاه روزی رسیده بود ز دشت

بخش ۱۴ - آگاهی بهرام از وفات پدر: چون ز بهرام گور با پدرش

بخش ۱۵ - لشگر کشیدن بهرام به ایران: بس کن ای جادو‌ی سخن پیوند

بخش ۱۶ - نامه پادشاه ایران به بهرام‌گور: اول نامه بود نام خدای

بخش ۱۷ - پاسخ دادن بهرام ایرانیان را: چونکه خواننده خواند نامه تمام

بخش ۱۸ - برگرفتن بهرام تاج را از میان دو شیر: بامدادان که صبح زرین تاج

بخش ۱۹ - بر تخت نشستن بهرام به جای پدر: طالع تخت و پادشاهی او

بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش: شاه روزی شکار کرد پسند

بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرام‌گور را به مهمانی: شاه بهرام روزی از سر تخت

بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرام‌گور: چون برآمد ز ماه تا ماهی

بخش ۲۳ - عتاب کردن بهرام با سران لشگر: روزی از طالع مبارک بخت

بخش ۲۴ - خواستن بهرام دختر شاهان هفت اقلیم را: شه به ناز و نشاط شد مشغول

بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد: روزی از صبح فتح نورانی

بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول: چونکه بهرام شد نشاط‌پرست

بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم: چو گریبان کوه و دامن دشت

بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم: چونکه روز دوشنبه آمد شاه

بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سه‌شنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم: روزی از روزهای دیماهی

بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم: چارشنبه که از شکوفه مهر

بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم: روز پنجشنبه است روزی خوب

بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم: روز آدینه کاین مقرنس بید

بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکر‌کشی خاقان چین بار دوم: چون به تثلیث مشتری و زحل

بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان: شه چو تنگ آمدی ز تنگی کار

بخش ۳۵ - شکایت کردن هفت مظلوم: اولین شخص گفت با بهرام

بخش ۳۶ - کشتن بهرام وزیر ظالم را: چون زمین از گلیم گرد آلود

بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار: لعل پیوند این علاقه در

بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان: چون فروزنده شد به عکس و عیار