در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها ایرج میرزا مصرع یا بیتی از خاقانی را عیناً نقل قول کرده است:
-
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۲۸ - مدح ناصرالّدین شاه :: خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - در شکایت و عزلت و تخلص به نعت پیامبر بزرگوار
ایرج میرزا (بیت ۷۰): چنین گفته است خاقانی بدین وزن - «ضمان دارِ سلامت شد دلِ من»
خاقانی (بیت ۱): ضماندار سلامت شد دل من - که دار الملک عزلت ساخت مسکن
-
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۶ - در مدح امیرنظام :: خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۴ - مطلع دوم
ایرج میرزا (بیت ۵): «هیچ افتدت امشب که برافتادگیِ من - رحم آری و در کاهِشِ جانم نَفَزایی»
خاقانی (بیت ۷): هیچ افتدت امشب که بر افتادگی من - رحم آری و بر کاهش جانم نفزائی
-
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۶ - در مدح امیرنظام :: خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۴ - مطلع دوم
ایرج میرزا (بیت ۶): «یا بر شِکَرِ خویش مرا داری مهمان - یا بر جگرِ ریش بمهمانِ من آیی»
خاقانی (بیت ۸): یا بر شکر خویش مرا خوانی مهمان - یا بر جگر ریش به مهمان من آئی
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۸ - در مدح نصرة الدوله عم زاده ناصرالدین شاه در تبریز گفته:برخیز که باید به قدح خون رز افگند - کِامد مهِ فروردین تا شد مهِ اسفند
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - قصیده:لطف ملک العرش به من سایه برافکند - تا بر دل گم بوده مرا کرد خداوند
-
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۲۸ - مدح ناصرالّدین شاه:مباش ایمن ز کَیدِ چرخِ ریمن - که از کَیدش نشاید بود ایمن
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - در شکایت و عزلت و تخلص به نعت پیامبر بزرگوار:ضماندار سلامت شد دل من - که دار الملک عزلت ساخت مسکن
-
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۰ - در مدحِ حضرتِ مولای متقیان:گفتم رهینِ مهرِ تو شد این دلِ حزین - گفتا حزین دلی که به مهری بود رهین
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۷۸ - دو هدیه:آمد مرا دو هدیه چو دو قرص مهر و ماه - با نامهای دو چون دو طبق گوهر ثمین
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۹۱ - در تعریض بر پندار رازی:زین کلک من که سحر طرازی است راستین - دست زمانه رسات طرازی بر آستین
-
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۱ - سیهچشمِ نامهربان:ای سیهچشم چه دیدی تو از این دیده گناه - که نگاهت چو کنم خیره کنی چشم سیاه
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰۰:من که خاقانیم این مایه صفا یافتهام - که به دل در حق بدخواه شدم نیکی خواه
-
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۲ - شکایت از دوری امیر نظام و مدح قائم مقام:به حکمِ آن که ز دل ها بُوَد به دل ها راه - دلِ امیر ز سوزِ دلِ من است آگاه
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰۲:دبیر ما به صفت روبه است گوا دم او - بلی هر آینه روباه را دم است گواه
-
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۶ - در مدح امیرنظام:جانا چه شود گر تو درِ مِهر گشایی - وز در به در آیی و چو جانم به بر آیی
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴:تبها کشم از هجر تو شبهای جدائی - تبها شودم بسته چو لبها بگشایی
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۳ - در تهنیت عید و مدح خاقان کبیر ابوالمظفر اخستان بن منوچهر بن فریدون:چون صبحدم عید کند نافه گشائی - بگشای سر خم که کند صبح نمائی
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۴ - مطلع دوم:جان پیشکشت سازم اگر پیش من آئی - دل روی نمایت دهم ار روی نمائی
-
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۱ - مادّه تاریخ وفات جعفرقلی میرزا عَمِّ شاعر ۱۳۰۷ هق:هر که آمد در این جهان ناچار - رود از این جهان چه شَه چه گدا
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴ - در شکر:من که خاقانیم به منت شاه - پشت خم کردهام ز بار عطا
-
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۱۱ - جاه و جلال علی (ع):اندر خبر بُوَد که نبی شاهِ حق پرست - چون سویِ عرش در شبِ معراج رخت بست
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۱ - در نکوهش حسودان:خاقانیا ز دلسبکی سرگران مباش - کاو هرکه زادهٔ سخن توست، خصم توست
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۲:خاقانیا چه مژده دهی کز سواد ملک - یک باره فتنهٔ دو هوائی فرو نشست
-
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۵۰ - جواب تبریک شوریده:گفت شوریده به من تهینت عید ز فارس - گشت از تهنیت او به من این عید سعید
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۷۶:ای امیر امرای سخن و شاه سخا - به سخن مثل عطارد به سخا چون خورشید
-
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۵۵ - جهاد اکبر:شب در بساط احرار از التفات سردار - کنیاک بود بسیار تریاک بود بی مر
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۰ - در ستایش ملک ارسلان مظفر:چون آه عاشقان شد صبح آتش معنبر - سیماب آتشین زد در بادبان اخضر
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۱ - مطلع دوم:در آبگون قفس بین طاووس آتشین پر - کز پر گشادن او آفاق بست زیور
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - مطلع سوم:ای کعبهٔ جهان گرد، وی زمزم رسن در - زرین رسن نمائی چون زمزم آیی از بر
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۳ - مطلع چهارم:صحن ارم ندیدی در باغ شاه بنگر - حصن حرم ندیدی بر قصر شاه بگذر
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴ - مطلع پنجم:ای عندلیب جانها طاووس بسته زیور - بگشای غنچهٔ لب بسرای غنهٔ تر
-
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۶۲ - درویش:کیست آن بی شعور درویشی - که همیشه به لب بُوَد خاموش
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۴:ای خداوند بنده خاقانی - عذر خواه است عذر او بنیوش
-
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۷۳ - حکایت خلعت:مستوفی کل قصۀ چل طوطی شد - امسال چرا حکایت خلعتِ من
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۵:بس کور دل است این فلک بیسر و بن - زان کم نگرد به صورت آرای سخن
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۷:خاقانی را غم نو و درد کهن - آورد بدین یک نفس و نیم سخن
-
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۷۹ - سفر اصفهان:ای مهین خواجه در وزارت تو - خلق یک سر خوشند و من غمگین
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۹۰ - در هجو رشید وطواط:خواجه موشی است زیر بر به کمین - گربه چشم و پلنگ خشم از کین
-
ایرج میرزا » رباعیها » شمارۀ ۴:هر وقت که دیدی غَضَبت رو آورد - از یک تا صد شماره کن ای سره مرد
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱:در باغچهٔ عمر من غم پرورد - نه سرو نه سبزه ماند، نه لاله، نه ورد
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲:چون درد تو بر دلم شبیخون آورد - دندانت موافق دلم گشت به درد
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳:گردی لبت از لبم به بوسی آزرد - تب دوش تن مرا بیازرد به درد
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶:تا زخم مصیبت دل خاقانی آزرد - از نالهٔ او جهان بنالید به درد
-
ایرج میرزا » رباعیها » شمارۀ ۷:ای دوست به ذات حق تعالی سوگند - کز هجر تو ساعتی نیم من خرسند
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸:ای صاحب رای کامل و بخت بلند - سعی تو برای مال دنیا تا چند