ای سیهچشم چه دیدی تو از این دیده گناه
که نگاهت چو کنم خیره کنی چشم سیاه
هرکسی با کس در کوچه شود رویاروی
همه را چشم فُتَد بر رخ هم خواه نخواه
پیش چشم تو گنهکار همین چشم منست
چشمهای دگران را نَبُود هیچ گناه
تو به نظمّیه و مُستَخدَمِ تأمیناتی
گر خطاکار مرا دانی زینگونه نگاه
جلب بر درگهِ خود کن پیِ استنطاقم
بهرِ تحقیق نگه دار مرا در درگاه
هر دو دستم را با بندِ کمر شمشیرت
سخت بربند که از غیرِ تو گردد کوتاه
ساز تحتِ نظرِ خود دو سه مَه توقیفم
حبسِ تاریک کن اندر خَمِ آن زلفِ دوتاه
بر تنم پوش از آن جامه که دزدان پوشند
به گناهی که چرا کردم دزدیده نگاه
در ردیفِ همه دزدان دو به دو چار به چار
پیِ تسطیحِ خیابان بر و روبیدنِ راه
هیچ یک لحظه مشو دور ز بالایِ سرم
تا به سر نگذرد امّیدِ فرارم ناگاه
شرط باشد که ز آزادیِ خود دم نزنم
گرچه مشروطهطلب باشم و آزادیخواه
من گواهی نگرفتم که تو را دارم دوست
تا مفتّش شِنَوَد قصۀ عشقم ز گواه
داغِ مهرِ تو بود شاهد بر جبهۀ من
وین چنین داغ نباشد دگران را به جِباه
من گرفتم که تو را در دلِ خود دارم دوست
آن که بودت که ز رازِ دلِ من کرد آگاه
خوب حس کردی عاشقشدن آیینِ منست
این به من ارث رسید از پدرم طابَ ثراه
بیجهت اخم مکن، تند مرو، زشت مگو
که چو من بهرِ تو پیدا نشود خاطرخواه
بهر من کج کنی ابرو، برو ای چشمسفید
وه چه بیجا غلطی شد برو ای چشمسیاه
که تو را گفت که در کوچه سلامم نکنی؟
که تو را گفت که باید نروی با من راه؟
آن که گوید بگریز از من و با او بنشین
خواهد از چاله برون آیی و افتی در چاه
آن رفیق تو ترا مصلحتِ خویش آموخت
به خدا میبرم از دستِ رفیق تو پناه
کیست جز من که خورد باطناً از بهر تو غم
کیست جز من که کشد واقعاً از بهر تو آه
کیست جز من که اگر شهر پر از خوشگل بود
او همان شخصِ تو را خواهد الا للّه
کیست اُستادتر از من که کَماهی داند
که چه اُستادی در خِلقتِ تو کرد الله
کیست جز من که زند یک مهِ آزاد قلم
و آورد پیشِ تو شهریّۀ خود آخِرِ ماه
دورِ پیری را با محنت و سختی سپرد
که تو ایّامِ جوانی گذرانی به رِفاه
فیالمثل گر سر و پای خود او مانَد لُخت
کُلَه و کفش خَرَد بهرِ تو با کفش و کلاه
من همان صورتِ زیبایِ تو را دارم دوست
مطمئن باش که در من نبُوَد قوۀ باه
به هوایِ تو کنم گردشِ باغِ ملّی
به سراغ تو روم مقبرۀ نادر شاه
کوهسنگی را در راهِ تو بر سینه زنم
سنگ بر سینه زدن بهتر از این دارد راه
خواهی امروز به من اخم کن و خواهی نه
عاقبت رام و دلارامِ منی خواه نخواه
حاضرم دکّهٔ پالودهفروش دمِ ارگ
با تو پالوده خورم من که نخوردم با شاه
با درشکه بَرَمَت تا گُلِ خَطمی هر روز
چه کنم نیست در این شهر جز این گردشگاه
گر دهد ره پدرِ دانش و صَدرالتُجّار
با تو آسوده توان بود شبی در نو چاه
باش بینی که تو خود سویِ من آیی با میل
گرچه امروز به من میگذری با اکراه
باش بینی که وِفاقِ من و تو زایل کرد
مثل «وافَقَ شَنّ طَبَقَه» از اَفواه
شکرِ امروز بکن قدرِ محبّان بشناس
من نگویم که در آخِر چه شود وا اَسَفاه
دید خواهی که تو هم مثل فلانالدوله
خط برآوردهای از گِردِ بُناگوشِ چو ماه
لاجَرَم مهر کنی پیشه و پیش آری چبر
بوسد بشماریم از لطف ز یک تا پنجاه
کج مرو لج مکن ایرج مشو آقایی کن
چاکرانت را نیکوتر از این دار نگاه
گاهی احوالِ مرا نیز بپرس از دمِ در
گاهی از لطف مرا نیز ببین در سرِ راه
نه چو من عاشقی افتد نه چو تو معشوقی
هر دو بیشبهه نداریم شَبَه از اشباه
گر به دریا شوی اندر دل تَحتُ البَحری
یا روی در شکم زیپلَن بر قلۀ ماه
ور روی در حرمِ قُدس تحصُّن جویی
عاقبت مالِ منی مالِ من اِن شاءَاللّه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دستش از پرده برون آمد چون عاج سپید
گفتی از میغ همی تیغ زند زهره و ماه
پشت دستش به مثل چون شکم قاقم نرم
چون دم قاقم کرده سرانگشت سیاه
ای ستمکار بیندیش از آنروز سیاه
که ترا شومی ظلم افکند از جاه بچاه
حال اکنون بحقارت منگر جانب او
بشماتت کند آنروز بسوی تو نگاه
در چو بگشاد، بدان دخترکان کرد نگاه
دید چون زنگی هر یک را دو روی سیاه
جای جای بچهٔ تابان چون زهره و ماه
بچهٔ سرخ چو خون و بچهٔ زرد چو کاه
ای بفر و خرد و خوبی خورشید سپاه
او فرزنده ز گردون تو فروزنده ز گاه
او گهی تابان بر چرخ و گهی زیر زمین
تو بوی تابان بر گاه بگاه و بی گاه
زو نگاریده سپهر از تو نگاریده زمین
[...]
کی نهم روی دگرباره بر آن روی چو ماه
کی زنم دست دگرباره در آن زلف سیاه
بروم روی بر آن روی نهم کامد وقت
بشوم دست بدان زلف زنم کامد گاه
ای پسر چند کنم بیلب خندان تو صبر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.