برخیز که باید به قدح خون رز افگند
کِامد مهِ فروردین تا شد مهِ اسفند
آورد نسیم آنچه همی باید آورد
افگند صبا آنچه همی شاید افگند
وقتست نگارا که تو هم چهره فروزی
اکنون که گل و لاله همی چهره فروزند
فضلیست مساعد چه خوش آید که درین فصل
با یارِ مساعد بزنی ساتگنی چند
من شاعرم و قدر تُرا نیک شناسم
عُشّاقِ دگر قدرِ تو چون می نشناسند
من ساده دل و باده کش و دوست پرستم
نه زهد و ورع دارم نه حیله و ترفند
نه مُبغِضِ اِنجیلَم و نه مُسلِمِ تَورات
نه منکرِ فُرقانم و نه معتقدِ زَند
من مهر و وفایم همه تو جور و جفایی
بگشای در صلح و در جنگ فروبند
هر صبح به نوعی دگرم خسته بِمَگذار
هر شام به طرزی دگرم رنجه بِمَپسند
برخیز و سمن بار از آن زلفِ سمن بار
بنشین و شکر ریز از آن لعل شکرخند
میثاق شکستن ، بتِ من آخر تا کی
پیوند گسستن ، مهِ من آخر تا چند
شایسته نباشد ، مشکن این همه میثاق
بایسته نباشد مَگُسِل این همه پیوند
تنها نه دل من ز تو خرسند نباشد
یک دل بِنَدیدَم که ز تو باشد خرسند
زود است که از جور تو آیم به تظلُّم
در حضرتِ آن کش به جهان نیست همانند
این عَمِ شه ناصرِ دین نصرتِ دولت
آن ناصرِ شرعِ نبی و دینِ خداوند
فّرخ گهر و پاک و نکوخوی و نکو روی
فّرخ سیر و راد و عدوسوز و عدو بند
فیروز و جوانبخت و جوانمرد و هنر جوی
بهروز و سخن سنج و سخندان و خردمند
عهدش همگی محکم و قولش همگی راست
گفتش همگی حکمت و لفظش همگی پند
ای خصمِ مَلِکزاده تُرا بهره خوشی نیست
در هند و خُتَن باشی یا چین و سمرقند
خاصیت زهر آرد بر جانِ تو پا زهر
کیفیّتِ سم بخشد اندر لب تو قند
پیوسته تو فیروزی ای میر ازیرک
فیروز پدر بودت و فیروزت فرزند
فرخنده و فّرخ به تو نوروز و سرِ سال
با نصرت و عزّت که نهال تو برومند
همدستِ تو بادا به حَضَر لطفِ الهی
همراه تو بادا به سفر عون خداوند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با دعوت به جشن و شادمانی آغاز میشود و به توصیف زیباییهای بهار و فصل گلها میپردازد. شاعر از معشوقش میخواهد که در این فصل فرحبخش، همراهی و نزدیکی بیشتری داشته باشد و به رابطهشان اهمیت دهد. او خود را شاعری سادهدل معرفی میکند که به عشق و دوستی باور دارد و نه زهد و ریاضت. همچنین از شکستن میثاقها و پیوندها گلایه میکند و بر لزوم وفاداری تأکید دارد. شاعر در ادامه به ستایش شخصیتی به نام "میر ازیرک" میپردازد که در او خصوصیات خوبی چون سخاوت و حکمت را میبیند و امید به پیروزی و حمایت الهی را بیان میکند. این شعر در نهایت به اهمیت دوستی و وفاداری در ارتباطات تأکید دارد.
هوش مصنوعی: برخیز و آماده شو که باید شرابخوری کنیم؛ چرا که ماه فروردین آمده و حالا که دیگر ماه اسفند به پایان رسیده است.
هوش مصنوعی: نسیم، آنچه را که لازم بود به همراه آورد و باد صبا، هر آنچه را که ممکن بود، پخش کرد.
هوش مصنوعی: ای عزیز، اکنون زمان توست که زیبایی و درخشندگی خود را به نمایش بگذاری، زمانی که گلها و لالهها نیز در حال شکفتن و نمایاندن زیباییشان هستند.
هوش مصنوعی: در این فصل دلانگیز، چه خوب است که با همراهی دلخواهم لحظاتی را بگذرانم و از زیباییها لذت ببرم.
هوش مصنوعی: من شاعر هستم و خوب میدانم که تو چقدر ارزشمندی، اما عاشقان دیگر به قدر و ارزش تو آگاه نیستند.
هوش مصنوعی: من آدم سادگی هستم که به شراب و دوستی علاقه دارم و نه به زهد و پرهیزگاری اهمیت میدهم، نه به فریب و نیرنگ.
هوش مصنوعی: من نه از طرفداران انجیل هستم و نه معتقد به تورات. نه من انکارکننده قرآن هستم و نه به آن ایمان دارم.
هوش مصنوعی: من همیشه با محبت و وفاداری به تو هستم، اما تو رفتار ناپسندی داری. در زمان صلح با من مهربان باش و در زمان جنگ از سختگیری پرهیز کن.
هوش مصنوعی: هر روز به شکلی متفاوت مرا خسته نکن، هر شب به گونهای دیگر من را آزرده خاطر نکن.
هوش مصنوعی: بپا و از زلف خوش بو و دلنشین خودت استفاده کن، بنشین و شیرینی را از لبهای زیبای خودت بریز.
هوش مصنوعی: شکستن عهد و پیمان، تا کی ادامه دارد؟ و جدا شدن از عشق، تا کی ادامه پیدا میکند؟
هوش مصنوعی: اگر شایسته نیستی، پس چرا این همه پیمان را میشکنی؟ اگر نمیتوانی به این همه پیوند وفا کنی، پس چرا اینگونه عمل میکنی؟
هوش مصنوعی: تنها دل من نیست که از تو خوشحال نیست. من دلی را دیدهام که به خاطر تو خوشحال است.
هوش مصنوعی: زود است که از ستم تو شکایت کنم، زیرا در این دنیا هیچ کس مثل تو وجود ندارد.
هوش مصنوعی: این شخص به عنوان حامی دین و مدافع دولت شناخته میشود و از طرفی، مدافع قوانین پیامبر و دین خداوند نیز هست.
هوش مصنوعی: صدف پر ارزش و خالص با ویژگیهای نیکو و زیبا، همچون شخصیتی پسندیده و دلنشین که دارای رفتار و طرز برخورد مطلوبی است و در عین حال با دشمنان خود سرسخت و مقاوم است.
هوش مصنوعی: شخصی خوشبخت و شاداب است که مردی جوانمرد و هنرمند نیز باشد. او باید در سخنگویی و داوری کلام ماهر و باهوش باشد.
هوش مصنوعی: او همه وعدههایش را به خوبی انجام میدهد و هر چه میگوید، راست است. سخنانش پر از حکمت و نکتههای آموزنده است.
هوش مصنوعی: ای دشمن، تو هر کجا که باشی، چه در هند و ختن و چه در چین و سمرقند، بهرهای از خوشی نخواهی داشت.
هوش مصنوعی: خاصیت زهر میتواند بر جان تو آسیب برساند، ولی وقتی که در لبهای تو قند باشد، آن سم به نوعی شیرینی و لذت تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: تو همیشه پیروز خواهی بود، ای فرمانده، چون پدر تو فیروز بوده و فرزندت نیز پیروز خواهد شد.
هوش مصنوعی: سال نو و آغاز فصل با خوشبختی و شکوهمندی برای تو باشد. دعا میکنم که درخت وجودت سرزنده و پربار باشد.
هوش مصنوعی: دوست من، در هر جایی که هستی، لطف خداوند همواره با تو باشد و در سفرهایت نیز یاری او پیش رویت باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آنکه جز از شعر و غزل هیچ نخوانی
هرگز نکنی سیر دل از تُنبُل و ترفند
زیبا بود ار مرو بنازد به کسایی
چونانکه جهان جمله به استاد سمرقند
گویند نخستین سخن از نامه پازند
آنست که با مردم بد اصل مپیوند
اَلمِنهٔ لله که به اقبال خداوند
شادند چه بیگانه و چه خویش و چه پیوند
المِنهٔ لله که مرا زهرهٔ آن است
کایم گه و بیگاه بهنزدیک خداوند
المنهٔ لِلّه که هم آخر بِبَر آمد
[...]
از قصه دوشینه من تا که خداوند
آگاه شود میبسرایم سخنی چند
دوشینه مرا انده آن نامده فرزند
بربست به صد بند و فرو داشت به صد بند
تا صبح به من خیل خیالات فرستاد
[...]
لطف ملک العرش به من سایه برافکند
تا بر دل گم بوده مرا کرد خداوند
دل گفت له الحمد که بگذشتم از آن خوف
جان گفت له الفضل که وارستم ازین بند
چون کار دلم ساخته شد ساختم از خود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.