گنجور

حاشیه‌ها

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۴۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

 خانم جان نثاری

شرح سرکار عالی است

پایدار باشید

فرهاد دلفان آذری در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۱۹ در پاسخ به عبدالله دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷:

البته شعر شما هم در حد ذهن شماست. آنقدر به ذهنت فشار نیار تا برای دفاع شر نسرایی

رضا از کرمان در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۲۴ در پاسخ به همایون دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۹:

درود بر آقا همایون گرامی 

مقصود از حاشیه حقیر فقط و  فقط شفافیت موضوع شاعری از منظر شخص مولانا  با استناد به کلام خود ایشان یود  .

برادر گرامی در پناه حضرت حق پویا ، پاینده وشاد  باشی 

 

مهرداد صفری در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۰۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۷۶:

دقیقاااااا 

خیام ، هم شاعر بودن هم دانشمند و هم یک فیلسوف

به نظر بنده ، ابوسعید در حدی نبوده ک بخواهد جواب ایشان را بدهد

رضا از کرمان در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۱:

ز خارش‌های دل ار پاک گردی ز ...

درود بر شما 

هوش مصنوعی متوجه سوره والتین والزیتون  نشده مقصود این سوره است در یک مصرع هم میگوید طور سینین 

شاد باشید

برنا جوانمرد در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۶ در پاسخ به حمید زارعیِ مرودشت دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:

سلام

مگه به آستانه هم فرود میان؟

پرنده وقتی میخواد از پروازی دور و دراز و یا نزدیک فرود بیاد، میاد توی آشیانه خودش نه به آستانه!

 

این یک تعارف معمول در بین فارسی زبانان هست که میگن قدم به چشم ما بذار

حافظ همین تعارف ساده رو به صورت شعری زیبا بازآفرینی کرده

 

ضمن اینکه از بلاغت به دور هست که یک قافیه دوبار در غزل به کار بره

در بیت پنجم کلمه آستانه اومده 

و با توجه به بلاغتی که از حافظ سراغ داریم

امکانش بسیار اندک هست  کلمه آستانه را در دو بیت بکار برده باشه.

البته شما مختار هستید برای دل خودتون هرجور که دوست دارین شعر حافظ رو بخونین.

اما بنا به گفته استاد مجتبی مینویی ما حق نداریم در کلمات شعری شعرا به دلخواه خودمان دست ببریم.

مثلا اگه سعدی گفته

بنی آدم اعضای یکدیگرند 

ما حق نداریم بگیم 

بنی آدم اعضای یک پیکرند درسته!

با هر توضیح و تفسیری چنین حقی رو نداریم

خلاص!

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۵۵ دربارهٔ نجم‌الدین رازی » رسالهٔ عشق و عقل (معیار الصدق فی مصداق العشق) » بخش ۵ - فصل:

 

«ما هر کجا عقل بیشتر می‌یابیم عشق بر وی ظریف‌تر و شریف‌تر و ثابت‌تر می‌یابیم

 

 

چنانکه سیّد کاینات عاقلترین موجودات و عاشقترین موجودات بود...»

 

 

فاطمه یاوری در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۰:

چقدر قشنگ. 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۴۱ دربارهٔ نجم‌الدین رازی » رسالهٔ عشق و عقل (معیار الصدق فی مصداق العشق) » بخش ۶ - فصل:

 

از ما تو هر آنچه دیده‌ای سایه ماست

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۶:

 

ایا همنشینا جز این چشم بینا

دو صد چشم دیگر تو داری نهانی

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۶:

 

ز خون بر رخ من بدیدی نشان‌ها

کنون رفت کارم گذشت از نشانی

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴۳:

 

تو بگو و گر نگویی به خدا که من بگویم

که چرا ستارگان را سوی کهکشان کشیدی...!

 

چه رویایی‌‌ست...!

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴۷:

 

بدهد خدا به دریا خبری که رام او شو

بنهد خبر در آتش که در او اثر نداری

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴۷:

 

چو فرشتگان گردون به تو تشنه‌اند و عاشق

رسدت ز نازنینی که سر بشر نداری...!

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴۴:

 

خلاصه‌ای که ذیل شعر درج شده چقدر عمیق و زیباست... اینجا هم درج می‌کنم که بهتر دیده شود:

 

 

این شعر به توصیف حالتی از شناخت و آگاهی می‌پردازد که در آن شاعر به جست‌وجوی وجود شخصی معنادار در زندگی‌اش می‌پردازد. شاعر در می‌یابد که حقیقت و ذات انسانی فراتر از نام‌ها و نشانه‌ها هستند. او به تأمل در مورد نقش انسان در جهان و ارتباطش با خداوند و وجود بیکران می‌پردازد. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که برای درک واقعیات عمیق‌تر، باید از حالت دنیوی و مظاهر فانی فراتر رفته و به روشنایی روح و معانی باطنی دست یابد.

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴۵:

 

که تو روح اولینی...

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴۵:

 

چقدر این شعر لطیف بود... 

 

شده‌ام خراب لیکن قدری وقوف دارم

که سرم تو برگرفتی به کنار خود نهادی...

 

 

محمد ملکی در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۰ دربارهٔ غنی کشمیری » غزلیات » شمارهٔ ۱:

با عرض سلام 

خیلی خوشحالم که به گنجینه ارزشمند گنجور، گنجی دیگر اضافه شد.

با سپاس

سینا شفیع زاده در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۱۲ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مرگ ققنس:

به گمان بنده هوش مصنوعی بیت (

در همه آفاق کس بی‌مرگ نیست

وین عجایب بین که کس را برگ نیست) رو نادرست معنا کرده . با توجه به بیت سیزدهم که گفته 

در میان نوحه از اندوه مرگ

هر زمان برخود بلرزد هم چو برگ

در بیت فوق هم منظور عطار احتمالا این باشه که با اینکه عاقبت همه موجودات در همه عالم مرگ هست اما عجیب اینکه هیچ کس از واقعیت ترسی داره و در واقع دچار غفلت و بی تفاوتی هستند .. و اگر این درست باشه پس عطار پی به معنای واقعی مرگ که پایان زندگی هست برده و حتی در ابیات بعدی گفته که باید گردن مرگ رو نرم کرد و درسته کارهای زیادی پیش رو هست اما مهمترین فکر و اندیشه و برنامه و هدف ما غلبه بر مرگ و دستیابی به عمر جاودانه هست . 

ج اروجی در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۸:

به نظرم این شعر ربطی به پیدا کردن مجدد شمس تبریزی نداره.
بیشتر مثل این میمونه که خواجه‌ای تونسته از منیت خودش گذر کنه و هویت الهی خودش رو پیدا کنه و نتیجتا هم خدا رو پیدا کرده و هم مولانا رو (که پیشتر اونجا رسیده بود). 

۱
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۵۴۰۵