گنجور

حاشیه‌ها

هلن در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:

درود 

بیت ۲

هرچند دلم به طور کامل از مشغله دنیا  پاک نشده است و طاهر نیست ،اما اشک شوق من در مسیر دیدن جمال تو و درک زیبای آن حریم است

علی میراحمدی در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:

دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید

ورنه از جانب ما دل نگرانی دانست


یعنی آفریدگار عالم که دلبر و معشوق ماست مصلحت را در آن دیده است که ما در این عالم پیوسته در تلاش و کوشش و چالش با سختی ها و محرومیتها باشیم تا بدین حیلت رشد کنیم و به کمال رسیم و اگر ما را از این سختی ها نمیرهاند بدین دلیل نیست که نمیداند، بلکه آن را مصلحت نمیبیند چنان که حافظ در غزل معروف خود با ردیف غم مخور نیز بدین نکته اشاره کرده است:

حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب

جمله میداند خدای حال گردان غم مخور

365روز در صحبت حافظ

حسین الهی قمشه ای

لاله نیکوسرشت در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷۷:

به نظر من، در لایه‌ی زیرین و ژرف این رباعی، می‌توان به جنبه‌ی دیگری از آموزه‌های رولنشناسی رسید:. خویشتن‌داری. حضرت مولانا به مثال می‌فرمایند:  کسی که بر دهان و معده و اندازه‌ی خوردن خود احاطه‌ندارد، بی‌گمان بر زبان و گفتار و کردار خود نیز  توجه و کنترلی ندارد. فرد پرخور، اگر خویشتن‌داری نیاموزد و آن را به کار نبندد، تا همیشه بر جسم و جان و روان خود پیروز نخواهد شد . اما هر آنچه که آدمی بیش از نیاز و با حرص و ولع بر جان خود بریزد، دچار ویژگی‌های زشت و ناپاک اخلاقی ناشی از عدم خودسازی می‌شود. 

ali solgi در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۴:

اب در کوزه وماتشنه لبان میگردیم   یاردرخانه وماگردجهان میگردیم خانه ازهردیودد خالی کنی   تابه اب چشمه علمش وضو کنی

کوروش در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

آن موالید از تجلی زاده‌اند

لاجرم مستور پردهٔ ساده‌اند

 

مصرع دوم یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

زاده گفتیم و حقیقت زاد نیست

وین عبارت جز پی ارشاد نیست

 

حقیقت زاد نیست یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

آن موالید از زه این چار نیست

لاجرم منظور این ابصار نیست

 

مصرع اول یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

گرچه در آب آتشی پوشیده شد

صد هزاران کف برو جوشیده شد

گرچه آتش سخت پنهان می‌تند

کف به ده انگشت اشارت می‌کند

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

جزو ماند و آن خوشی از یاد رفت

بل نرفت آن خفیه شد از پنج و هفت

 

منظور از پنج و هفت چیست ؟

کوروش در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

زانک بی‌لذت نروید هیچ جز

بلک لاغر گردد از هی پیچ جزو

 

مصرع دوم یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۰۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۳ - مثل:

هم خمیری خمر طینه دری

گرچه عمری در تنور آذری

چون حشیشی پا به گل بر پشته‌ای

گرچه از باد هوس سرگشته‌ای

هم‌چو قوم موسی اندر حر تیه

مانده‌ای بر جای چل سال ای سفیه

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۲ - حکایت در تقریر آنک صبر در رنج کار سهل‌تر از صبر در فراق یار بود:

گفت ای زن یک سوالت می‌کنم

مرد درویشم همین آمد فنم

 

سوالت یعنی چه ؟

 

محسن عبدی در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۸ در پاسخ به Mojtaba Razaq zadeh دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » حکایت کوف » حکایت مردی که پس از مرگ حقه‌ای زر او بازمانده بود:

منظور این است که نمی‌دانم به آن ظرف زر کسی راه یافت یا نه؟ یعنی پیدایش کرده اند یا نه؟

ابراهیم ایزدی دستگردی در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱۸:

جهان شد چو آبار بهمن سیاه

ستاره ندیدند روشن نه ماه

علی میراحمدی در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۲:

سخن گوی دهقان چو بنهاد خوان
یکی داستان راند از هفتخوان

ز رویین دژ و کار اسفندیار
ز راه و ز آموزش گرگسار

به نظر می‌رسد هفت خوان اسفندیار تقلیدی باشد از هفت خان رستم
سه خوان بین این دو ماجرا مشترک است :
شیر و زن جادو و اژدها
شیرهای هفت خوان اسفندیار جفت و نر و ماده هستند و او دو شیر را میکشد و در هفتخوان رستم ،یک شیر که آن هم توسط رخش هلاک میشود.
هر دو پهلوان خوانی در نبرد با طبیعت دارند که ناتوانی کامل  پهلوان و نیاز به یاری خداوندی را در گذر ازین مرحله نشان میدهد.سهم رستم بیابان بی آب و علف است و آن اسفندیار برف و کولاک.

هر دو پهلوان راهنما دارند. نام راهنمای رستم اولاد است که از اواسط کار اضافه میگردد  و نام راهنمای اسفندیار گرگسار می‌باشد که از همان اول شروع مسیر همراه اسفندیار است.

هفت خوان اسفندیار هم بسیار خواندنی است و شباهت بسیار با هفت خوان رستم به هیچ وجه از جذابیت این بخش کم نکرده و فردوسی توانسته روایتی بسیار جذاب از سرگذشت اسفندیار و همراهانش ارایه بدهد.

داریوش ابونصری در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۶ - سخن فردوسی:

آنگونه که در این نسخه شاهنامه در گنجور آمده بیت زیر درست  نیست و  درست آنرا  در زیر ببینید:
بیت نادرست:
چو طبعی نباشد چو آب روان//// مبر سوی این نامه خسروان

مبر سوی این نامه نادرست است و درست آنرا در زیر ببینید

چو طبعی نداری چو آب روان *** مبر دست زی نامه‌ی خسروان

محمدرضا رادمهر در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:

کتاب چهار جلدی به قلم استاد حسین کریمی زاده بنام عشوه گر نقش باز چاپ شده و مراحل انتشار را طی میکند.

در این کتاب غزلیات حافظ با محوریت ایهام تناسب های موجود در شعر حافظ به رشته تحریر در آمده است.

گاها در یک بیت حافظ یازده ایهام تناسب شمرده شده و همین لذتهای خواندن این دوره چهار جلدی را دو چندان می‌کند. 

امید که مورد پسند علاقه مندان قرار گیرد

هادی در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹:

درود؛ اینکه خیام در این رباعی، از «ایزد» نام برده هم در نوع خود جالب است. 

احمد احمد در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸:

با نظر به این بیت از حافظ ، گفت آن یار که ازو گشت سر دار بلند   جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد ، شاید بتوان "انکار" در مصرع دوم بیت اول را به دیگران بازگرداند.  به عبارتی کسی که سر نگه نداشت نه فقط در حرم امن نمی ماند بلکه در انکار دیگران قرار می‌گیرد که البته برای عارف جایگاهی رفیع و بسیار خاص میباشد ، همچنین بقیه ابیات غزل نیز با این معنی هماهنگی بیشتری میابد .

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶:

زرِ ناخنی = زر خالصی که ناخن در آن فرو می‌رود <دیوان خاقانی، نسخه عبدالرسولی، زیرنویس صفحه 909>

۱
۶۳
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۵۶۲۱