دکتر صحافیان در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:
آن معشوق پری وش که دیشب از آغوشم جدا شد( تمام ابیات بیان اثر این جدایی است)، آیا گناهی از من دیده بود که به خطا- ختا-( شهر زیبارویان در ترکستان) بازگشت.
ایهام خطا: به اشتباه - به شهر خطا- به اصل زیبایی زلال خویش بازگشت( جدا شدن از حال خوش = مراجعت زیبایی به اصل و معدن خود)
تا رفت مرا از نظر آن چشم( خانلری: نور) جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت
از لحظه جدایی آن روشنایی که با آن جهان را به زیبایی می دیدم، کسی از حالم آگاه نیست که از چشمم چه اشکها جاری شد.
3-از گدازش این جدایی و آتش دل، دودی بر سرم رفت که بر شمع( سمبل سوختن) نرفت
4- -از چهره زیبایت دور - پس ازین جدایی لحظه به لحظه گرفتار رفت و آمد سیل از چشم و طوفان غم شدم( در بیت بعد، رفت و آمد را بیشتر بیان می کند)
5-با آمدن اندوه جدایی افتاده شدیم و با رفتن دوای دردها(ترک پریچهره) در درد عشق جان دادیم( خانلری: بماندیم)
6- ندایی از درون آمد که با دعا می توان دوباره به دیدار رسید، پس از آن همه عمر در این دعا هستم( تمرکز روحی ام بر بازگشت اوست)
7-پس از دست دادنش که قبله جان بود، احرام بستن بی فایده است، همچنین با رفتنش، صفا از مروه( خانلری: کعبه) رفته است، پس سعی بین صفا و مروه هم بی فایده است( او جان نیایش و پرستش بود)
8- دیروز( روز بعد از جدایی)پس از دیدنم، پزشک از روی افسوس گفت:وای که رنج تو از معیار شفا بیرون است( ایهام: دو کتاب بوعلی: شفا در فلسفه و قانون در طب)
9-( پس ازین جدایی ویرانگر)ای دوست( ایهام: معشوق- علاقمندان)اگر می خواهی احوالی از ما بپرسی، پیش از رفتن ازین خانه نیستی، بازگرد.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
علینقیان در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اَندر آفرینشِ عالم:
پیشنهاد می شود که تمامی ابیات شماره گذاری شوند. وسپس در قسمت توضیحات هر آنچه می آید ذیل شماره همان بیت مربوطه درج گردد.تا خواننده برای مراجعه سریع تر بدان دست یابد.با درود فراوان.
صاد در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:
جناب آقای امید راهی
تند نروید
در بسیاری از نسخ خطی، مانند صفحه آبی رنگی که زیر همین مطلب قابل مشاهده است از واژه کار به جای فال استفاده شده است.
با تشکر
Nazanin در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۷۶:
این رباعی خیام وار است اما نگاه مولوی را دارد، به نظر میرسد رباعی از مولانا یی است که تحت تاثیر رباعیات خیام است.
بی نشان در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
بنده جسارت می کنم در باب بیت اول غزل شریف مطلبی رو عرض کنم
ورای مفاهیم مستتر در بیت در مقام ساخت صوری بیت مورد نظر و برخلاف نسخه ی حاضر و نسخ دیگر و برخلاف خوانش اعزه ی دوستان که زحمت قرائت غزل رو کشیدند به نظر این کمترین در مصراع دوم بیت نخست کلمه ی " آتشی" به تبع و پیروری از دو واژه ی مصراع نخستین باید بدون " یای" پایانی و با کسره و به صورت " ای آتشِ افروخته " قرائت و خوانش شود ....
ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها
ای آتشِ افروخته در بیشه ی اندیشه ها
یعنی تو هر که هستی خود عین رستاخیز و عین رحمت و عین آتشی نه اینکه رستاخیزی و آتشی بر پا کرده باشید و رحمتی مبذول
در توضیحی مختصر و اگر به تبع شواهد شعری دیگر در غزلیات و مثنوی شریف و با تاسی از ماثورات دینی این رستاخیز و قیامت و رحمت بی منتها را وجود اقدس نبوی صل الله علیه بگیریم ایشان خود صد قیامت نقد و رحمة للعالمین و آتش برافروخته در بیشه ی اندیشه های پیش از خویش و ناسخ آنان بود .....
بی نشان در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
سلام و عرض احترام خدمت فرهیختگان عزیز
در باب مصراع
می مال پنهان گوش جان می نه بهانه بر کسان
می توان برداشتی اینگونه نیز داشت که به تبع فرموده ی جناب محتشم به صورت پنهان گوش جان خویش را بمال و هر آنچه قصور و کوتاهی است به خود نسبت بده و بر کسان دیگر بهانه مگذار یعنی دیگران را بهانه ی قصور و کوتاهی های خویش قرار مده " می نه = منه" بر کسان بهانه منه ....
در مصراع دوم نیز می توان گفت حضرت مولانا در مقام قضاوت فرمایشات خویش در ابیات پیشین می فرماید به جای بهانه بر دیگران نهادن خود را در محک و میزانی حق و صحیح عیار سنجی نما و ببین این مدعای خلاصی جستن جان تو چقدر با صداقت و واقعیت توامان و همراه است و در انتها با قسم والله و لاغ به معنای شوخی و بازی خواندن این ادعا خویش آن را عیار سنجی می نماید ....
با وجود از خود غافل شدن و در دیگری به دنبال دلایل اسارت جان خویش گشتن ادعای خلاصی جستنت جز بازی و لهو و بیهوده گویی و خواهی نخواهد بود.....
بی نشان در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
سلام و عرض ادب
محمدرضا در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۴۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دهم در مناجات و ختم کتاب » بخش ۱ - سرآغاز:
لطفا اساتید پاسخ دهند.
دربیت:
به تکبیر مردان شمشیر زن
که مرد وغا را شمارند زن
وغا به معنی جنگ وستیز آمده ، مردوغا یعنی مرد جنگی
چگونه است مردان شمشیر زن، مرد جنگی را زن شمرند!؟
ازطرفی دغا به معنی حیله گر وناراستکار است !
آیا ممکن است در کتابت این کلمه در طول زمان اشتباهی تکراری صورت گرفته باشد؟
محمد در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:
خلاصهی آرامش حقیقی: ماییم ز نیک و بد رهیده ... از طاعت و از فساد بیما ... برای درک حقیقتِ حق یا همان شهودِ جلوهی حق، گویا راهی نیست جز عطف توجه کامل به آن جمالِ بیانتها و این میسر نیست جز با رها شدن از نیک و بد و خیر و شر و هر دوگانهی دیگری و دل در گروی او داشتن و بر این امر مبادرت ورزیدن. بهشت جلوهای از نیکی و دوزخ جلوهای از بدیست. اما کسی که در پی تجربهی مواجهه با زیبایی مطلق است، خود را از بهشت و جهنم رها کرده و "فقط" به "او" میپردازد و بس! نه طمعی به پاداش دارد و نه امیدی به رهایی از عقاب؛ یعنی به کل از "خود"ش رها شده و به "او" مشغول شده. عبادتش برای این است که حق را شایستهی عبادت و بندگی یافته است؛ صوم و صلاتش رنگ عشق دارد نه طمع و همین بالا میکشدش. او از هرچه جز معشوق و خواستههای معشوق رها شده و در عشقبازی خالص است. تا باد چنین بادا...
محمد انواری در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۳۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۵ - این قطعه را در تعزیت پدر بزرگوار خود سرودهام:
همه فانی اند جز الله
نورالدین در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
به آن دسته از دوستانی که گفتند بیت اخر بعد از «ای بیبصر من میروم» علامت سوال میخواهد، باید بگویم شدیدا اشتباه میکنید
و به دوستان زحمتکش سایت هم پیشنهاد میکنم با تحقیق بیشتر، این بیت رو تصحیح کنند
سپاس
زیبا روز در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۷:
خدمت دوستان ارحمند .این غزل از مولاناست و البته عشق هم زمینی ست . اما بوسیدن داریم تا بوسیدن و به چه منظوری . چندین مقاله تا کنون در سایت دیدار معنوی مثنوی در باب عشق افلاطونی آورده ام .برای تفصیل قضیه شما را به آن مقالات ارجاع می دهم .این جا فقط کوتاه عرض می کنم همه ما دیده ایم دوستان صمیمی چه زن و چه مرد وقتی به یکدیگر می رسند صمیمانه روبوسی می کنند و بی نظر خاص جنسی . دست دادن و در آغوش گرفتن هم همینطور .در این ابیات بوسیدن دهان با شکر دهانی مقارن شده است منظور از شکر دهانی به گواهی سایر آثار مولانا بر آمدن سخنان شیرین روحانی ست از دهان شمس . مولانا همین حالت را نسبت به خداوند هم دارد
روی کسی سرخ نشد بی مدد لعل لبت ..
بنا بر این این اتصال وتماس روحانی میان دو یار است . همین . اما جدای از این مطلب طور دیگری هم می تواند تاویل شود که افلاطون در رساله ضیافت خود به تفصیل توضیح داده است . و نیز در رساله فدروس .اگر عاشق و عشوق روحانی بر اثر شراب نوشی و مستی به هم آمیختند،این هم نوعی از عشق است ولی دیگر الهی نیست و چون روحشان الهی ست بزودی از این کار دلسرد می شوند و دوباره به درگاه خدایان راه می یابند .می دانیم مشروبخواری و این طور بازی ها عیچ در زندگی و روایط شمس ومولانا نبوده ولی گمان حاسدان چیز دیگری بود و همین باعث شد که مولانا برای بستن دهان طعنه زنان کیمیا را به عقد شمس در آورد .سخن فراوان است و فرصت کوتاه
مینا در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:
سلام
«کزین برتر اندیشه بر، نگذرد»
توی این مصراع اندیشه به معنی عقل و قدرت تفکره و اندیشه بر یعنی بر اندیشه
یعنی از این برتر از ذهن بشر نمیگذرد
طوبی برزگر در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۳ - خوان کرم:
با سلام و تشکر از شما برای ایجاد و مدیریت سایت وزین گنجور
لطفاً سه مورد ویرایش را در تایپ متن این شعر انحام دهید:
1- در بیت 14، "ودود" صفت است برای " رب" و نباید "و" جدا نوشته شود.<>
2 - در بیت 18، " عیبهایت" سر به سر گردد هنر
3- بیت 20، "دِرهمی" گر هست دینارش کنی... درهم واحد پول است و نباید بین "در" و "همی" فاصله باشد.
با تشکر و احترام
. دکتر شکوهی در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۲۳ - دیبدین روز:
یک روز مانده به «دینروز» در هر ماه را «دَی به دین» گویند. از این روی، در لَخت نخست از بیت نخست باید چنین بنویسید:
دَی به دین است و دین مرد خرد ...
علی رضا صادقی در ۴ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۴۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود:
نه کند آوری گیرد از باج و گنج
در تصحیح خالقی مطلق به جای واژه باج، کلمه تاج آمدهه است.
محسن در ۴ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳ - این غزل در تذکرهٔ مرآت الخیال امیر علیخان سودی به نام شیخ سعدی است:
چقدر قشنگه این شعر
مهدی در ۴ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۱۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹:
درود به تمامی دوستان
بسیار از خواندن نظرات شما فیض بردم .نظر شخصی من بر مبنای داستانی است که قبلاً شنیدم.
در قدیم در مجالس شراب خواری ،ساقی برای هر کسی که پیمانه ای بهش میداده یه علامت یا خطی روی چوب براش میکشیده تا بدونه و آمار داشته باشه که به کی ،چند پیمانه داده.ساقی کهنه کار و کار بلد ، از ظاهر هر شخصی میدونه که چه کسی بسشه و کدوم یکی هنوز جا داره که به دستش پیمانه بده.از اونجایی که شراب قدیم شراب نابی بوده ،هر کسی که هفت خط رو طی میکرده خیلی کار درست بوده.حالا در این بین بعضی افراد با نوشیدن 3 یا 4 پیمانه به مستی کامل میرسیدن و گنجایش بیشتر رو نداشتن.خوردن بیشتر یعنی «رد کردن» از حد مجاز
شاید منظور حضرت خیام همین رد نکردن از حد مجاز باشه.
پیروز باشید
مهدی در ۴ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹:
بیت آخر خیلی جالبه میگه تو (مثل شاهای قدیم) مجازی 1000 تا مثل من (سعدی) رو بکشی و بعد بگی من نگفتم بکشید!
تابید در ۴ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۲۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۶ - در آفرینشِ ماه: