شعیب در ۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۴:
با حرمت و عجز
در غزل هیج عنایتی به الله عرب نکرده و گفتن شنیدن را نفی کرده / خداوند او بیناز است
ح. س. در ۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت تمامی اساتید و شاعران و شعردوستان
بنده الان بیش از سه ساعت هست که حاشیههای این شعر زیبا را میخوانم و فکر میکنم!
اینجا هم اصلا قصد نظر دادن ندارم که "سخن" درست است یا "سخی"؛ فقط، شعر دوست دارم و از خواندن شعر و فهمیدن معنی آن ـ هرچند مختصر ـ لذت میبرم.
اما حین خواندن حاشیهها، استدلالها و معانی مختلف، در نگاه اول چیزی در ذهنم تداعی شد که در حاشیهها مطلبی دربارهاش نیافتم (شاید هم از نگاه من پنهان مانده)، و آن این است:
در مصرع اول، مقام قمر را تا جایی بالا برده که خود را به منظور احترام به مقام بالای قمر، غلام نموده)، و از آنجایی که مصرع اول (قمر)، مقدم بر مصرع دوم (شمع و شکر) است و نیز در مصرع اول تأکید نموده که "غیر قمر هیچ مگو"، به نظر نمی رسد که در برابر مقام قمر (که توصیفش ذکر شد) بخواهد دیگر از سخاوتمندی شمع و شکر تعریف و تمجید نماید.
به هر حال، علیرغم بحث زیاد در این خصوص و ضمن پوزش از تصدع اوقات شریفتان، باز هم، این نوشته را حمل بر پرسش بنده نمایید.
حمید در ۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۱۵ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۸۰ - حکایت آن پیر خارکش که از خار خواریش گل عزت می گشاد و جوان رعناوش که گل عزتش بوی خواری می داد:
بی نظیره
یک شاهکار ادبی
چند نفر داریم که مغز آدم رو به عرش میبرن مولوی.نطامی.جامی .باباطاهر و خواجه عبدالله انصاری
روحشون شاد.
دلباختهی ادبیات فارسی در ۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۵:
بس بگفتم کو وصال و کو نجاح: "کو گفتن" کنایه از دنبال چیزی گشتن و طلب کردن آن. میگوید: آنقدر وصال تو را و رستگاری را طلب کردم که ...
برد این "کو؟ کو؟" مرا در کوی تو: "کو؟ کو؟" باز به کنایه یعنی طلب کردن. میگوید: این دو طلب که من کردم (طلب وصال و نجاح) بالاخره مرا در مسیر تو انداخت و باعث شد سالک طریق تو شوم.
البته که معنی کردن این ابیات وجهی ندارد، با تعمق میتوانید به معنی دست پیدا کنید. معنی واژگان را هم در وبگاه دهخدا بیابید؛ اینجا چه سوال میکنید؟!
احسان در ۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۸ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۳:
معنی و مفهوم بیت
نیست در مغز زمین موج طراوت از محیط
این سفال خشک، سیراب از خط ریحان اوست
رو کسی میدونه؟
خط ریحان استعاره از چیه؟
آریا در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۲۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۷:
به نظر وزن این غزل اشتباه برآورد شده است. یک بررسی مجدد بفرمایید.
مبین در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۱۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » تورکون دیلی:
استاد شهریار
الله رحمت اِلَسین سَنی
بیردَنَ کیشی سَن سَن
باشمیزین اوجالی سان
ستاره زینلی در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۶ - به حیلت در سخن آوردن سایل آن بزرگ را کی خود را دیوانه ساخته بود:
با سلام
در بیت چهارم،
واحد رای است و اختر واره ای
آسمان قدر است و آتش پاره ای
صحیح می باشد. نام مصحح و نسخه، بی اطلاع هستم اما از لفظ آقای وحید رهبانی شنیده ام که ایشان در رابطه با زبان و شعر پارسی ، تحقیق های فراوان کرده اند و می کنند. با تشکر
محمد جوادی در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۲۸ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۲:
با سلام در جایی دیدم که بیت پنجم «می زُهد» نوشته شده است نه «ذوق».
سعید در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۶ - تنها ماندن شیرین و زاری کردن وی:
به نظر میاد چندتا اشکال تایپی داره:
و گر آتش نهای صبح روشن
(و گر آتش نهای ای صبح روشن)
چرا نایی برون بیسنگ و آهن
بیت یکی مونده به آخر «دیگربار» با وزن شعر نمیخونه. به نظر میاد «دگربار» صحیحه!
هادی در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۵:
مولانا چه میخواهد بگوید؟ عجب است که دل را از آتش عشق برحذر می دارد. یا من درست نمی فهمم!؟ این مرتبه ایست بعد از عشق؟
کاملیا در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶ - زندان زندگی:
سلام و روز به خیر کاشکی حداقل درک و دریافت از این غزل را هم می گفتید
امید در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱:
جناب کیخا نوشتند که نامجو یک «که» اضافه کردند و میخوانند «وصال دولت بیدار که ترسمت ندهند» که در واقع آن «هه» است «وصال دولت بیدار...ههه...ترسمت ندهند» که همان معنای سخره را که فرمودید بهتر به مخاطب منتقل کند.
ع.ر.گوهر در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶:
با توجه به اینکه شرح سرایش شعر بسیار مهم است اما آنچه را که باید در نظر گرفت این است که معانی هر بیت بسته به حال شاعر است
مهدی جمشیدیان در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۵:
سلام. دوستان تقریباً همه نکات رو در خصوص این غزل نغز مولانا گفتند. دلم از دست غمت گشت چو چنگ.
نکته مهمی که اشاره نشده مفاهیم عمیق و صعب فلسفی این غزل مولاناست. هر یک از دوستان که مفهوم فلسفی این غزل رو در شعر دبگری به ما نشان دهند نزد بنده جایزه خواهند داشت
ریحان در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۴۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲۳ - حکایت آن اعرابی کی سگ او از گرسنگی میمرد و انبان او پر نان و بر سگ نوحه میکرد و شعر میگفت و میگریست و سر و رو میزد و دریغش میآمد لقمهای از انبان به سگ دادن:
دوستان معنی مکر حق را بین مکر خو بهل چیه؟
اردشیر در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:
«شعرِ تَر» به معنی شعر تر و تازه نیست!
اتفاقا برعکس، «تر» به معنی انتقاد و بدگویی است. جناب محمود به چهار مقاله نظامی عروضی اشاره فرمودند که دقیقا نشان میدهد که «تر» برای شعر، بدتر از عذب است!
«تر» بار منفی دارد و وقتی شعرِ تر بگوییم یعنی داریم به گونه ای پشت سر کسی حرف میزنیم یا انتقاد میکنیم. هنوز بار منفی «تر» در «تردامن» زنده است. برخی از روستائیان پیر و کهنسال خراسان هنوز اگر کسی کار اشتباهی کند میگویند این کار را نکن میخواهی پشت سرت برایت ترانه بگویند!
بنابراین در شعر، ترانه گفتن مفهوم دیگری دارد که ما امروز ترانه را به مفهومی دیگر بکار میبریم.
کی شعر تر انگیزد
خاطر که حزین باشد
یعنی زمانی شعر انتقادی گفته میشود که خاطر مکدر باشد. این مصرع سئوالی نیست خبری است. «کی» و «کجا» دو معنی دارند. اگر در جمله سئوالی باشد یعنی »چه جایی؟» و اگر جمله خبری باشد یعنی «که آنجا» ، «که آن زمان»، «آن زمان»
رضا در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۵:
با سلام خدمت همه عزیزان
استاد شجریان اشعار رو با دقت تمام و با مشورت انتخاب می کردند
ایشون خیلی واضح میگن از چنبر برون جستم نه از شهوت
جواد در ۴ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۸:
مردم ز تو شد ای جان هر مردمک دیده
بی تو چه بود دیده، ای گوهر بینایی
در مصراع دوم دیده و ای باید جدا از هم نوشته شوند تا وزن شعر صحیح ادا شود.
محمد مهدی در ۴ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۰۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۴: