گنجور

حاشیه‌ها

مزدک در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷۶:

عرض ادب و احترام
بنظرم چنانچه به شکل زیر تصحیح بشن بهتره
1- زین پنج حس ظاهر و زین پنج حس سر
2- جان همچو مسیح است به گهواره قالب
3- هم دور ز ما هم زه قواره ما کو

محمد مهدی امینیان مدرس در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

سلام مجدد
ببخشید اگر اینجا مصداق ایجاز نباشد و مثلا جناس باشد .
من ادیب نیستم و تنها ، گیاه شناسی هستم که به ادبیات علاقه مندم
. اول گفتم جناس است . بعد دیدم ؛ با توجه به نظر من ، دو واژه ی. "گور" به دو معنی متفاوت نیست .
گفتم ایجاز باشد که با عبارتی اندک معنی بزرگ و وسیعی را رسانده است
حالا هم گفتم : بگویم که من اطلاعاتی در آرایه و صنعت و ... ندارم . پس به منظورم توجه فرمایید و نه به واژه و اصطلاحی خاص .
متشکرم

محسن در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳ - این غزل در تذکرهٔ مرآت الخیال امیر علیخان سودی به نام شیخ سعدی است:

در بیت 6:
"شکر شکنی"
باید
"لشکر شکنی"
باشد

محمد مهدی امینیان مدرس در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

به نام خدا
در مورد بیت دوم
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور ، بهرام گرفت ؟
گور در مصرع دوم به معنی قبر نیست . چون مردن و به قبر رفتن که امری همگانی است و هر کسی چه گور ( گورخر یا گراز ) شکار بکند و چه شکار نکند ، بالاخره به گور ( قبر ) می رود .
و در اینصورت زیبایی و ایجازی در شعر و معنی آن نیست . ( دقیقا مثل آن می شود که مثلا اینطور می بود : )
بهرام که همیشه سوارِ خر می شد ، دیدی چجوری مًرد ؟
یا بهرام که همیشه آش می خورد . یا همیشه مرغ پرورش می داد ، دیدی که مُرد ؟
خوب اینها همه قابل قبول است و صحیح است . ولی زیبایی و ایجاز ندارد . بی ربط است .
ولی میدانیم که بهرام گور در یک شکارگاه ، هنگامی که به دنبال شکارِ گور ( گورخر یا گراز ) بود و به دنبال گورخر می تاخت ، به درونِ مردابی ( یا گودالی یا غاری ) فرو رفت و مرد ِِ
حالا آن ایجاز آن است که :
بهرام که همیشه گورخر شکار می کرد ، دیدی که چجوری گورخر ، بهرام را شکار کرد ؟
پس هردو گور در هر دو مصراع منظور همان گورخر است . و این منطقی تر می تواند باشد .

احمد نیکو در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۴:

چون قسم تو آنچه عدل قسمت فرمود،
یک ذره نه کم شود نه خواهد افزود،
آسوده ز هر چه نیست می‌باید زیست
و آزاد ز هر چه هست می‌باید بود
(رباعی از سلمان ساوجی )
شماره 60

حمید در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵:

محشره واقعا...
تلاقی شعر استاد سخن (سعدی بزرگ) و صدای آواز ابوعطای استاد آواز (شجریان بزرگ) مست کننده است.
شعر سعدی به تنهایی آدم رو دیوانه میکنه، صدای شجریان هم که ... فقط باید شنید.
روح هردو عزیز در شادی و آرامش

رویا مهدیخانی در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۷ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در مدح دلشاد خاتون:

در بیت اول، «قدت» صحیح است نه «قدرت»
زهی نهال قدت

امیر محمد در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۲۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹:

حق میگی ولی کسی عقل رو دست کم نگرفت بنظرم اتفاقا این عظمت عقله که وقتی با عشق مقایسه میکنی میتونی نشون بدی عشق دیگه عجب چیزیه

حمید در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۱۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲:

اگه خطبه همام را در نهج البلاغه علی علیه السلام خوب دقت کنیم.
یک جام دگر بگیر و من نتوانم.
مفهومش کاملا درک می شود. موضوع مربوط به قبل از مردن. نه بعد از آن.

کیانوش در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۹:

آقای احمد شاملو هم این شعر را بسیار زیبا خوانده است اگر گیر آوردین حتما گوش کنید

پری در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۴۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰:

سفری که سعدی در حدود سال 620 تا621 ه.ق آغاز کرده بود، مقارن سال 655 با بازگشت به شیراز پایان یافت . در مراجعت به شیراز سعدی در شمار نزدیکان سعدبن ابی بکر بن سعدبن زنگی درآمد . ولی نه بعنوان یک شاعردرباری ، بلکه بنابر اکثر اقوال ، و همچنانکه در مطالعه درآثار او برمی آید ، در عین انتساب به دربار سلغری و مدح پادشاهان آن سلسله ، و نیز ستایش عده ای از رجال که در شیراز و یا در خارج از شیراز می زیسته اند ، زندگی را به آزادگی و ارشاد و خدمت به خلق در رباط شیخ کبیر شیخ ابوعبدالله خفیف می گذرانیده ، و با حرمت بسیار زندگانی را بسر می برده است .

Fatêh.A در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:

"دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند"
رندی حافظ در اینجا به نهایت خود می‌رسد حتی اگر بخواهیم با توجه به معنای کل شعر به مفهوم نزدیکتر راە یابیم، دست آخر آنچیزی که قطع‌یقین به آن می‌رسیم دوبارە رندی حافظ است!
یاللعجب ...

اردشیر در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۳۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۶۵:

با درود متن درست شعر همین است که دوستان نوشتند ، بوره یعنی بیا ، میگه بیا و غافل در چشمه ساران به چرا نرو؛ " برو غافل مچر " که معنی نمیده.

مبینا در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۷:

آن لقمه که خورده ای درر می گردد. وان صبر که کرده ای گهر می گردد

حسین در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۱:

سلام به اهالی شعر و ادب و اساتید گرانقدر
در بیت هفتم مصرع اول من کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ شنیدم و البته گر به کرم باز گذاری هم زیاد شنیدم، اساتید اگه لطف کنن وراهنمایی خوشحال میشم. والبته این بیت در رابطه با داستان بشر پرهیزکار هست که بسیار داستان جالبیست

الناز در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۳:

به به عالی بود

مصیب در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۰۸:

من کتاب خیام رو دارم اما این رباعی و چند رباعی دیگر داخلش نیست

مهدی شجاعی پارسا در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

دکلمه ی ابیات اصلا خوب نیست

محمد فهیم نژاد در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸۸:

با درود بسیار
فکر کنم دکلمه شعر در چند بیت دارای اشتباه است. از جمله گلشکر که لشکر خوانده شده یا خامش که میم با فتحه تلفظ شد در حالی که باید ضمه تلفظ شود به معنای خاموش و ساکت و آرام چون معانی کاملا دچار تغییر میگردد. وقتی که خامش با میم فتحه خوانده شود معنی ناپخته میدهد و به نظرم منظور حضرت خداوندگار خاموش و بی صدا بوده است

حمید ستوده در ‫۴ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

با عرض سلا و ادب خدمت کلیه افرادیکه مبنای تفکر عقلانی را انتخاب نموده اند
سرورا گرام، هر فردی میتواند در ذهن خود، اشیا، موجودات حتی عوالم خرق عادت را مجسم سازد که هیچگونه قواعد علمی شامل حال این تجسملت ذهنی نمیگردد. مهمترین این تخیلات، که با هیچ دلیل عقلی قابل اثبات نیستند « عرفان» که ذات اصلی آن را میتوان «توهمات صادره از شعور و ذهن انسانها» نامید و تحت هیچگونه قوانین اثبات شده با استغاده از علوم جاری، قابل اثبات نیستند. شما با استفاده از علوم عقلی مانندریاضیات، فیزیک ، و.... قادر به اثبات آین توهمات یا عر فان نیستید. بلکه با استفاده از « نقل» یا استفاده از قراردادهای اجتماعی، مانند علم اخلاق، بطور ذهنی ، اثباتی ارائه دهید. با توجه به اینکه قوانین اجتماعی و اخلاقی، در جوامع مختلف، ممکن است متفاوت باشند، لذا نمیتوانند برای اثبات موضوعی از انها استفاده نمود.
همنطور که یکی از دوستانی که حاشیه بر غزل مطروحه دربحث نگاشته اند، از آیات قرانی و گفتار عرفابرای حقانیت شیخ اجل سعدی درغزل سروده توسط او استفاده کرده اند، فارغ از اینکه سروده شیخ اجل نیز یک راه ارائه شده توسط او برای لذت بردن از زیبائی کلام و گفتار، توسط اهلش، و توصیه پاره ای اخلاقیات میباشد که امروز نیز جاری و ساری در جوامع است،ولی برای آ اخلاق فردا ممکن
است قابل توصیه نباشد. آخرین عرضم اینست که دین، پیامبران و مباحث دینی نیز از مباحثی
هستند که قایل اثبات عقلی نیستند.. ولی معترفم که گفته های شیخ اجل در هرقالبی، در قله بلاغت و زیبائ قرار دارد ، که در گذشته رقابت پذیر نبود، و در آینده نیز بعید بنظر میرسد. با احترام
حمید ستوده

۱
۱۶۳۹
۱۶۴۰
۱۶۴۱
۱۶۴۲
۱۶۴۳
۵۴۵۴