یکی از بندگانِ عَمْروِ لَیْث گریخته بود. کسان در عقبش برفتند و باز آوردند. وزیر را با وی غرضی بود و اشارت به کشتن فرمود تا دگر بندگان چنین فعل روا ندارند. بنده پیشِ عمرو سر بر زمین نهاد و گفت:
هر چه رود بر سرم چون تو پسندی رواست
بنده چه دعوی کند؟ حکم، خداوند راست
امّا به موجبِ آن که پروردهٔ نعمت این خاندانم، نخواهم که در قیامت به خونِ من گرفتار آیی. اجازت فرمای تا وزیر را بکشم آنگه به قِصاصِ او بفرمای خونِ مرا ریختن تا بهحق کشته باشی. ملِک را خنده گرفت. وزیر را گفت: چه مصلحت میبینی؟ گفت: ای خداوندِ جهان! از بهرِ خدای این شوخْدیده را به صَدَقاتِ گور پدر آزاد کن تا مرا در بلایی نیفکند. گناه از من است و قولِ حکما معتبر که گفتهاند:
چو کردی با کلوخانداز پیکار
سرِ خود را به نادانی شکستی
چو تیر انداختی بر رویِ دشمن
چنین دان کاندر آماجش نشستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در داستان، یکی از بندگان عمرو لیث فرار کرده و به سرای او بازگردانده میشود. وزیر عمرو به خاطر این عمل، دستور کشتن او را میدهد تا دیگر بندگان از چنین ظاهری پرهیز کنند. بنده در مقابل عمرو میگوید هر چه بر سرش میآید پذیرفتنی است و از آنجا که او پرورده نعمت این خاندان است، نمیخواهد در قیامت به خاطر او گرفتار شود. بنابراین از عمرو اجازه میخواهد تا وزیر را بکشد و سپس به قصاص جان خود بپردازد. این درخواست با خنده عمرو روبرو میشود، و بنده از عمرو میخواهد که او را بخشوده و نجات دهد تا در بلایی نیفتد، چراکه اعتقاد دارد خودسلخی کرده و حکمتهایی در این باره وجود دارد.
هوش مصنوعی: یکی از خدمتکاران عمرو لیث فرار کرده بود. عدهای به دنبال او رفتند و او را بازگرداندند. وزیر با این خدمتکار مشکل داشت و دستور قتل او را صادر کرد تا دیگر خدمتکاران جرأت چنین کاری را پیدا نکنند. خدمتکار در برابر عمرو سرش را به زمین گذاشت و گفت:
هر ستمی که به صلاحدید تو بر من رود سزاست و منِ بنده را اعتراضی نیست زیرا حکمْ ویژهٔ سروران و خداوندگاران است.
هوش مصنوعی: من به خاطر نعمتهایی که از این خاندان دریافت کردهام، نمیخواهم در روز قیامت به خاطر خون من مجازات شوی. اجازه بده وزیر را بکشم، سپس به عنوان انتقام او، دستور بده خون من را بریزید تا من به حق کشته شوم. پادشاه خندید و از وزیر پرسید: چه پیشنهادی داری؟ وزیر پاسخ داد: ای خداوند جهانیان! به خاطر خداوند این آدم شوخطبع را از مشکلات رهایی ببخش تا مرا در دردسر نیندازد. این گناه از من است و حکمتهای حکما معتبر است که گفتهاند...
چون با کلوخافکنان به جدال و ستیزه برخیزی، از نادانی و غفلت سرت به سنگِ آنان خواهد شکست.
هوش مصنوعی: وقتی که تیر را به سمت دشمن پرتاب کردی، بدان که تو خود به هدف او نزدیک شدهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.