گنجور

 
حزین لاهیجی

شماره ۱ - در توسل به حضرت خاتم الانبیاء (ص): یا خاتم النبیین، غمخوار عالمی تو

شماره ۲ - داستان گاو و مسجد: یکی از اهل ورع، گاوی را

شماره ۳ - تاریخ تولد میر ضیاء الدین: مولود عزیز، قره العین کمال

شماره ۴ - ماده تاریخ: احرام روضه شیخ، بستیم و شد میسر

شماره ۵ - در عذرخواهی از اتفاق توارد در اشعار: به خدایی که از اشارت کن

شماره ۶ - قطعه درباره صبر و شکیبایی: شب گذشته، فتادم به خاک کوچه غم

شماره ۷ - در وصف خود و انتقاد از بی هنران: ازچهل سال فزون شد که به شیرین سخنی

شماره ۸ - در وصف خود سروده است: لایق مدح در زمانه چو نیست

شماره ۹ - قطعه در نکوهش روزگار خویش: روزگاریست، عقل می کوبد

شماره ۱۰ - بث و شکویٰ: چون زادم از نتایج علوی به مهد خاک

شماره ۱۱ - قطعه در شکایت: خون در دلم ازکاوش ایام نمانده ست

شماره ۱۲ - قطعه در شکوه از بخت: حزین، از جهان دژم، خاطرم

شماره ۱۳ - قطعه در شکایت بعضی از مردم زمان خود: قدر هر سفله، از تو گشت علم

شماره ۱۴ - قطعه در صفت دنیاطلبان: دنیاطلبان سهیم خود را

شماره ۱۵ - معنی لفظ حیات: ای چرخ، باید از تو در تن عرصه کم زدن

شماره ۱۶ - صحبت نامردمان: افتاده ام به صحبت نامردمان حزین

شماره ۱۷ - برای کسی که اشعار او را به سرقت برده است: غزلی برده رندکی از من

شماره ۱۸ - حال ابنای زمان: حیرتی دارم حزین از حال ابنای زمان

شماره ۱۹ - شرم از نارسایی مدح: گشته ست صفحه، دامن دشت ختن حزین

شماره ۲۰ - در وصف قلم پرتوان خود سروده است: ریزد شکرین نکته حزین از نی کلکم

شماره ۲۱ - و نیز در وصف خامه خویش: لوحش الله خامه ام که به صدق

شماره ۲۲ - در وصف خامه خود: خامه مشکین من، تا شده معنی طراز

شماره ۲۳ - در وصف شمشیر: به کف تیغ من اژدها پیکری ست

شماره ۲۴ - در پاسخ نامه مشتاقانه شاه طهماسب ثانی که او را به همراهی خود دعوت کرده بود: ای صاحبی که از اثر رنگ و بوی تو

شماره ۲۵ - این قطعه را از هند به عالم بزرگ امیر صدرالدین محمد رضوی قمی نوشته و به نجف اشرف فرستاده است: حزین، از تقاضای همت برآنم

شماره ۲۶ - به بعضی از یاران خود نوشته است: ای تو نور نظر، ز دیده ما

شماره ۲۷ - این قطعه را در داوری میان شعر جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و پسرش کمال الدین اسماعیل به میرزاابوطالب شولستانی نوشته: دوش از بر یاری که دلم شیفته اوست

شماره ۲۸ - در رثای پدر علامه اش طاب ثراه: سپهر از مرگت ای صاف حقیقت، بی صفا گشته

شماره ۲۹ - در تاریخ فوت اسوه عارفان میر محمد تقی رضوی خراسانی: تا ز عالم فانی، عارف زمان رفته

شماره ۳۰ - در تاریخ فوت فاضل بزرگ، شیخ عبدالله گیلانی(رحمه الله علیه): افسوس که صاحبدل دانا ز جهان رفت

شماره ۳۱ - اندرز: عاقلی، رنجه شد از طعن عدو

شماره ۳۲ - در حکمت: نمود این سوال از فلاطون یکی

شماره ۳۳ - آزادی دو عالم: ای دل، به قدر خواهش، در چشم خلق خواری

شماره ۳۴ - و نیز در اندرز: هر روز کز سرور تو ای شاه بگذرد

شماره ۳۵ - فقیر جاهل: در غمکده جهان ندیدم

شماره ۳۶ - خطاب به امیری نادان: چارپایی شنیده ام مرده است

شماره ۳۷ - درباره برخی از مردم: گفت یاری، حزین بی دل را

شماره ۳۸ - غیر آزادگان: غیر آزاده خاطری که بود

شماره ۳۹ - اژدها: ایام، گرسنه اژدهایی ست

شماره ۴۰ - مطایبه: پرسید دوش ساده دلی از من این سخن

شماره ۴۱ - و نیز در مطایبه: ای فلانی، شگفت نیست مرا

شماره ۴۲ - در ذم بعضی از اصحاب غرور: ای صاحبی که مایه تفریح عالمی

شماره ۴۳ - در مذمت گرما: در جهنمکده هند که از تاب هوا

شماره ۴۴ - تضمین از سعدی: بود بر محملم، دل چون درایی

شماره ۴۵ - قطعه: ای مژه و غمزه ات، صفدر صاحب قران

شماره ۴۶ - قطعه: آتش زده ایم اختران را

شماره ۴۷ - قطعه: دوش دلم چون کشید خنجر آه از قراب

شماره ۴۸ - صحبت ناجنس: دارم آزرده دلی، تنگ تر از دیده میم

شماره ۴۹ - در تفاخر ۱: شاعر و شعر شناسان، قلمم را به زبان

شماره ۵۰ - قطعه: در همه عمر، بر صحیفه دهر

شماره ۵۱ - تغزل: بحری ست محیط غم که در خون

شماره ۵۲ - تاریخ بنای مسجدی که در بنارس متصل به مقبره حزین است: جبهه بر خاک نه درین مسجد

شماره ۵۳ - در تاریخ فوت پدر دانشمند خود گفته است: علامه دهر، والد والا شان

شماره ۵۴ - در تاریخ فوت عالمی عبدالله نام۳: نور دل و دیده، مجلس آرای زمان

شماره ۵۵ - به یکی از بزرگان نوشته است: ای که دارد لوای اقبالت

شماره ۵۶ - در تاریخ تدوین چهارمین دیوان خود فرموده است: هزار و یکصد و پنجاه و پنج هجری بود