گنجور

 
حزین لاهیجی

ریزد شکرین نکته حزین از نی کلکم

کام همه شکرشکنان ساخته شیرین

از غاشیه داران کمیت است کمیتم

اندیشه چو بندد، به کمیت قلمم زین

خونین جگر ازحسرت او، اخطل واعشی

غرق عرق از خجلت او کوثر و غسلین

در مرحلهٔ وادی قدس است، سبکسیر

در مصطبهٔ عالم ذوق است به تمکین

بر اوج رسایی عروج است چو شهباز

در صید تذروان معانیست چو شاهین

درگنبدگردون چو فتد، بانگ صفیرش

مرغان اولی اجنحه، آیند به تحسین

گلریز، چه در انجمن نظم و چه در نثر

سرسبز، چه در موسم دیماه وچه تشرین

از خجلت او، خامه مانی است به صد رنگ

وز نکهت او، نافه نفس باخته در چین

در چشم دبیران نوآموخته، پیکان

بر فرق حریفان زبان، ساخته زوبین

ازهمّت فطریست، چودستم گهرافشان

وز جوهر ذاتی ست، چو تیغم گهرآگین

دستان زن عشق است به سوز دل و دارد

چون لاله در این باغ، جگرسوخته چندین

در طول بقای شکرافشانی این نی

دعوت ز دعاگوی و ز روح القدس، آمین

 
 
 
فرخی سیستانی

ای روی نکو! روی سوی من کن و بنشین

زنهار ز من دور مدار آن لب شیرین

توسروی وبر پای نکوتر که بود سرو

نی نی که ترا سرو رهی زیبد بنشین

امروز مرا رای چنانست که تاشب

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ناصرخسرو

از بهر چه، ای پیر هشیوار هنربین،

بر اسپ هوا کرد دلت بار دگر زین؟

دین است نهال شکر حکمت، پورا،

بنشانش و به هر وقت ازو بار شکر چین

مر بند هوا را به جز از حکمت نگشاد

[...]

ابوالفرج رونی

نو گشت به فر ملک این صفه زرین

این صفه زرین که بهشتی است نوآئین

این گنبد ثابت که در او ثابت گشتند

خورشید و مه و مشتری و زهره و پروین

این مجلس خرم که در او چهره نمودند

[...]

امیر معزی

در زلف تو گویی‌که فکند ای صنم چین

چندان زره و حلقه و چندان شکن و چین

آن سنبل مشکینت ‌که پوشید به سنبل

وان پسته نوشینت‌ ‌که افکند به پروین

خواهی‌که ببینی گل و نسرین شکفته

[...]

سنایی

ای باز پسین زادهٔ مصنوع نخستین

در بخشش و بخشایش و در دانش و در دین

محروم چنانست حسودت که گه خشم

بر وی نکند هیچ کسی جود به نفرین

گر طمع کند بوی خوش از باد صبا هیچ

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه