گنجور

حاشیه‌ها

یار در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۵۳ در پاسخ به بهروز دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:

شما از کجا می‌دانید که مسلما حافظ از بند شهوت دور بوده است؟ مگر زندگی در شخصی او بوده اید؟ نکنید این کارها را لطفا! خراب می‌کنید شخصیت حافظ را.

چارده ساله بُتی چابُکِ شیرین دارم

که به جان حلقه به گوش است مَهِ چاردَهَش

یار در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۴۳ در پاسخ به محمد حسین دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:

خیر جناب، می دوساله در اینجا ، می ایست که دوسال قدمت دارد! ربطی به نزول تدریجی و دفعی قرآن ندارد.

احمدرضا کلانتری در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۱:

کاش سایت فاخر گنجور آلوده به هوش مصنوعی نمی شد.

برگردان به زبان ساده که توسط هوش مصنوعی انجام شده است سراسر اشتباه، سطحی و بیش از حد ساده انگارانه بوده و با مفهوم و منظور شعر حضرت حافظ در تضاد است. استفاده از هوش مصنوعی برای تفسیر اشعار، ضمن اینکه جفای بزرگی است در حق مفاخر عرصه شعر و ادبیات کهن و اصیل ایران زمین، ممکن است سبب گسترش کژفهمی و کاهش شأن و جایگاه سایت فاخر گنجور در میان دوستداران و ادب دوستان گردد.

.فصیحی در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۰۸ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵:

سلام ودرود بی‌پایان سپاس گزارم مثل همیشه 💐💐💐💐

HRezaa در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۳ در پاسخ به نگار بهشتی پور دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۳ - نظر در اسباب وجود عالم:

درود

سپاس فراوان به جهت راهنمایی‌های ارزنده شما

HRezaa در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۴ در پاسخ به فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۲ - حکایت:

درود بر شما همزبان گرامی

 

من بتازگی و در همین سایت شروع کردم به خواندن این گنجینه‌های ایران، و اول کتاب خسرو و شیرین استاد نظامی را خواندم، که در شعر پانزدهم و در بیت ۲۹ به بعد(زمانی که خسرو به‌سبب عمل نسنجیده‌اش توسط پدرش تنبیه میشود)، رسما و نه بصورت استفاده از تعبیرات و ... به بزرگداشت آیین قدیم ایران پرداخته

 

جهان زآتش‌پرستی شد چنان گرم

که بادا زین مسلمانی تو را شرم 

 

و چند بیت دیگر

جسارتم رو ببخشید

felowpy در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۳ در پاسخ به امیر حسین حسینی دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

چگونه مرگ بفرسایدت ؟ مگر تو تنی ؟

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۵ - گفتار اندر گزاردن شکر نعمت‌ها:

درود بر شما 

اینکه  تمام آفریده‌های خداوند مظهری از آفریننده اند اصلا شکی نیست واینکه آدمی به دلیل برخورداری از روح خدایی  از کل مخلوقات در مرتبه والاتر قرار گرفته هم قبول  اگر نه فرمان سجده بر اوصادر نمیشد ولی اینکه هرچه حواس آدمی درک میکند ملایکه‌اند برای بنده قابل درک نیست  وجالب اینکه میفرمایید این از آموزه های عرفان است امکان دارد جهت استفهام بیشتر  این موضوع را با مستندات وادله واضح بسط داده وما را مستفیض فرمایید .متشکرم 

شاد باشید 

HRezaa در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۴۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۶ - گفتار اندر بخشایش بر ناتوانان و شکر نعمت حق در توانایی:

تو را تیره شب کی نماید دراز ...

درود

به نظرم علامت سوال برای مصرع اول هست نه دوم

 

شب تیره چه زمانی برای تو طولانی است؟!

زمانیکه مرتب پهلو به پهلو میشی (و به هر دلیل خوابت نمیبره)

HRezaa در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۵ - گفتار اندر گزاردن شکر نعمت‌ها:

و از ابتدای این شعر به انسان گوشزد میکند که تمام ملائک از بهر تو خلق شده‌اند. و خدمتگزار تواند(به ملائک گفته شد به انسان سجده کنند)

و شاااه‌بیت این شعر، بیت یازدهم که میفرماید:

به دست خودت چشم ابرو نگاشت

که محرم به اغیار نتوان گذاشت

 

به نظر این کمترین، اشاره به آن دارد که خداوند انسان را جانشین خود در ارض(بستر حرکت در طی زمان، نه فقط زمین) قرار داد.

به دست خودت چشم و ابرو نگاشت.... 

و همان‌است که عرفا اعتقاد دارند، وجود حقیقی انسان همان یگانه‌ی مطلق هستی است، همان وجود الهی

 

 

حضرت حافظ از زبان بلبل (یک نمونه از هزاران ملائک) گفت: 

خرم آن کز نازنیان، بخت برخوردار داشت

 

HRezaa در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۵ - گفتار اندر گزاردن شکر نعمت‌ها:

نگویم دد و دام و مور و سمک که فوج ملائک بر اوج فلک

درود و عرض ادب

 

در تصورات اکثر ما، ملائک موجودات زیباروی و احتمالا بالدار هستند. در حالیکه در عرفان میدانند ملائک هرآن‌چیزیست میتوانی با حواس انسانی درک کنی

یعنی هرچه که میبینی (نور، کوه، دریا، گیاهان، حیوانات و....)

هرچه میشنوی: صوت

هرچه که میبوئی: بو

و.....

و در واقع تمام آفریده‌های خداوند بجز انسان، ملائک محسوب میشوند

حضرت سعدی در این بیت دقیقا همین را بیان میکند

نگویم دد و دام و مور و سمک - که فوج ملائک بر اوج فلک

دد(حیوانات وحشی) ـ دام (حیوانات اهلی) - مور (بعنوان نمادی از حشرات) - سمک (بعنوان نمادی از آبزیان)

نگویم که دد و دام و مور و ملک، بلکه تمام ملائک در فلک، از هزاران هزار سپاسی که تو لایقش هستی یکی گفته‌اند

 

 

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۱۱ در پاسخ به سپند عیار دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

جناب عیار درود بر شما 

  فرمایشات حضرتعالی کاملا  صحیحه متاسفانه نه بر این غزل در جای جای این سایت در حاشیه‌های مندرج بر اشعار  ومتون نثر  اشتباهات فاحش دیده میشود که با توجه به این که گنجور به عنوان یک مرجع  برای اهل تحقیق  ودانش آموزان ودانشجویان رشته ادب پارسی شناخته میشود باعث به خطا رفتن ایشان میگردد بگذریم که تعابیر هوش مصنوعی نیز مزید بر علت گردیده  در جای دیگر قبلا بنده مثل شما معترض این دوستان بودم ولی چه فایده ،بنظر میاد بعضی فکر میکنند که با نوشتن دو کلمه حاشیه درست وغلط شخصیت ادبی شده‌اند  یا چنان از حال وهوای شاعر میگویند که انگار معاصر ایشانند  مثلا خود مولانا اذعان دارد که قبل از دیدار با شمس شعر نمیگفته باز میبینیم اشعار ایشان را به دو دوره تقسیم میکنند وهیچ ادله‌ای ندارند مگر اینکه معاصر ایشان بوده‌اند یا هم پیاله حافظ وهم سفر سعدیند ، بعضی بقول شما هنوز معنی خیلی از کلمات را نمیدانند ولی با اعتماد بنفس بالا بر مفاخر ادب پارسی میتازند وادعا دارند  یا هر شعری را به ایمه ربط میدن  جالب تر اینکه اگر یکی از دوستان در فهم کلام ابهامی دارد و سوالی بپرسد هیچکس پاسخگو نیست  ولی حاشیه بی سر وته تا دلت بخواهد مینویسند یا یک بیت از شعر را به تکرار  در حاشیه مینویسند که چی بشه  ؟نمیدانم یا  با نوشتن حاشیه از شاعر تشکر میکنند   هدف از این حاشیه نویسی‌ها چیزی جز عمق خود بزرگ‌بینی ،وبی احترامی به وقت دیگران نیست تازه بعضا  عنوان دکتر و استاد را هم یدک میکشند که خدا شاهده  والله  مادر بزرگ بیسواد بنده  خدا بیامرز بهتر حافظ  را درک میکرد تا ایشان .  حالا که دستهای پنهان تعمدا این ملت را از مواهب  مفاخر علمی در آموزش همگانی محروم میکنند خود هیزم این آتش نگردیم .

عزیزان از این سایتهای در پیت برای اظهار فضل وفخر فروشی  کم نیست دست از سر گنجور برداشته ومحض رضای خدا این تل را لا‌اقل  پاکیزه نگه دارید 

 

شاد باشید 

HRezaa در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۰۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۹ - حکایت:

برای تک‌تک اشعارت باید سپاسگزاری کنم

شهریار در ‫۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

وصف احوالات افراد غمگین است.

بیشتر با درد های بی کران من همپوشانی دارد.

بعضی غم ها به گستردگی کوه های زاگرس اند‌.

 

 

شهریار در ‫۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

غم ها از هر نوعی گرچه تلخند ولی به وجهی،زیبا هستند و لازم برای طریق رندی.

« رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی »

شهریار در ‫۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

ممنون از گنجور برای فراهم کردن این بستر مناسب 

سام در ‫۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۲ دربارهٔ حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۲:

سر تسلیم می سایم، به خاک عجز و می ‎کنم

 

می کنم اشتباه است و باید  می گویم  باشد

 

سر تسلیم می سایم، به خاک عجز و می گویم

شهریار در ‫۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

وسعت این شعر حافظ بیشتر از غم ناشی از عشق است.

اشتمال بر درد بی عشقی هم دارد.

منطوق و کلمات ان در ظاهر دلالت بر غم هجران و دوری دارند ولی غم های گوناگون را در بر می گیرد

 

ایمان آتاپور در ‫۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۷ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » سرود ملی در ماهور (۱۲۹۶ خ):

تصنیف «ایران هنگام کار است» در بیات اصفهان، ساختهٔ درویش‌خان و با شعر ملک الشعرای بهار، تصنیفی میهنی است دارای دو بند که البته بند دوم آن در هیچ یک از اجراهایی منتشر شده از این تصنیف در این ۱۰۰ سال خوانده نشده است.
متاسفانه موسیقیدانان متاخر برخلاف اساتید متقدم، تنظیم‌هایی بسیار نامناسب و بی هیچ سنخیتی با روح این اثر ارائه کرده‌اند، که در آنها تصنیف با سرعتی بسیار بالا همانند یک قطعهٔ رنگی اجرا شده است، حال آنکه سه اجرای قدیمی از این تصنیف شامل اجرای مهرآفاق خانم (از صفحات کلمبیا، آذر ۱۳۰۷)، اجرای ابوالحسن‌خان اقبال آذر، و اجرای درسی استاد علی‌اصغر بهاری ریتمی بسیار سنگین دارد که البته کاملا سازگار با روح اثر و محتوای شعر آن است. سرعت بالا در تنظیم‌های موسیقیدانان متأخر، به‌نظر اولا ناشی از توجه به ذوق مخاطب عام و نوعی عامه‌پسندسازی این تصنیف بوده، و البته مهمتر از آن، به‌سبب دشواری اجرای ریتم پیچیدهٔ این قطعه در تمپوی پایین، خصوصا در گروه‌نوازی است (افراط جامعهٔ موسیقی ایرانی در ارائهٔ موسیقی بصورت گروه‌نوازی بجای تکنوازی که فرم اصلی موسیقی سنتی ایرانی است، خود آفتی است که در موضع دیگری باید از آن سخن گفت). به بیان دیگر، در همهٔ اجراهای متأخر از این تصنیف، زیبایی و ظرافت فدای پسند سلیقهٔ عام و راحت‌طلبی موسیقیدانان شده است. غیر از عدم سنخیتِ این تنظیم‌های جدید با محتوای اثر، سرعت بالای تنظیم‌های امروز سبب شده تا از تکنیکهای اصیلی چون شکستن ریتم (با تغییر زمان سرضرب‌ها) و هم‌چنین ارائهٔ جملات با فرمهای مختلف از طریق ضد ضرب یا شروع از سر ضرب غفلت شود، درحالیکه این تکنیکها را در آثار قدما به وفور میشنویم.

در پایان،نکته‌ای جالب دربارهٔ شعر این تصنیف عرض میکنم:

یکی از تفاوتهای دیگر بین اجراهای متأخرین و قدما از تصنیف مورد بحث اختلاف در بعضی سطور شعر آن است. در اجراهای قدما بعضی سطور این تصنیف محتوایی تغزلی دارد درحالیکه اجراهای متأخرین که مطابق صورت‌های چاپی موجود از شعر این تصنیف است، محتوایی حماسی دارد؛ مثلا بجای مصراع «بختت در انتظار است»،در اجرای قدما میشنویم: «وقت بوس و کنار است» یا مثلا بجای «از جور فراوان هر گوشه شوری به پاست / خونها شده پامال آزادیش خونبهاست» میشنویم «آن لعبت خندان با ما به صلح و صفاست / بین بر سر کویش چه شور و غوغا بپاست». این تفاوت درواقع ناشی از وجود دو تحریر از شعر این تصنیف سرودهٔ خود ملک الشعراست. پژوهشگر محترم جناب آقای فاروق قادری، اخیرا تصویر دستنوشته‌ای از این تصنیف متعلق به آرشیو سازمان اسناد و کتابخانهٔ ملی را در اینستاگرام به اشتراک گذاشتند که در آن مصراع‌های تغزلی خط زده شده و مصراعهای حماسی جایگزین آن شده است (آیا ممکن است که مصراعهای تغزلی برای فرار از سانسور سروده شده باشد؟ باید توجه داشت که محتوای این مصاریع تغزلی با سایر مصاریع هیچ تناسبی ندارد). جالب است که در دست‌نوشتهٔ مذکور، عنوان تصنیف «سرود ملی» و تاریخ سرایشش ۱۹۱۹ میلادی/ ۱۳۳۶ قمری نوشته شده است که حدودا مقارن است با ۱۲۹۷ شمسی.

(نقل از صفحه آریا طبیب‌زاده)

شهریار در ‫۴ ماه قبل، پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

آن چه مورد شمول و لحوق این غزل است همانا غم و ناراحتی است 

این شعر منحصر و محدود به غم خاصی نیست مشتمل بر تمام آنهاست از هر جنس و ریشه ای.

به عبارتی،همه شمول است

۱
۱۸۶
۱۸۷
۱۸۸
۱۸۹
۱۹۰
۵۶۷۲