vafa
vafa در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۹ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۸:
تفسیری در مورد این شعر نوشتم، خوشحال میشم اگر دوست داشتید بخونید. پیشاپیش منتظر نظراتتون هستم.🤍
غزل 578 از دیوان شمس
مرا عهدیست با شادی که شادی آنِ من باشد
مرا قولیست با جانان که جانان جانِ من باشد-خداوندگار با یارش پیوندی دارد؛ تا زمانی که دنیا پابرجاست معشوق در درون خداونگار است. معشوق در جانِ اوست پس، جانِ اوست.
به خط خویشتن فرمان به دستم داد آن سلطان
که تا تختاست تا بختست، او سلطان من باشد-معشوق تا ابد در درون خداوندگار خواهد بود؛ زیرا در درونِ خداوندگار است و به خطِ "او" چنین نوشته.
[معشوق خودِ خداوندگار است.]اگر هشیار اگر مستم نگیرد غیر او دستم
وگر من دست خود خستم همو درمان من باشد-در این دنیا فقط اوست که از خداوندگار در برابر بزرگترین خطر، یعنی خود خداوندگار محافظت میکند.
چه زَهره دارد اندیشه که گِرد شهر من گردد
که قصدِ مُلک من دارد چو او خاقان من باشد-هنگامی که عشق او در دل و جان مولانا خانه دارد، عقل چگونه جرئت میکند با منطق و تدبیر به دل نزدیک شود؟
و یا "عشق، کارِ عقلِ مادرزاد نیست"*نبیند روی من زردی به اقبال لب لعلش
بمیرد پیش من رُستم چو او دَستان من باشد-تا زمانی که حضور و وجودی از معشوق در این دنیا هست، او بیمار و غمگین نخواهد شد. اگر معشوق مانند زالِ داستان سیمرغ باشد، خداوندگار از رستمِ داستان، رستمتر خواهد شد. :)
[به روایتی اگر زردی روی خداوندگار در استواری مانند رستم باشد، با نشانیای از یار که چون زال است شفا مییابد.]
بِدَرَم زَهره زُهره خراشم ماه را چهره
بَرَم از آسمان مُهره چو او کیوان من باشد-اگر معشوق کهکشان باشد، زیبایی زهره و ماه و دیگر سیارهها همه از آن خداوندگار خواهد بود. [خداوندگار نشاندهندهی زیبایی وجود معشوق است و هرجا و هرچیز که او باشد، خداوندگار نیز هست و نشانهی زیبایی او خواهد بود.]
بِدَرَم جُبه مَه را بریزم ساغر شَه را
وگر خواهند تاوانم همو تاوان من باشد
خداوندگار اگر مرتکب گناه شده باشد به وسیلهی معشوق که در درونِ اوست مجازات خواهد شد.
چراغ چرخ گردونم چو اِجرِی خوارِ خورشیدم
امیر گوی و چوگانم چو دل میدان من باشد
خداوندگار از خورشید مزد میگیرد و به دنیا روشنی میبخشد. و اگر دل میدان چوگان باشد، او گردانندهی آن خواهد بود.
منم مصر و شکرخانه چو یوسف در بَرَم گیرد
چه جویم ملک کنعان را؟ چو او کنعان من باشد
خداوندگار شادی را در جان خود دارد و زین سبب شاد است. چه دلیلی دارد که در دنیای بیرون به دنبال شادی بگردد؟
زهی حاضر زهی ناظر زهی حافظ زهی ناصر
زهی الزام هر منکر چو او برهان من باشد
اگر معشوق دلیل و برهان و پاسخگوی تمام منکرات بر مولانا باشد پس آفرین بر حضور و نظارت و حفاظت و یاری او.
*از منطق الطیر عطار نیشابوری.
پ.ن: دوستان، به دلیل محدودیتهایی که وجود داره نتونستم تفسیر و غزل کامل رو اینجا منتشر کنم. آیدی چنلم توی تلگرام رو اینجا میذارم تا اگر علاقه داشتید شعر کامل رو اونجا دریافت کنید.
پیوند به وبگاه بیرونی
و یا فقط سرچ کنید: " آغازِ شعرِ بودن"
vafa در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۱۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۴:
متاسفانه، سایت گنجور تمامی اصلاحاتی که من برای این شعر نوشتم رو بیدلیل رد کرد. خواهش میکنم اگر شما درحال مطالعهی این بخش هستید، بیت ۲۹ تا ۳۵ رو حذف کنید چون پشتوانهی تاریخی ندارن و کاملاً الحاقی هستن.
vafa در ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۰۳ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۸:
البته که مولانا "چو او دستان من باشد" رو سروده پس شایستهست این تفاسیر رو کنار بذاریم. هرچند که ایهام نقش زیادی در اشعار داره، اما نباید باعث گستردگی تفکرات ذهنی ما و بعد هم تعمیم دادنشون به باقی اشعار بشه.
vafa در ۱ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۵ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:
در بیت چهارم، مصرع دوم، آرایه جناس تام هست یا تکرار؟
vafa در ۱ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۰ در پاسخ به حامد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۴:
لطف کنید اشتباهات رو با ذکر منبع توضیح بدید. ادعا فایدهای نداره.
vafa در ۱ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش:
در بیت ۱۶ فکر کنم جفت همون چفت به معنای طاق یا همون سقف باشه. درسته؟
vafa در ۱ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۶:
آیا در مصرع دوم بیت سوم "چو میوه زاید از شاخی" در واقع فعلِ مصدرِ "زاییدن" هست و به معنای به وجود آمدن، درسته؟
vafa در ۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:
ای آنکه به تقریر و بیان، دم زنی از عشق
ما با تو نداریم سخن، رو به سلامت...!
البته به نظر من هم "نرگس" در بیت پنجم، اشاره به چشم دارد، نه نام گلی که امروزه برای دیگران اشاره به شخص خاصی دارد.
vafa در ۱ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۳ در پاسخ به داود البرز دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۱:
چه جالب... ممنونم🤝🏿
vafa در ۱ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۰ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳۲:
در بیت اول، مصرع دوم، خوشی وحدهست یا نکره؟
و آیا بیت چهارم اینطور خوانده میشه: از درونِ سیهِ توست، جهان چون دوزخ؟
در واقع اگر اشتباه نکنم منظور اینه که به خاطر باطن تیرهی توئه که جهان رو هم تیره میبینی.
vafa در ۲ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
پُر دُر اسرار مرا، یا، بر در اسرار مرا؟ در اکثر نسخهها دومی ذکر شده اما پر در اسرار نامربوط نیست و آقای شفیعی هم همین رو ذکر کردند.
vafa در ۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۱:
این رباعی از کیه؟
ممنون میشم اگه کسی اطلاعی در این مورد داره، منو راهنمایی کنه.