ابوالفضل در ۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۳:
صحبت در اینباره دقت بیشتری از ان چیزی که شما فرمودید می طلبد , خداوند ذاتی دارد مجرد که نه قابل درک است نه قابل وصف اما اوصافی دارد در مقام تجلی که معرف اوست البته این اوصاف هم معرف ذات اقدسش نیست , حال که به ذات او راهی نیست و او را باید با اوصافش شناخت راهش چیست؟؟؟چه می شود که خداوند به فرشتگان درگاهش امر به سجده می کند بر آدمی ؟؟؟خداوند مشرک شده یا فرشتگان ؟؟؟چه می شود که رسول خدا می فرمایند ذکر علی علیه سلام عبادت است ؟؟؟علی علیه سلام ظرف تجلی صفات خداوند است , در قرآن حضرت حق می فرمایند برای رسیدن به من وسیله ای چیدا کنید و حضرت صادق در تفسیر این آیه می فرمایند ما وسیله ی رسیدن به خدا هستیم , شناخت اوصاف خدا برای ما میسر نخواهد بود مگر با معرفت پیدا کردن به همان هایی که خداوند تجلی کرد در وجود آنها , ادعای توحید من نوعی با حذف همان هایی که خداوند اراده فرموده به واسطه ی آنها شناخته شود توهمی بیش نیست , در لفظ شاید یکتاپرستی باشد ولی در واقع متوهم شدن فرزند آدم ست , در مصرع سوم ملای رومی میگوید که اگر خانه ی اعتقاد ویران نمی شد با این جمله میگفتم که معبود علی ست , او این قید را می زند و اعلام آگاهی و برائت از این شرک می کند پس صحبت شما که می فرمایید این سخن شرک آمیزست حرف دقیقی نیست , حتی اگر ملای رومی قیدی که در مصرع سوم زده را هم نمی زد باز نمی شد او را متهم به شرک کرد , باید دید مراد شاعر اوصاف حق بوده یا ذات حق , چه بود آن امانتی که در قرآن می فرماید به کوه ها عرضه کردم از تحملش سرباز زد به آسمان ها عرضه کردم نپذیرفت ولی ادمی قبولش کرد , که حافظ هم در اینباره می گوید : آسمان بار امانت نتوانست کشید / قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند... , همیشه بین عرفا و بزرگان به دلایل مختلف رسم بر این بوده که در لفافه سخن میگفتند , کسانی که اهلش بودند با اشارتی متوجه می شدند و کسانی هم که در این وادی نبودند یا تکفیرشان می کردند یا متوجه مطلب نمی شدند و از کنارش می گذشتند , به شکلی که هنوزم که هنوزه درباره ی مذهب ملای رومی اختلاف نظر وجود داره در حالی که برای کسانی که اهل اشارت هستند و رند نه تنها مذهب او بلکه مقدار پیشروی او در وادی سیر سلوک هم مثل روز روشن است که البته این اشخاص هم زیاد لب به سخن باز نمی کنند و اسرار رو بر ملا نمی کنند........پراکنده گویی های بنده رو ببخشید خواستم فقط اشاراتی اجمالی کرده باشم...
مزتضی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:
عزیزان الان ستاره شناسان پی برده اند که اولین ستاره نزدیک زمین 80هزار سال فاصله دارد ولی جناب حافظ در چند صد سال پیش در اشعار بالا از ( سر اختران کهن ) صحبت کرده واگر همین سرنخ را ایرانیان پرورش داده و تحقیق علمی میکردند شاید گوی سبقت را از جهانیان میبردیم ، کما اینکه آن طور که من میدانم ایرانیان در علم نجوم در جهان جایگاه خوبی دارند
رامین راقب در ۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۱۸ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
با جناب نادر موافقم در مضرع :مال را در در زندگی از خویش کن کم کم جدا، کلمه “در” دوبار آمده ست و این اشتابه تایپی است
مهندس در ۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
بعض اساتید فقط میخوانند. به همین سبب فقط در پوسته مانده اند.( تا اینجا به سبک شما نوشتم. ادامش رو به سبک خودم مینویسم) حضرت مولانا جواب همتون رو قبلا داده. "هر کسی از ظن خود شد یار من" متاسفم برای فرهنگ کشورم که اساتیدش به این پختگی نرسیدن که بگن هر کسی هر جوری دوست داره بخونه
mohammad در ۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸۷:
در پاسخ به محمد شبانی
کی گفته شمس تبریزی شیعه بوده ؟؟ این گفته های سخیف را نمی دانم از کجا پیدا میکنید مولانا و شمس هر دو عارف بوده اند و به هیچ دین و مذهبی وابسته نبوده اند.مذهب برای عارفان کوچکترین اهمیتی ندارد و اصلا کسی که در نزدیکی حق باشد چه حاجتی به مذهب دارد خودش آیینه تمام نمای حقیقت است و اگر بگوییم خود مولانا و شمس مذهب جدیدی هستند گزاف نگفته ایم.
دلیل محبوبیت مولانا وابسته نبودن به هیچ دینی است کما اینکه همه عارفان اینگونه بوده اند و در قید و بند شرع و وظایف شرعی هم زیاد نبوده اند و مثلا برای حج رفتن هم اصراری نداشته اند.
وقتی شما در هر لحظه خدا را درونت حس کنی چه نیازی به رفتن به حج و یا نماز داری!!
فردوس در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۴ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۵۷ - خطاب به محمدعلی شاه که قشون روس را به داخلهٔ کشور دعوت کرده بود:
وزن شعر؟
در مصرع اول بشنو درست است یا شنو؟
علی شهنی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۸:
ازان مار بر پای داعی زند
مسلم در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۵۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۸ - ناتوان:
روحت شاد پروین
خسرو در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۱ - تفسیر این حدیث کی مثل امتی کمثل سفینة نوح من تمسک بها نجا و من تخلف عنها غرق:
با سلام بیت دوم باید حذف شود و بیت اول نیز باید اینگونه تصحیح شود تا معنی این سروده مشخص شود
بهر این فرمود نوح پیغمبر که من / همچو کشتیام به طوفانها زمن
احمد فهیم نیکزاد در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۵۷ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷:
سپاس از همه عزیزان که این غزل زیبا و دلپسند و روح پرور را بیش تر معرفی کردند.
احمد ظاهر آواز خوان مشهور و فقید میهن ما افغانستان این غزل را نیز با زیبایی های آن خوانده است.
احمد ظاهر نه تنها این شعر را بلکه از شاعران پارسی زبان و حوزه تمدنی پارسی را مانند سعدی، حافظ، رهی معیری، مولانا، سمین و... را خوانده است و از هرکدام چندین شعر خوانده یک و دو نه.
یکتا در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۱:
منظورم مصرع اول بیت آخر بود.
یکتا در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۰۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۱:
سلام وقت بخیر. بیت آخر مصرع آخر وزنش چرا یک دفعه اینطوری شد؟!
محمد سالمی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۵۴ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱:
سلام. به نظر حقیر، در مصرع دوم از بیت دوم، "سوی" غلط است و صحیح آن "شوی" است.
سپاس
حمید در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۳:
سلام
در بیت دهم (( آیینه )) درست است.
محسن در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۳ - یاد یاران:
با درود،در دلیل سرایش این شعر گفته میشه که مسابقه ای برگذار میشه با موضوع سخن از زبان مومیایی که در اون مسابقه تنی چند از اکابر شعر زمان هم شرکت میکنن و نهایتن شعر بانو پروین ، همین شعر بالا ، برنده ی مسابقه میشه.یادشون گرامی.
خسرو در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰:
گر چه با دلق ملمع می گلگون عیب است * مکنم عیب کز او رنگ ریا میشویم
زیرا که من نان حقیقیم و کلام من ، شراب حقیقی است ، روح زندگی ابدی است و اما جسم (از هر رنگی که باشد) فایدهای ندارد کلامی را که من به شمامی گویم ، روح و زندگی جاودانه است [یوحنا 6 : 55 - 63]
.
خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است * میسرایم به شب و وقت سحر میمویم
عیسی به یهودیان گفت: شما از پایین میباشید اما من از بالا، شما از این دنیا هستید، لیکن من از این جهان دیگر هستم
[یوحنا 8 :22]
.
حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی * گو مکن عیب که من مشک ختن میبویم
آنکه حافظ ماست گفت: اگر بشرخاکی مثل خودتان را اطاعت کنید در آن صورت قطعاً زیانکار خواهید بود ، اما موسی شراب دیگری از مُشک ناب است که کلام خدا را تکلم می کند و ایمن شدگان بوسیله موسی کسانیند که چون او را بشنوند ، به خاک میافتند و او را برتر از خود می دانند و به حمد آفریدگارشان تسبیح میگویند و تکبر نمی کنند [(23:34( (83:26) (4:164) (32:15)]
خسرو در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰:
دوستان عیب من بیدل حیران مکنید *گوهری دارم و صاحب نظری میجویم
عیسی گفت: من نور عالم هستم و کسی که مرا پیروی کند ، پیرو تاریکها نشود ، بلکه روح و زندگی جاودانه می یابد [یوحنا 8 : 12]
فاضل در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۴:
پست همه دوستان قشنگ و درست بود. مطلب مازیار نظر منو جلب کرد. تا بحال از این منظر بهش نگاه نکرده بودم. حکایت از اجتماعی و مثبت اندیش بودن مازیار داره. جالب بود
محمود در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲:
سلام،
معنی بیت اول چیه؟
Jnabosta در ۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۸ - چالیش عقل با نفس هم چون تنازع مجنون با ناقه میل مجنون سوی حره میل ناقه واپس سوی کره چنانک گفت مجنون هوا ناقتی خلفی و قدامی الهوی و انی و ایاها لمختلفان: