تو نه چنانی که منم، من نه چنانم که تویی
تو نه بر آنی که منم، من نه بر آنم که تویی
من همه در حکم توام، تو همه در خون منی
گر مه و خورشید شوم، من کم از آنم که تویی
با همه ای رشک پری، چون سوی من برگذری
باش چنین، تیز مران! تا که بدانم که تویی
دوش گذشتی ز درم، بوی نبردم ز تو من
کرد خبر گوش مرا، جان و روانم که تویی
چون همه جان روید و دل، همچو گیا خاک درت
جان و دلی را چه محل، ای دل و جانم که تویی
ای نظرت ناظر ما، ای چو خرد حاضر ما
لیک مرا زهره کجا، تا بجهانم که تویی
چون تو مرا گوش کشان، بردی از آن جا که منم
بر سر آن منظرهها، هم بنشانم که تویی
مستم و تو مست ز من، سهو و خطا جست ز من
من نرسم لیک بدان، هم تو رسانم که تویی
زین همه خاموش کنم، صبر و صبَر نوش کنم
عذر گناهی که کنون گفت زبانم که تویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان تضاد بین خود و دیگری میپردازد و این احساس را منتقل میکند که هر دو در پی شناخت یکدیگر هستند. او میگوید که ما در یکدیگر تجلی داریم و میخواهد با هر نشانهای از محبت و زیبایی، حضور دیگری را حس کند. همچنین، اشاره به اینکه عشق و وابستگی عمیق او به دیگری باعث میشود که حتی در حالت مستی و سهو، احساس کند که دیگری همواره در کنار اوست و وجودش تأثیرگذار است. به کلی، شعر به تأمل در عشق و پیوندهای عمیق روحی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ما هرکدام ویژگیها و صفات خاص خود را داریم. من نه همانند تو هستم و نه تو به گونهای هستی که من هستم. همچنین هرکدام ما در موقعیتها و دنیای خودمان قرار داریم که از هم متفاوت است.
هوش مصنوعی: من تمام وجودم تحت تأثیر توست و تو در عمق وجود من هستی. حتی اگر به مقام مه و خورشید برسم، باز هم از تو کمتر نخواهم بود.
هوش مصنوعی: وقتی تو با زیباییهایت به سمت من میآیی، من انتظار دارم که با آرامش و به آرامی حرکت کنی تا بتوانم مطمئن شوم که خود تو هستی و نه کسی دیگر.
هوش مصنوعی: شب گذشته از کنار درم عبور کردی، اما بویی از تو بر نگرفتم. خبر از تو به گوشم رسید و جان و روح من فقط تو هستی.
هوش مصنوعی: وقتی که جان و دل مثل گیاهی رشد میکند، دیگر چه جایی برای جان و دل وجود دارد، ای دل و جان من که تو هستی؟
هوش مصنوعی: ای خدا، تو ناظر و نگاهبان ما هستی، همانطور که خرد و عقل حاضرند. اما من کجا جرات و توانایی دارم که به عظمت تو پی ببرم و وجود تو را درک کنم؟
هوش مصنوعی: وقتی که تو با محبت و توجه خود مرا از آن جا که هستم به سمت خود کشیدی، میخواهم که در کنار تو بنشینم و آن مناظر زیبا را با تو تقسیم کنم.
هوش مصنوعی: من در حال مستی هستم و تو نیز به خاطر من مستی را تجربه میکنی. اشتباهات و لغزشها از من ناشی میشود. هرچند من به تو نمیرسم، اما این را میدانم که تو را به خودم نزدیک میکنم.
صبر و صبَر جناس است. صبَر گیاهی تلخ است که اینجا مولوی میگوید چون اسم تو را بر زبان آوردم، باید خاموش باشم و صبر کنم و گیاه صبر را بخورم تا دفعهی بعد در آوردن نام تو دقت کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
# بیت ۶،مصرع۲،زهره، به فتح ز،باید خوانش شود،درغیر این صورت معنی بیت کلا عوض میشود.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.