جنبش اول که قلم برگرفت
حرف نخستین ز سخن درگرفت
پرده خلوت چو برانداختند
جلوت اول به سخن ساختند
تا سخن آوازه دل در نداد
جان تن آزاده به گل در نداد
چون قلم آمد شدن آغاز کرد
چشم جهان را به سخن باز کرد
بی سخن آوازه عالم نبود
این همه گفتند و سخن کم نبود
در لغت عشق سخن جان ماست
ما سخنیم این طلل ایوان ماست
خط هر اندیشه که پیوستهاند
بر پر مرغان سخن بستهاند
نیست درین کهنهٔ نوخیزتر
موی شکافی ز سخن تیزتر
اول اندیشه، پسینِ شمار
هم سخن است این سخن اینجا بدار
تاجوران تاجورش خواندهاند
وان دگران، آن دگرش خواندهاند
گه به نوای علمش برکشند
گه به نگار قلمش درکشند
او ز علم فتح نمایندهتر
وز قلم اقلیم گشایندهتر
گرچه سخن خود ننماید جمال
پیش پرستندهٔ مشتی خیال
ما که نظر بر سخن افکندهایم
مرده اوییم و بدو زندهایم
سردپیان آتش ازو تافتند
گرمروان آب درو یافتند
اوست درین دِه ز دِه آبادتر
تازهتر از چرخ و کهن زادتر
رنگ ندارد ز نشانی که هست
راست نیاید به زبانی که هست
با سخن آنجا که برآرد علم
حرف زیادست و زبان نیز هم
گرنه سخن رشته جان تافتی
جان سر این رشته کجا یافتی؟
ملک طبیعت به سخن خوردهاند
مهر شریعت به سخن کردهاند
کان سخن ما و زر خویش داشت
هر دو به صراف سخن پیش داشت
کز سخن تازه و زر کهن
گوی چه به گفت سخن به سخن
پیک سخن ره بسر خویش برد
کس نبرد آنچه سخن پیش برد
سیم سخن زن که درم خاک اوست
زر چه سگست آهوی فتراک اوست
صدرنشین تر ز سخن نیست کس
دولت این ملک سخن راست بس
هرچه نه دل بی خبرست از سخن
شرح سخن بیشترست از سخن
تا سخن است از سخن آوازه باد
نام نظامی به سخن تازه باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت و قدرت سخن و قلم پرداخته و بیانگر این است که سخن، زندگی و جان انسان را زنده کرده و به او معنایی میبخشد. نویسنده اشاره میکند که سخن نه تنها ابزار انتقال فکر و احساس است، بلکه خود نوعی عالم و نهاد است که میتواند دانش و عشق را به تصویر بکشد. او به تفاوتهای علم و سخن اشاره کرده و بیان میدارد که هر چه که از دل برآید، به سخن تبدیل شده و زندگی به آن معنا میدهد. در پایان، شاعر بر این باور است که نام و اثر نظامی به عنوان یکی از بزرگترین سخنوران، همواره در یادها زنده خواهد ماند.
هوش مصنوعی: هنگامی که قلم شروع به نوشتن کرد، نخستین کلمات از زبان بیرون آمد.
هوش مصنوعی: وقتی که پردهی مخفی را کنار زدند و همه چیز در معرض دید قرار گرفت، اولین کارشان سخن گفتن بود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل احساساتش را بروز ندهد، جان یک انسان آزاد به زیبایی و شگفتیهای زندگی اهمیت نمیدهد.
هوش مصنوعی: زمانی که قلم به حرکت درآمد، شروع به ایجاد و بیان کرد و جهانی را که در خاموشی بود، به سخن گفتن واداشت.
هوش مصنوعی: اگر صحبت و گفت و گو نبود، نام و شهرت جهان نیز به این اندازه نبود. این همه حرف و داستان کم نیست.
هوش مصنوعی: عشق، حرفی از دل و جان ماست و ما خود، سخنانی هستیم که در این مکان زیبا و دلنشین وجود داریم.
هوش مصنوعی: هر فکر و اندیشهای که به هم متصل شدهاند، به مانند پرهای مرغان سخنآور به هم وابسته و مرتبط هستند.
هوش مصنوعی: در این دنیا که همیشه در حال تغییر است، کسی نمیتواند با زبانی تند و بیملاحظه به عمق مسائل پی ببرد یا بر آنها مسلط شود.
هوش مصنوعی: ابتدا باید اندیشه کرد، بعد از آن این است که تمامی گفتارها به یکدیگر مرتبط هستند. پس بهتر است این موضوع را در اینجا بررسی کنیم.
هوش مصنوعی: تاجوران را تاجوران نامیدهاند و دیگران هم آن را به نامی دیگر میشناسند.
هوش مصنوعی: گاهی با صدای علمش تو را به اوج میکشانند و گاهی با زیبایی خط نگارش او تو را مجذوب میکنند.
هوش مصنوعی: او در علم و دانش از کسی که کشورها را فتح میکند، برتر است و در نوشتن و قلمزدن از کسی که سرزمینها را گشودهتر است.
هوش مصنوعی: هرچند که زیبایی به طور مستقیم خود را نشان نمیدهد، اما دلباختگان به آن همچنان به خاطر تصورات خود به آن میبالند.
هوش مصنوعی: ما که به سخنان او توجه کردهایم، انگار که مردهایم و تنها با او هستیم و به او زندگی میبخشیم.
هوش مصنوعی: آتش سرد از او شعلهور شد و روانهای گرم در آن آب پیدا کردند.
هوش مصنوعی: او در این روستا از تمام زیباییها و طراوتها تازهتر است و از فرسودگی و قدمت چرخ زمان نیز پیشی گرفته است.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که رنگ و نشانهای که وجود دارد، نمیتواند به درستی با کلمات بیان شود و حقیقت نمیتواند به راحتی در قالب سخن مجسم گردد.
هوش مصنوعی: در آنجا که علم وجود دارد، صحبتها و کلمات بسیار است و زبان نیز به خوبی به بیان آنها میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال عمق و راز گفتار حقیقی هستی، چگونه میتوانی جان و روح خود را در این کلام پیدا کنی؟
هوش مصنوعی: جهان طبیعت در حال گفتگو است و قوانین الهی نیز در این مکالمه به بیان در آمدهاند.
هوش مصنوعی: سخن ما و طلایمان هر دو به تاجر کلام ارائه شد.
هوش مصنوعی: از گفتار نو و تازه و هم از کلام قدیم و ارزشمند، چه بهرهای میبرم؟ فقط گفتمان را به گفتمان وصل نکن.
هوش مصنوعی: پیام کلام به خودی خود به مقصد میرسد و هیچکس نمیتواند آنچه را که این کلام به جلو میبرد، با خود ببرد.
هوش مصنوعی: حرف زدن با او به اندازهی ارزش خاکش هم نیست، او مانند سگی است که به دنبال آهو میگردد.
هوش مصنوعی: هیچکس در بیان و سخنوری از دیگران بالاتر نیست؛ چون این سرزمین، سرزمین حقایق و سخنهای راستین است.
هوش مصنوعی: هر چه دل از موضوعی بیخبر باشد، توضیحات و تفاسیر بیشتری درباره آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که صحبت از سخن است، نام نظامی در دنیای ادب و شعر همچنان مثل بادی تازه و نو شنیده میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.