فلک کژروتر است از خط ترسا
مرا دارد مسلسل راهبآسا
نه روحالله در این دیر است چون شد
چنین دجّال فعل این دیر مینا
تنم چون رشتهٔ مریم دوتا است
دلم چون سوزن عیساست یکتا
من اینجا پایبند رشته ماندم
چو عیسی پایبند سوزن آنجا
چرا سوزن چنین دجال چشم است
که اندر جیب عیسی یافت ماوا
لباس راهبان پوشیده روزم
چو راهب زان برآرم هر شب آوا
به صورِ صبح گاهی برشکافم
صلیبِ روزنِ این بامِ خضرا
شده است از آهِ دریا جوشش من
تیممگاهِ عیسی قعرِ دریا
به من نامشفقند آباء علوی
چو عیسی زان ابا کردم ز آبا
مرا از اخترِ دانش چه حاصل
که من تاریکم او رخشنده اجزا
چه راحت مرغ عیسی را ز عیسی
که همسایه است با خورشید عذرا
گر آن کیخسرو ایران و تور است
چرا بیژن شد اندر چاه یلدا
چرا عیسی طبیب مرغ خود نیست
که اکمه را تواند کرد بینا
نتیجه دختر طبعم چو عیسی است
که بر پاکیّ مادر هست گویا
سخن بر بکر طبع من گواه است
چو بر اعجاز مریم نخل خرما
چو من ناورد پانصد سال هجرت
دروغی نیست ها برهان من ها
برآرم زاین دلِ چون خان زنبور
چو زنبورانِ خونآلوده غوغا
زبان روغنینم زآتش آه
بسوزد چون دل قندیل ترسا
چو قندیلم برآویزند و سوزند
سه زنجیرم نهادستند اعدا
چو مریم سرفکنده، ریزم از طعن
سرشکی چون دمِ عیسی مصفی
چنان استادهام پیش و پسِ طعن
که استاده است الفهای اطعنا
مرا زانصاف یاران نیست یاری
تظّلم کردنم زان نیست یارا
علیاللّه از بدِ دوران علیاللّه
تبرّا از خدادوران تبرّا
نه از عباسیان خواهم معونت
نه بر سلجوقیان دارم تولّا
چو دادِ من نخواهد داد این دور
مرا چه ارسلان سلطان چه بغرا
چو یوسف نیست کز قحطم رهاند
مرا چه ابنیامین چه یهودا
مرا اسلامیان چون داد ندْهند
شوم برگردم از اسلام، حاشا
پس از تحصیلِ دین از هفت مردان
پس از تاویل وحی از هفت قُرّا
پس از الحمد و الرّحمن و الکهف
پس از یاسین و طاسین میم و طاها
پس از میقات حج و طوف کعبه
جمار و سعی و لبیک و مصلّی
پس از چندین چله در عهدِ سی سال
شوم پنجاهه گیرم آشکارا
مرا مشتی یهودیفعل، خصمند
چو عیسی ترسم از طعن مفاجا
چه فرمائی که از ظلم یهودی
گریزم بر در دیر سکوبا
چه گوئی کآستان کفر جویم
نجویم در ره دین صدر والا
در ابخازیان اینک گشاده
حریم رومیان آنک مهیا
بگردانم ز بیتاللّه قبله
به بیتالمَقْدَس و محرابِ اقصی
مرا از بعد پنجه ساله اسلام
نزیبد چون صلیبی بند بر پا
روم ناقوس بوسم زین تحکم
شوم زنّار بندم زین تعدّا
کنم تفسیر سریانی ز انجیل
بخوانم از خط عبری معما
من و ناجرمکی و دیر مخران
در بقراطیانم جا و ملجا
مرا بینند اندر کنج غاری
شده مولو زن و پوشیده چوخا
به جای صدرهٔ خارا چو بطریق
پلاسی پوشم اندر سنگ خارا
چو آن عود الصلیب اندر بر طفل
صلیب آویزم اندر حلق عمدا
وگر حرمت ندارندم به ابخاز
کنم زآنجا به راه روم مبدا
دبیرستان نِهَم در هیکلِ روم
کنم آئین مطران را مطرّا
بدل سازم به زنّار و به برنس
ردا و طیلسان چون پور سقا
کنم در پیش طرسیقوس اعظم
ز روحالقدس و ابن و اب مجارا
به یک لفظ آن سه خوان را از چَهِ شک
به صحرای یقین آرم همانا
مرا اسقف محققتر شناسد
ز یعقوب و ز نسطور و ز ملکا
گشایم راز لاهوت از تفرد
نمایم ساز ناسوت از هیولا
کشیشان را کشش بینیّ و کوشش
به تعلیم چو من قسیس دانا
مرا خوانند بطلمیوس ثانی
مرا دانند فیلاقوس والا
فرستم نسخهٔ ثالث ثلاثه
سوی بغداد در سوق الثلاثا
به قسطنطین برند از نوکِ کلکم
حنوط و غالیه، موتی و احیا
به دست آرم عصای دست موسی
بسازم زان عصا شکل چلیپا
ز سرگین خر عیسی ببندم
رعاف جاثلیق ناتوانا
ز افسار خرش افسر فرستم
به خانان سمرقند و بخارا
سم آن خر به اشک چشم و چهره
بگیرم در زر و یاقوت حمرا
سه اقنوم و سه قرقف را به برهان
بگویم مختصر شرح موفا
چه بود آن نفخ روح و غسل و روزه
که مریم عور بود و روح تنها
هنوز آن مهر بر درجِ رحم داشت
که جانافروز گوهر گشت پیدا
چه بود آن نطقِ عیسی وقتِ میلاد
چه بود آن صومِ مریم وقتِ اصغا
چگونه ساخت از گِل مرغ عیسی
چگونه کرد شخص عازر احیا
چه معنی گفت عیسی بر سر دار
که آهنگ پدر دارم به بالا
وگر قیصر سکالد راز زردشت
کنم زنده رسوم زند و استا
بگویم کان چه زند است و چه آتش
کز او پازند و زند آمد مسما
چه اخگر ماند از آن آتش که وقتی
خلیلاللّه در آن افتاد دروا
به قسطاسی بسنجم راز موبد
که جوسنگش بود قسطای لوقا
چرا پیچد مگس دستار فوطه
چرا پوشد ملخ رانین دیبا
به نام قیصران سازم تصانیف
به از ارتنک چین و تنگلوشا
بس ای خاقانی از سودای فاسد
که شیطان میکند تلقین سودا
رفیق دون چه اندیشد به عیسی؟
وزیر بد چه آموزد به دارا؟
مگو این کفر و ایمان تازه گردان
بگو استغفرالله زین تمنا
فقل و اشهد بانالله واحد
تعالی عن مقولاتی تعالی
چه باید رفت تا روم از سر ذل
عظیم الروم عز الدوله اینجا
یمین عیسی و فخر الحواری
امین مریم و کهف النصاری
مسیحا خصلتا قیصر نژادا
تورا سوگند خواهم داد حقا
به روح القدس و نفخ روح و مریم
به انجیل و حواری و مسیحا
به مهد راستین و حامل بکر
به دست و آستین باد مجرا
به بیت المقدس و اقصی و صخره
به تقدیسات انصار و شلیخا
به ناقوس و به زنّار و به قندیل
به یوحنّا و شمّاس و بحیرا
به خمسین و به دنح و لیلةالفطر
به عیدالهیکل و صوم العذارا
به پاکی مریم از تزویج یوسف
به دوری عیسی از پیوند عیشا
به بیخ و شاخ و برگ آن درختی
که آمد میوهش از روح معلا
به ماه تیر کانگه بود نیسان
به نخل پیر کانجا گشت برنا
به بانگ و زاری مولو زن از دیر
به بندِ آهنِ اسقف بر اعضا
به تثلیثِ بروج و ماه و انجم
به تربیع و به تسدیسِ ثلاثا
ز تثلیثی کجا سعد فلک راست
به تربیع صلیبت باد پروا
که بهر دیدن بیتالمقدس
مرا فرمان بخواه از شاه دنیا
ز خطِّ استوا و خطِّ محور
فلک را تا صلیب آید هویدا
سزد گر عیسی اندر دیر هرقل
کند تسبیح از این ابیات غرّا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر در مورد دین، مذهب و وضعیت وجودی خود است. شاعر به وجود تناقضاتی در دیانت و باورهای مذهبی اشاره میکند و از بحران هویتی و نارضایتی خود از وضعیت موجود صحبت میکند. او خود را در میان جامعهای میبیند که نسبت به او بیتوجه است و در جستجوی حقیقت و معنای عمیقتری از زندگی است. همچنین، به بررسی شخصیت عیسی و مریم، و تمایلات شخصی خود نسبت به مذهب اشاره دارد و حس افسردگی و تنهایی را به تصویر میکشد. با اشاراتی به تاریخ، اساطیر و باورهای مذهبی، شاعر سعی دارد تا جستجوی خود را برای یافتن حقیقت و آرامش در زندگی به تصویر بکشد. شعر در نهایت نشاندهنده بحران اعتقادی و تلاطمات روحی شاعر است که خود را در مواجهه با دنیایی پیچیده و پر از تضاد مییابد.
هوش مصنوعی: سرنوشت و تقدیر انسان، گاهی میتواند پرپیچ و خم و غیرقابل پیشبینی باشد. در این دنیا، من به نوعی از آرامش و ثبات روحانی برخوردارم که همچون یک راهب زندگی میکنم و میکوشم در برابر چالشها و نوسانات برتر از جبر زمانه باشم.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به غیاب روح و حقیقت الهی در مکانی دارد که به نظر میرسد دچار فریب و نیرنگ شده است. گویا در این مکان، اثرات نادرست و فریبدهندهای وجود دارد که به آن «دجال» نسبت داده شده و زیبایی و حقایق معنوی که در گذشته وجود داشته، اکنون به نوعی تغییر یافته و رنگ باخته است.
با اینکه پشتم خم شده و پیر شده ام اما هنوز دلم صاف و یکرنگ است
من مانند حضرت عیسی که در آسمان چهارم بابت سر سوزنی نگاه داشته شد، در این زندان ، زندانی شده ام
سوزن چرا اینقدر جفاکار است که در جیب حضرت عیسی ماند و نگذاشت عیسی عروج کند؟
لباس بخت من مانند لباس راهبان کلیسا سیاه رنگ است و من سیاه بختم ؛ به خاطر همین است که روز و شب مانند راهبان که آواز میخوانند از بخت سیاهم ناله میکنم
هوش مصنوعی: صبح زود، میخواهم پردهٔ نور روز را از سطح سبز بام کنار بزنم.
هوش مصنوعی: از درد و نالهای که دریا دارد، جوششی در من به وجود آمده است که گاه به یاد عیسی مسیح در عمق دریا اشاره میکنم.
هوش مصنوعی: پدران علوی مانند عیسی بر من وقوق دارند و من از آنان جدا شدم.
هوش مصنوعی: من از ستارهی علم چه بهرهای میبرم وقتی که من خودم در تاریکی هستم و او نورانی و درخشان است.
هوش مصنوعی: مرغ عیسی به راحتی به پرواز درمیآید، چون با عیسی که همسایه خورشید است، رابطه دارد.
هوش مصنوعی: اگر آن کیخسرو که نماد بزرگی و شکوه ایران و توران است، پس چرا بیژن در چاه یلدا گرفتار شد؟
هوش مصنوعی: چرا عیسی، که مشهور به شفا دادن و درمانگری است، نمیتواند پرندهای که نابینا شده را بینا کند؟
همانند زبان باز کردن حضرت عیسی در گهواره که دلیلی شد بر پاکدامنی حضرت مریم ، زبان و شعر من هم نشانهٔ بیگناهی من است
هوش مصنوعی: سخنان من نشاندهندهی خلاقیت و استعداد ذهنیام است، همانطور که معجزهی مریم درخت خرما را به ظهور آورد.
تا این پانصد سالی که از هجرت میگذرد ، هیچکس حتی شبیه من هم پیدا نشده است
هوش مصنوعی: از دل خود مانند زنبوری که در کندو مینشیند، خروش و غوغایی برمیآورم. مانند زنبورانی که در خون آغشتهاند، صدای بلندی ایجاد میکنم.
هوش مصنوعی: زبان من با آتش اشک میسوزد، مانند دلی که در تاریکی امید، روشنایی را جستجو میکند.
هوش مصنوعی: چون که همچون چراغی روشن و درخشان بر افرازند و بسوزند، دشمنانم سه زنجیری به گردنم گذاشتهاند.
هوش مصنوعی: به مانند مریم که از خجالت سر به زیر دارد، اشکی از چشمانم میریزد، همانطور که عیسی با دم خود پاکی و شفاخواهی میآورد.
هوش مصنوعی: من چنین ایستادهام و در معرض انتقاد قرار دارم، مانند حرف الف که به ما گوشزد میکند و مورد توجه قرار دارد.
هوش مصنوعی: من از دوستانم یاری نمیطلبم چون به من انصاف نمیدهند و به من در برابر ظلم کمک نمیکنند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به نحوی از اوضاع و شرایط زمانهای که در آن زندگی میکند، ناخشنود است و از آن ابراز برائت میکند. او به خداوند پناه میبرد و اعلام میکند که از این دوران بد و ناپسند دوری میجوید. این بیان حاکی از ناامیدی و اعتراض نسبت به وضعیت موجود است و نشان میدهد که فرد احساس میکند که این دوران، با خصوصیات منفی خود، او را تحت فشار قرار داده است.
من برای رهایی از این اسارت نه از عباسیان کمک میخواهم نه بر سلجوقیان چشم دارم ( غرور و عزتم را حفظ میکنم )
هوش مصنوعی: اگر به من چیزی ندهند، این دنیای دور مرا تحت تأثیر قرار نمیدهد، چه آن ارسلانسالار باشد، چه بغرا.
هوش مصنوعی: وقتی که یوسف نیست تا از قحطی مرا نجات دهد، چه ابن یامین و چه یهودا نمیتوانند به من کمکی کنند.
اینکه مسلمانان با عدالت با من برخورد نمیکنند آیا دلیلی میشود که من به کلی از اسلام برگردم ؟ حاشا که هرگز چنین نیست.
آیا بعد از یادگیری علم دین از هفت عالم برتر آن و پس از یادگیری تلاوت صحیح قرآن از هفت قاری برتر و با این همه سابقه دینی درخشان، درست است که از اسلام دست بکشم؟
هوش مصنوعی: پس از ستایش خدا و نامهای رحمان و رحیم، و سوره کهف و یاسین، حالا به دیگر سورهها مانند طاها و میم نیز اشاره میشود.
هوش مصنوعی: پس از انجام اعمال مختلف حج مانند رفتن به میقات، طواف دور کعبه، رمی جمار، سعی بین صفا و مروه، و پاسخ به ندا و دعا در محل نماز، کارهای مهم این مراسم به اتمام میرسد.
هوش مصنوعی: بعد از گذشت سالها و تجربیات زیاد در زندگی، به تدریج به مرحلهای خواهم رسید که به وضوح و روشنی از زندگیام آگاه میشوم.
هوش مصنوعی: من تنها به خاطر رفتارهای خاص و غیر منتظرهام میترسم که مورد قضاوت قرار بگیرم، مانند عیسی که در زمان خود مورد قضاوت دیگران قرار گرفت.
هوش مصنوعی: چه دلیلی دارد که از ظلم یهودی فرار کنم، در حالی که در دروازه دیر سکوبا در انتظارم هست؟
هوش مصنوعی: چه بگویم در دنیای کفر که به دنبال معرفت و حقیقت میگردم، در راه دین و ایمان، با اندیشهای بزرگ و والا راه را دنبال میکنم.
اگر اراده کنم که از اسلامیان روی برگردانم همه رومیان و گرجیان که مسیحی هستند برایم سر و دست میشکنند. ( خودستایی )
هوش مصنوعی: من میخواهم جهت قبله را از کعبه به جانب قدس تغییر دهم و به سمت محراب دورترین مکان نماز بروم.
با اینکه اگر بخواهم که از اسلام به مسیحیت در بیایم باز هم خواهان دارم ولی باز هم گمان میکنم که بعد از پنجاه سال مسلمانی در عمرم، مسیحیت شایسته من نیست . ( خودستایی فوق العاده )
هوش مصنوعی: به جایی میروم که از سلطه و زورگویی رهایی بیابم و با عشق و محبت خود را از قید و بندهای ناعادلانه آزاد کنم.
هوش مصنوعی: من میخواهم معانی پنهان را از انجیل استخراج کرده و آنها را با زبان سریانی تفسیر کنم، و همچنین از متن عبری آن نیز مطالعهای داشته باشم.
هوش مصنوعی: من و ناجی من در این مکان تاریک و پرخطر، به دنبال پناهگاهی برای خود هستیم.
هوش مصنوعی: مرا در گوشهای از غاری میبینند که در آن تنها هستم و لباس اندکی بر تن دارم.
هوش مصنوعی: اگر مجبور شوم که به جای یک جامهٔ نفیس و باارزش، لباس سادهای بر تن کنم، حتی اگر آن لباس از سنگ و سختی باشد، آن را به دوش میکشم.
هوش مصنوعی: به هنگامیکه آن عود (چوب خوشبو) را بر گردن کودک صلیب آویزان میکنم، عمدی در این کار دارم.
هوش مصنوعی: اگر برایم ارادتی قائل نیستند، از آنجا به راه میافتم و سفر را آغاز میکنم.
هوش مصنوعی: در دبیرستان نهم، میخواهم مانند روحانیون بزرگ و برجسته، خود را پرورش دهم و درسها و آداب آنها را بیاموزم.
هوش مصنوعی: من خود را به زینتهایی چون کمربند، ردا و دلق شبیه میسازم، همانطور که پسر سقا (آبفروش) است.
هوش مصنوعی: من در مقابل طرسیقوس اعظم با روح القدس و پدر و پسر میآیم.
هوش مصنوعی: با یک کلمه، آن سه مرحله را چگونه به سرزمین یقین ببرم، که این حقیقت است.
هوش مصنوعی: مرا کشیش و عالم بزرگتر از یعقوب و نسطور و پادشاه میشناسد.
هوش مصنوعی: من پردههای عالم غیب را کنار میزنم و به اسرار آسمانی پی میبرم، و از وجود مادی و دنیای جسمانی هم ساخت و ساز میکنم.
هوش مصنوعی: کشیشان را میبینی که با تلاش و کشش به آموزش مشغولند، مثل من که فردی آگاه و با سواد هستم.
اگر اراده کنم که به مسیحیت بگروم؛ آنقدر متخصص هستم که مرا بطلمیوس و فیلاقوس خواهند خواند ( بطلیموس دانشمند مسیحی و فیلاقوس همان فیلیپ ، پدر اسکندر مقدونی میباشد )
هوش مصنوعی: به بغداد نسخهای ارسال میکنم که در آن سه چیز مهم ذکر شده است و مربوط به بازار سهشنبههاست.
هوش مصنوعی: از نوک قلمم برای قیصر قسطنطین، عطر و گلاب و زیورهایی شگفت آور میبرم که باعث زنده شدن دلها میشوند.
هوش مصنوعی: من به دنبال آن هستم که عصای موسی را به دست آورم و از آن عصا، شکلی مانند صلیب بسازم.
هوش مصنوعی: من به قدری از کار زشت و بیاهمیت خستهام که حتی نمیتوانم به مسائل سطحی و ضعیف پرداخته یا راهی برای حل آنها بیابم.
هوش مصنوعی: من تاج را از افسار اسبش میفرستم به خانهای سمرقند و بخارا.
هوش مصنوعی: میخواهم از اشک چشمانم و چهرهام، زهر آن خر را در طلا و یاقوت قرمز جمعآوری کنم.
هوش مصنوعی: سه شخصیت و سه مفهوم را به شکلی روشن و مختصر توضیح میدهم.
هوش مصنوعی: در این بیت، به نکتهای اشاره میشود که مراسمها و آداب مذهبی مانند نفخ روح، غسل و روزه، هیچکدام نتوانستند مقام و معنای واقعی مریم (مادر عیسی) را تحت تأثیر قرار دهند، چون او به طور خاصی از روح خداوند بهرهمند بود. این موضوع به اهمیت درونی و معنوی میپردازد که فراتر از اعمال ظاهری است.
هوش مصنوعی: هنوز آن محبت و مهری که در دل داشت، باعث شد تا گوهر وجودش درخشان و نمایان شود.
هوش مصنوعی: آن زمان که عیسی به دنیا آمد، چه سخنی گفت و در آن روز چه روزهای داشت مریم.
هوش مصنوعی: چگونه عیسی با گل پرندهای خلق کرد و چگونه شخصی مثل عازر را زنده کرد.
هوش مصنوعی: عیسی در حالی که در بالای دار قرار داشت، برای حاضران توضیح داد که هدف او رسیدن به مقام و جایگاه بالاتر است، زیرا به پدر خود نزدیک میشود.
هوش مصنوعی: اگر من بتوانم راز زرتشت را با قیصر در میان بگذارم، به زنده کردن سنتها و آداب کمک میکنم.
هوش مصنوعی: بگو مهمانی که به ما زندگی میبخشد و دلی را که از گرمای عشق میسوزاند، خود را مینامد.
هوش مصنوعی: چه یادگاری از آن آتش باقی مانده است که ابراهیم خلیل الله (خلیل خدا) در آن افتاد و از آن نجات یافت؟
هوش مصنوعی: راز موبدی را با انصاف بسنجید، زیرا سنگ و قسطایی که در آن قرار دارد، بهانهای برای از بین بردن حقیقت نیست.
هوش مصنوعی: چرا مگس بر روی عبا و دستار مینشیند و چرا ملخ بر تن خودش پارچهای لطیف میپوشد؟
هوش مصنوعی: من برای قیصران آهنگهایی خواهم ساخت که بهتر از موسیقیهای چین و تنگلوشا باشد.
هوش مصنوعی: ای خاقانی، دوری کن از افکار نادرست و وسوسههایی که شیطان به انسان القا میکند.
هوش مصنوعی: دوست بیارزش چه فکری به عیسی میکند؟ وزیری بیلیاقت چه درسی به دارا میدهد؟
هوش مصنوعی: نگو که این کفر و ایمان جدیدی است، بلکه بگو «خداوند، من از این خواستهها گذشتهام و توبه میکنم».
هوش مصنوعی: بگو و گواهی بده که خداوند یگانه است و از هر توصیفی فراتر است.
هوش مصنوعی: چه باید کرد تا از این ذلت و خواری که در سایه عظمت روم و تحت سلطه این دولت بزرگ هستم، رهایی یابم و به دوردستها بروم؟
هوش مصنوعی: این بیت به شخصیتهای مهمی اشاره دارد که در تاریخ دین مسیحیت شناخته شدهاند. یمین عیسی به معنای حمایت و یاری عیسی مسیح است و فخر الحواری به اشاره به یکی از بزرگترین و محبوبترین حواریون اوست. امین مریم به مریم مقدس اشاره دارد که در دوران خود شخصیتی مهم و مورد اعتماد بود. همچنین، کهف النصاری اشاره به مکان و جایگاهی دارد که نصاری یا مسیحیان در آنجا تجمع میکنند. در کل، این بیت به تقدس و جایگاه رفیع این شخصیتها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای کسی که مثل مسیحا پاک و نیکو هستی و از نژاد قیصر به شمار میآیی، به حقیقت تو را قسم میدهم.
هوش مصنوعی: به روح مقدس و دمیدن روح در زندگی و تولد مریم، به کتاب انجیل و یاران پیامبر و به شخصیت مسیح اشاره میشود.
هوش مصنوعی: به مکانی واقعی و سرشار از پاکی و طراوت برو که در آن، همواره جریان زندگی و نعمتها وجود دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به تقدس و اهمیت مکانهای مذهبی از جمله بیتالمقدس و مسجد الاقصی اشاره دارد و جایگاه ویژه این مکانها را در فرهنگ و باورهای مذهبی مردم توصیف میکند. همچنین به ارادت و محبت پیروان این دین به این مکانها و ارتباطی که با تاریخ و اصول مذهبی دارند، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به صداهای ناقوس، به نوارهای دور کمر و به چراغهای معلق، به یوحنا و شماس و بحیرا اشاره شده است.
هوش مصنوعی: این متن به چند جشن و مناسبت مذهبی اشاره دارد. در آن به روزهای خاصی مانند عید فطر و برخی دیگر از جشنها و رویدادهای مهم اشاره شده است. هر یک از این مناسبتها نشانهای از اعتقادات و آداب دینی مردم محسوب میشود و نشاندهنده اهمیت این ایام در فرهنگ و جامعه است.
هوش مصنوعی: این جمله به تطهیر و پاکی مریم اشاره دارد و همچنین به دوری عیسی از رابطهای که با عیشا وجود دارد. به عبارتی، میخواهد به مسیر مستقیم و بینقص مریم و همراهی بدون پیوند عاطفی عیسی اشاره کند.
هوش مصنوعی: درختی که میوهاش از روح پاک و والا به وجود آمده، ریشه و شاخه و برگهایش نیز خاص و معنوی است.
هوش مصنوعی: در ماه تیر، زمانی که فصل بهار به پایان میرسد، درخت نخل پیر و توانمند جوانی را به دنیا آورده است.
هوش مصنوعی: به صدای فریاد و زاری، مولای خود را از دیر (معبد) بخواه و با زنجیر آهنین او را بر اعضای خود محکم کن.
هوش مصنوعی: در اینجا به ترکیب و هماهنگی فضایی اشاره شده است. هم زمان با اشاره به موقعیتهای مختلف اجرام آسمانی مانند برجها، ماه و ستارهها، به نوعی ترتیب و نظام نیز در نظر گرفته شده است. در واقع، این آثار آسمانی به گونهای با هم در ارتباط هستند که نشاندهنده نظم و هماهنگی در کائنات میباشند.
هوش مصنوعی: از کجا میتوان سعد و خوشی فلک را به دلیل یک مثلث به دایرهای کردن صلیبت نسبت داد، آیا این موضوع نیاز به توجه ندارد؟
هوش مصنوعی: برای دیدن بیتالمقدس از پادشاه دنیا اجازه و فرمان بگیر.
هوش مصنوعی: از مرکز زمین و محور آسمان تا زمانی که صلیب (نقطهای خاص) نمایان شود.
به راستی که شایسته است راهبان به جای اذکار مسیحی از این ابیات طوفانی که من سرودم در کلیسا بخوانند
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبی دیرند و ظلمت را مهیا
چو نابینا درو دو چشم بینا
بامید قبولت بکر فکرم
چو بهر یوسف مصری زلیخا
بانواع نفایس خویشتن را
بسان نوعروسی کرده آسا
کسی کز خدمتت دوری کند هیچ
[...]
چو گشتند این چهار ارکان مهیا
ازان گرمی بر آمد سوی بالا
ترا توفیق خواهم در دعا تا
دهی هر کاردان را کاردانی
ایا صدری که از روی بزرگی
فلک را نیست با قدر تو بالا
خجل از قدر و رایت چرخ و انجم
غمی از دست و طبعت ابر و دریا
کله با همتت بنهاده کیوان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.