گنجور

حاشیه‌ها

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۴۰ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۸:

دارم فراغ از سرنوشت ، من با تو ای حورا سرشت،

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۱۱ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۸:

وهم و گمان را زین سفر ، فرسوده شد پایِ حرَس

 

منوچهر قربانی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:

درود دوستان عزیزم لذت میبرم از تفسیر و خواندن غزل حضرت حافظ 

پایدار باشید 

 

بهزاد فرخ زاده در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۰۴ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۹ - وصیت کردن آن شخص کی بعد از من او برد مال مرا از سه فرزند من کی کاهل‌ترست:

منظورش از بی عمل شدن کار زمینی نیست کار زمینی با تلاش بدست میاد همون روزی زمینی که تو قران نوشته هر کسی به اندازه تلاش و کوشش بهره میبره روزی آسمانی رو تو قرآن اومده به غیر حساب میده این یکی مستلزم بی عمل شدنه. 

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۲۶ دربارهٔ حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳:

تا از دلم افشا کنم ، کو محرمِ اسرار ، کَس

 

مهرداد در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۱۹ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۸ - خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان:

سلام بر شما

با این بیت دو چیز را نقد کرده: عقل معیشت اندیش را که به دنبال بهره مندی مادی از امور معنوی است، دکان زدن شیخان و دین فروشی. عقل معیشت اندیش عاقبتش دین فروشی است. 

 

علیرضا موسوی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » ذکر حسین منصور حلاج قدس الله روحه العزیز:

عاشق اون قسمت‌ش هستم که می‌فرماید ؛ بیست سال در ریاضت جامه از تن بیرون نکرده بود ، بعد به زور از تنش درآوردند ، حشرات بسیار در اون لانه کرده بودند!

یکی‌از حشرات گزنده _ احتمال زیاد شپش _ رو وزن کردند اندازه نیم‌دانک بود 👌👌👌

بسیار بسیار عارف بزرگ و با فضیلتی بوده حلاج !

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۷ دربارهٔ ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۱۳:

صد میکده ، از خاکِ من آزاد توان کرد

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۱۳:

فریاد ، چه با خویِ خداداد توان کرد

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۵ دربارهٔ یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹:

در هجرِ تو ، روزی که از او یاد توان کرد

 

غلامرضا باقرزاده در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:

عالی ، مصرع آخر چه زیباست : 

مترس ای باغبان از گل که می‌بینم نمی‌چینم

 

دکتر صحافیان در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰:

دیشب در حلقه عارفانه‌مان قصه زیبایی گیسوانت گل انداخته بود و تا پاسی از شب از زنجیر موهایت سخن می‌گفتیم( حلقه، سلسله و شب با گیسو ایهام دارند- دیشب فرازمانی: سخنان ازلی- سخن همیشگی مثل دوش دیدم که ملائک...)
۲-دل عاشقم که تیر مژگانت غرق در خون بود باز اشتیاق ابروی کمانی‌ات را داشت.
۳- خدا بخشایش آورد بر باد صبا که از کوی تو خبری می‌آورد(برای تسکین دل عاشقان)وگرنه کسی را که از کوی تو بیاید ندیدیم(ذات غیر قابل دیدار حق- نبود عارف حقیقی)
۴- عالم هنوز طعم عشق را نچشیده بود( آدمی آفریده نشده بود) کرشمه چشمان جادویی‌ات فتنه‌ای در جهان انداخت.
۵- من که اکنون آواره عشق شدم، روزی آسوده بودم( آدمی در پیشگاه خدا)، اما عشق خم گیسوان سیاهت، راهزنم شد.
۶- بند قبایت را بگشا( برای بیشتر ماندن یا آسانی بوس و کنار) تا دلم گشایش یابد، که رهایی‌ام از غم از جانب توست( پهلو: جانب)
۷- به وفاداری‌ات سوگند می‌دهم که بر مزارم گذر کنی، آنگاه که از جهان هم بروم در آرزوی دیدار توام.( آنچه در حاق نفس حک شود مانند عشق و ایمان همیشگی است)
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

پیوند به وبگاه بیرونی 

 

Fahim Ahmadzai در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۴۲ دربارهٔ عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت می‌دهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید:

خلایق جملگی جویان خویشند

در اینجاگاه سرگردان خویشند

 

H Hj در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:

جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز

باطل در این خیال که اِکسیر می‌کنند*

 

زیادت ه که چیزی بگم.

همه گویاست، همه زلال. همه هویدا.

 

 

 

امیرحسین محمودی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۵۴ در پاسخ به (نگین)در ابتدای راه دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۷:

احتمالا بخاطر اینکه موضوعی حول شریعت و ظواهر دینی دارد.

 

امیرحسین محمودی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۳ - در مطایبه و تخلص به ستایش شاهنشاه فردوس آرامگاه محمد شاه طاب ثراه گوید:

درود، گویا اینطور صحیح تر باشد، بنده در جایی دیگر اینطور خواندم:

 

شه اگر باده کشان را همه بر دار زند

گذر عارف و عامی همه بر دار افتد

 

محمد فیضی در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۵:

استاد مارا این طور آموخت 

منظور مولانای جان این است که توجه و تمرکز بشر بر روی هرچه باشد آنرا بی کم و بیش وارد زندگیش میکند.

 

یاس کم تحمل در ‫۱۲ روز قبل، شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۴ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

اینو برای تو مینویسم، امشب واسه همیشه ترکت کردم، هیچوقت نفهمیدی چقدر دوست داشتم، اما من فهمیدم که تو هیچوقت دوسم نداشتی،

نه که این بار چو هر بار دگر خواهم رفت
نیست بازآمدنم باز اگر خواهم رفت

 

 

عاشق باران در ‫۱۲ روز قبل، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹:

سلام

به نظر من سعدی تو این غزلش به زیبایی و ظرافت زیبایی گفته که شاهد باز نیست و اگهبقیه فکر می کنن شاهد باز هست براش اصلا اهمیتی نداره

برای مثال از لفظ حورا لعین استفاده یا معشوقه خودش رو به ویس تشبیه کرده 

باتشکر

 

 

حبیب شاکر در ‫۱۲ روز قبل، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۵:

سلام بر همراهان طریق ادبیات فارسی

صد حقه زدم که کار خود راست کنم 

هر خواهش دل را بی کم و کاست کنم 

افسوس نداد سیل فنا فرصت تا 

دنیا به هر شکل که دلم خواست کنم

سپاس ازهمراهان همدل

 

۱
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۵۰۸۲
sunny dark_mode