گنجور

حاشیه‌ها

کوروش در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۱۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۸۱:

 

شد قصد مقاصدت ز مقصد مانع

 

 

مرداد در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۲۸ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۰:

بسیار هنرمندانه و زیباست، چه حیف که به خیلی از شعرها توجه کافی و همگانی نمی‌شود.

امیر جلیلی در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۶:

در مصرع دوم بیت پنج اگر جای « بود » و « شد» جابجا بشه خیلی از لحاظ معنایی بهتر میشه .چونکه منظورش اینه که بدون کمک لعل لب دوست (سرخی لب معشوق = مجاز از الطاف خدا ) روی کسی یا همان گونه ی کسی سرخ نمیشود ( سرخ شدن روی کسی یعنی آن فرد از لحاظ جسمانی و روانی کاملاً سالم است وگر نه در صورت بیماری یا استرس زرد می‌شود چنانچه سعدی هم میفرماید  گویند روی سرخ تو سعدی که زر کرد ؟ یعنی چه چیزی باعث شده تا به این حال رو روز دربیایی و ... ) .واگر هم مشاهده کنی که روی کسی بدون لطف معشوق سرخ شده بدان که او از غازه ( لوازم آرایشی ) استفاده کرده و این لذت درونی ،شادی و سرخی طبیعی ندارد و زودگذر است . 

همیرضا در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۴۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:

یک قدم بر خلاف نفس بنه در خیال خدای ننهاده

علی رغم این که در چاپ فروغی «بنه» آمده، من متوجه نحوهٔ خواندن صحیح و معنادار بیت با این صورت نشدم (فعل امری «بنه» و سپس ارتباط آن با مصرع دوم). در نسخهٔ خطی دیگری به جای آن «پلید» نوشته شده که در خوانش شعر از این صورت استفاده شد.

اگر دوستان در مورد نحوهٔ خوانش صحیح بیت به صورتی که در نسخهٔ فروغی آمده پیشنهادی دارند لطفاً عنوان بفرمایند.

توکل در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۲۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۷ - در بیان آنک مصطفی علیه‌السلام شنید کی عیسی علیه‌السلام بر روی آب رفت فرمود لو ازداد یقینه لمشی علی الهواء:

ای ضیاء الحق حسام الدین که نور 

پاسبان توست از شرالطیور 

شرالطیور یعنی بدترین پرنده همان جغد و خفاش است که از نور بیزار است در بیت بعدی هم مولوی به خفاش اشاره کرده است  این بیت در دیوان متنبی هم آمده است 

خیر الطیور علی القصور و شرها 

یأوی الخراب و یسکن الناووسا 

( بهترین پرنده در قصرها زندگی میکند و بدش شومی و خرابی می اورد و در قبرستان ها منزل می کند ) 

از دید قدما باز چون در دربار پادشاهان بوده است بهترین پرنده است و  جغد و کلاغ را شوم می دانسته اند چون در خرابه ها ساکن هستند ) 

در بختیارنامه بعد این بیت آمده است 

باز بر دست شاه پرانست 

جغد بر برج های ویرانست 

خاقانی نیز در بیتی خیر الطیور آورده است

برخی شرالطیور را کلاغ می دانند 

من یکن الغراب له دلیلا 

فناووس المجوس له مصیر 

هر کس راهنمایش کلاغ باشد او را به گورستان ها راهنمایی میکند  

ان کان الغراب دلیل قوم . سیهدیهم الی دار الخراب 

ه

 

 

 

 

 

توکل در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۱۹ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۷ - در بیان آنک مصطفی علیه‌السلام شنید کی عیسی علیه‌السلام بر روی آب رفت فرمود لو ازداد یقینه لمشی علی الهواء:

شرالطیور منظور جغد و خفاش است خود مولوی هم بیت بعد خفاش آورده است خیرالطیور باز است و  در دیوان متنبی نیز آمده است خیرالطیور علی القصور و شرها / یأوی الخراب و یسکن الناووسا  .بهترین پرنده بر قصر پادشاهان است و بدترینش در قبرستان ها منزل دارد .( باز در دربار پادشاهان بوده و جغد در خرابه ها ) و امروز میدانیم که پرنده بد نداریم این ها تمثیل است

منصور در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:

بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به در

الا شهید عشق به تیر از کمان دوست

   شاید مراد این سوره شریفه است:
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ (۲) إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

 

توکل در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۲۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۶ - در آمدن مصطفی علیه‌السلام از بهر عیادت هلال در ستورگاه آن امیر و نواختن مصطفی هلال را رضی الله عنه:

قهر گردد دشمن اما دوست نی 

دوست کی گردد به بسته گردنی 

بیت زیبایی ست مولوی در دو بیت قبل میگوید با معحزه کسی ایمان واقعی پیدا نمی کند معجزه برای شکست دشمن است عشق هم به اجبار بوجود نمی آید بین دو دوست سنخیت باید باشد که جذب هم شوند سنخیت است که ایمان می آورد و در این بیت میگوید همانطور که دشمن با اسیری دوست نمیشود به زور هم نمیشود کسی را با ایمان کرد به زبان امروزی به زور نمیشود مردم را به بهشت برد به زور اسلحه نمیشود دموکراسی آورد به زور نمیشه حجاب سر زنان کرد لا اکراه فی الدین 

توکل در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۰۲ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۵ - رنجور شدن این هلال و بی‌خبری خواجهٔ او از رنجوری او از تحقیر و ناشناخت و واقف شدن دل مصطفی علیه‌السلام از رنجوری و حال او و افتقاد و عیادت رسول علیه‌السلام این هلال را:

یعنی آن شخص( منظور هلال)  مثل پادشاهی است که لباس اشخاص معمولی و بردگان را پوشیده تا مخفیانه از حال دیگران آگاه شود .جاسوسی اینجا یعنی آگاهی یافتن از ضمیر دل ها

توکل در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۵ - رنجور شدن این هلال و بی‌خبری خواجهٔ او از رنجوری او از تحقیر و ناشناخت و واقف شدن دل مصطفی علیه‌السلام از رنجوری و حال او و افتقاد و عیادت رسول علیه‌السلام این هلال را:

غماز : سخن چینی اینجا یعنی آگاهی دادن 

قلزم : دریای عمیق 

عتاب : سرزنش 

آخرجی: ستوربان 

سایش : رام کننده 

 

 

 

 

 

 

ali mirzaali در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱ - فراقنامه :

در بیت 24 " یکدیگر " باید به " یکدگر " تغییر پیدا کند

 

ashkan ashkan۲۷۴۵۲۷۴۵@gmail.com در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۴۹ در پاسخ به حمید دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - دزد و قاضی:

سپاس از حمید عزیز بعد از گذشت این همه زمان متوجه شدم

پایدار باشی و سلامت

ashkan ashkan۲۷۴۵۲۷۴۵@gmail.com در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۴۶ در پاسخ به شهلا دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » دوم:

سپاسگزارم

ashkan ashkan۲۷۴۵۲۷۴۵@gmail.com در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۳۴ در پاسخ به سپهر دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۲۴۳:

سپاسگزارم سپهر جان.بعد از دو سال پاسخم رو دریافت کردم

 

همیرضا در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۲۰:

شنیدم که سحرگاهی با تنی چند ...

«سحرگاهی» احتمالا می‌بایست به شکل قیدی خوانده شود یعنی «وقت سحر» چون وقایع در یک شب اتفاق می‌افتند و صحبت از سحرگاه دیگری نیست، در خوانش فعلی (خودم) یای متصل به شکل نکره خوانده می‌شود که معنی «یک سحرگاه» را می‌دهد. پس از تصحیح خوانش این حاشیه را پاک می‌کنم.

مظفر طاهری در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

به نظرم این غزل محصول یک شهود است و شعری نیست که برای بیان یک مفهوم گفته شده باشد بنابراین در معنا و تفسیر آن مطلب زیادی دستگیر خواننده نمیشود.

به این شعر را باید مثل یک قطعه موسیقی نگاه کرد و طنین آن را حس کرد.

احمد نیکو در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۵۱:

مصرع دوم بدین صورت اصلاح می گردد:

نِی نام زِ ما و نِی نشان خواهد بود

ایمان پاک‌گوهر در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۳:

با درود

در مصرع دوم بیت دوم به جای «کمال» باید «کمان» نوشته شود، چنان‌که در تصاویر موجود در سایت نیز چنین است.

 

سعید نخستین در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص:

باسلام خدمت همه عزیزان،

این شعر در دیوان پروین اعتصامی وجود ندارد. به احتمال زیاد مربوط به عباس یمینی شریف هست.

البته در آخرین دروس کتاب فارسی پایه دوم دبستان سال ۱۳۴۲ این شعر بود و  در زیر شعر

نام عباس یمینی شریف بود. 

ع. طاهری‌نیا در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲:

دو چیز است بند جهان، علم و ...

«اگر چه گشاد است» در بیت چهارم، در دیوان تصحیح علی‌اصغر طاهری.. «اگر چه گساد (کساد) است» آمده. فتأمل!

۱
۱۳۵۲
۱۳۵۳
۱۳۵۴
۱۳۵۵
۱۳۵۶
۵۴۵۹