بخش ۳۵ - رنجور شدن این هلال و بیخبری خواجهٔ او از رنجوری او از تحقیر و ناشناخت و واقف شدن دل مصطفی علیهالسلام از رنجوری و حال او و افتقاد و عیادت رسول علیهالسلام این هلال را
از قضا رنجور و ناخوش شد هلال
مصطفی را وحی شد غماز حال
بد ز رنجوریش خواجهش بیخبر
که بر او بد کساد و بیخطر
خفته نه روز اندر آخر محسنی
هیچ کس از حال او آگاه نی
آنک کس بود و شهنشاه کسان
عقل صد چون قلزمش هر جا رسان
وحیش آمد رحم حق غمخوار شد
که فلان مشتاق تو بیمار شد
مصطفی بهر هلال با شرف
رفت از بهر عیادت آن طرف
در پی خورشید وحی آن مه دوان
وآن صحابه در پیش چون اختران
ماه میگوید که اصحابی نجوم
للسری قدوه و للطاغی رجوم
میر را گفتند که آن سلطان رسید
او ز شادی بیدل و جان برجهید
برگمان آن ز شادی زد دو دست
کان شهنشه بهر او میر آمدست
چون فرو آمد ز غرفه آن امیر
جان همیافشاند پامزد بشیر
پس زمینبوس و سلام آورد او
کرد رخ را از طرب چون ورد او
گفت بسمالله مشرف کن وطن
تا که فردوسی شود این انجمن
تا فزاید قصر من بر آسمان
که بدیدم قطب دوران زمان
گفتش از بهر عتاب آن محترم
من برای دیدن تو نامدم
گفت روحم آن تو خود روح چیست
هین بفرما کین تجشم بهر کیست
تا شوم من خاک پای آن کسی
که به باغ لطف تستش مغرسی
پس بگفتش کان هلال عرش کو
همچو مهتاب از تواضع فرش کو
آن شهی در بندگی پنهان شده
بهر جاسوسی به دنیا آمده
تو مگو کو بنده و آخرجی ماست
این بدان که گنج در ویرانههاست
ای عجب چونست از سقم آن هلال
که هزاران بدر هستش پایمال
گفت از رنجش مرا آگاه نیست
لیک روزی چند بر درگاه نیست
صحبت او با ستور و استرست
سایس است و منزلش این آخرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، به بیماری هلال اشاره شده که مورد توجه مصطفی (پیامبر اسلام) قرار گرفته است. افرادی که از حال هلال بیخبرند، وقتی خبر بیماری او به مصطفی میرسد، او برای عیادت و دیدار هلال به سمت او میرود. صحابه پیامبر نیز در این سفر همراه او هستند. هنگام دیدن پیامبر، هلال با خوشحالی و شادی به استقبال ایشان میرود و او را ستایش میکند.
پیامبر در ابتدا به هلال میگوید که هدفش عیادت اوست و نه چیز دیگر. هلال از او میخواهد تا در مورد مقام و منزلت خودش توضیح دهد. در ادامه، هلال از بیماری خود میگوید و اشاره میکند که از زخمهایش آگاهی ندارد و حالش چند روز است که خوب نیست. بهطور کلی، متن نشاندهنده توجه پیامبر به حال مردم و اهمیت دیدار و عیادت از بیماران است.
هوش مصنوعی: به طور ناگهانی و به طور ناخوشایند، هلال (ماه) پیامبر مصطفی دچار بیماری و حال ناخوشی شد و خبری از حال او به آسمان رسید.
هوش مصنوعی: خواجه از رنج و درد خود بیخبر است و نمیداند که اوضاعش چقدر خراب و ناگوار است.
هوش مصنوعی: در آخرین روز، محسنی خوابیده است و هیچکس از وضعیت او خبر ندارد.
هوش مصنوعی: آن شخصی وجود دارد که در میان مردم، شاه و بزرگ آنهاست. عقل او مانند دریای عمیق و وسیع است که در هر جایی نفوذ میکند.
هوش مصنوعی: عواطف و احساسات انسانی به جایی میرسند که وقتی کسی به شدت به دیگری عشق میورزد و دلتنگ او است، خداوند رحمتش را نازل میکند و در اینجا به کمک آن فرد میآید.
هوش مصنوعی: مصطفی به خاطر دیدار و عیادت از شخصی محترم و شریف به سمت او رفت.
هوش مصنوعی: در جستجوی نور حقیقت، آن ماه در حرکت است و یاران او مانند ستارهها در جلوتر از او قرار دارند.
هوش مصنوعی: ماه میگوید که دوستانم راهنمایان ستارهشناسی و نشانههایی برای تبهکاران هستند.
هوش مصنوعی: به میر گفتند که سلطان آمد. او از شادی بیخبر و بیحس و حال به شدت شادمان شد و به وجد آمد.
هوش مصنوعی: او از شدت خوشحالی دستهایش را به هم میزند و میگوید که آن شاه بزرگ به خاطر او و برای او آمده است.
هوش مصنوعی: وقتی آن فرد بلندمرتبه از جایگاه خود پایین آمد، جانش را به طرف دوستان و یارانش میافشاند و خبر خوشی را به آنها میرساند.
هوش مصنوعی: او با عشق و خوشحالی به زمین تعظیم و سلام کرد و چهرهاش به خاطر شادی همانند گلی در حال شکفتن بود.
هوش مصنوعی: بگوید که با نام خدا، وطن را به سوی رشد و پیشرفت ببریم تا این جمع به بزرگی فردوسی و آثارش برسد.
هوش مصنوعی: برای این که قصر من به آسمان برسد و بزرگتر شود، شاهد و ناظر تحول و تغییرات زمان بودهام.
هوش مصنوعی: او به خاطر احترام و سخن تندش به من گفت که برای دیدن تو نیامدهام.
هوش مصنوعی: گفت: روح من متعلق به توست، پس روح چیست؟ بگو که این جسد برای چه کسی است؟
هوش مصنوعی: میخواهم به جایی برسم که به پای کسی بیفتم که محبت و مهربانیاش مانند باغی سرسبز و دلپذیر است.
هوش مصنوعی: سپس به او گفت که این هلال عرش که به مانند مهتاب است، نشانهای از تواضع و فروتنی فرش را نیز دارد.
هوش مصنوعی: آن پادشاه بزرگ، در حالتی از بندگی و تسلیم مخفیانه قرار دارد و به همین دلیل به دنیا آمده است تا در مورد وقایع و اطلاعات اطراف خود آگاهی پیدا کند.
هوش مصنوعی: نگو که من هیچ ارزشی ندارم و در آخر به هیچ نمیرسم، زیرا بدان که در جاهای خراب و دورافتاده نیز گنجهای با ارزش وجود دارد.
هوش مصنوعی: عجب است که چگونه آن هلال نازک و ضعیف، با وجود هزاران ماه کامل و روشن، همچنان برتری و ارزش خود را حفظ کرده است.
هوش مصنوعی: او میگوید که از دلخوری من خبر ندارد، ولی چند روزی است که مقابل درش نیستم.
هوش مصنوعی: کلام او با حیوانات بارکش و مرکبها در سطحی است و جایگاه او در پایینترین مرتبه قرار دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.