کوروش در ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۲ - رجوع به داستان آن کمپیر:
که ز سایهٔ یوسف صاحبقران
شد زلیخای عجوز از سر جوان
منظور از سر چیست ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۲ - رجوع به داستان آن کمپیر:
عالم خاموشی آید پیش بیست
وای آنک در درون انسیش نیست
یعنی چه ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۲ - رجوع به داستان آن کمپیر:
عشرهای مصحف از جا میبرید
میبچفسانید بر رو آن پلید
منظور از عشر چیست ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۱ - قصهٔ درویشی کی از آن خانه هرچه میخواست میگفت نیست:
کالهای که هیچ خلقش ننگرید
از خلاقت آن کریم آن را خرید
منظور از خلاقت چیست ؟
محسن عبدی در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶:
این غزل در دیوان سنایی هم آمده ولی با کمی تفاوت، هر دو را می توان مقایسه کرد
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:
چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن
که عمر بر سر این کار و بار خواهم کرد
این بیت حداقل برای من کمی گنگ و نارساست.
بدون شک هوش مصنوعی اشتباه معنا کرده و درنیافته است .
شاعر میخواهد بگوید:بر من روشن و آشکار شد که مانند شمع صبحدمی که با دمیدن خورشید خاموش میشود من نیز عمر خود را بر سر این سودا خواهم گذاشت.اما شاعر سخنی از خاموش شدن شمع هنگام صبحدم نگفته است و مخاطب باید خود دریابد که شمع صبحدم چرا به کار رفته است.
کافیست مانند هوش مصنوعی نسبت شمع صبحدم با طلوع خورشید را ندانید تا به اشتباه بیفتید و تصور کنید که شمع صبحدم با مهر او روشن شده است.
یعنی معنایی کاملا برعکس منظور شاعرپاسخ اینکه کدام شمعی با نور آفتاب روشن میشود را هم شاید خود هوش مصنوعی بداند!!
با نگاهی به بیتی در غزلی دیگر میتوانیم منظور شاعر را دریابیم و بدانیم چه میخواهد بگوید:
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدارِ تو
چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع
اما آیا شاعر توانسته است در بیت مورد بحث منظور خود را به صورت مستقل برساند؟!
نیما در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ فایز » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۳:
رسد بر تخته تابوت تا بوت
آفرین بر جان و رحمت بر تنت...
مهدی قادری در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۵:
با سلام، در نسخۀ دکتر فروغی این غزل هشت بیت هست که شما ننوشتهاید و ادامۀ آن به این گونه است:
" گفتهای جان بیار و عشق ببر چشم بد دور ازین کله داری
بار عشق تو بر دلم خوش بود هجر خوشتر کنون به سر داری(به سرباری)
مردمی کن مجوی آزارم که نه کاریست مردمآزاری
سعدی از دست تو نخواهد شد گر کشی ور معاف میداری "
لطفا این چهار بیت را نیز بنویسید
با سپاس
پیروز در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۱ در پاسخ به Mojtaba Razaq zadeh دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۲:
خیر از اختیار بدل استفاده شده به جای دو هجای کوتاه یک هجای بلند میآید
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۰۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۴:
چو یک بهره از تیرهْشب در گذشت
شباهنگ بر چرخ گردان بگشت
سخن گفتن آمد نهفته به راز
درِ خوابگهْ نرم کردند باز
یکی بنده شمعی مُعَنبَر به دست
خرامان بیامد به بالین مست
پسِ پرده اندرْ یکی ماه روی
چو خورشید تابان پُر از رنگ و بوی
دو ابرو کمان و دو گیسو کمند
به بالا به کردارِ سروِ بلند
روانش خرد بود تنْ جانِ پاک
تو گفتی که بهره ندارد ز خاک
این صحنه ورود تهمینه دختر پادشاه شهر سمنگان به بالین رستم با صحنه پردازی استادانه فردوسی و توصیفات شگفت انگیز و اسرارآمیز اوست.و در ادامه گفتگوی تهمینه و رستم و این ابیات:
بپرسید زو گفت نام تو چیست؟
چه جویی شبِ تیره؟ کامِ تو چیست؟
چنین داد پاسخ که تهمینهام
تو گویی که از غم به دو نیمهام
و سپس باقی گفتگوها و ادامه ماجرا....
بدون شک بازشدن پای موبد به این فضا و این صحنه و خواستگاری رستم تهمینه را از پدرش و برپاشدن مراسم ازدواج ، برباددادن تمام هنرمندی و صحنه پردازی استادانه فردوسی است .
موبد هر چقدر هم که پرهنر باشد درین بافت شعری نمیگنجد.
متاسفانه کسانی که ابیاتی را به هر انگیزه ای به شاهنامه افزوده اند بیش از هر چیز به بافت هنری سخن فردوسی ضربه زده اند .
فریما دلیری در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۲۱ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶:
چقدر زیبا
Delkhaste در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:
به گمانم این شعر در ترجیح شراب بر حشیش سروده شده است.
معنی کلمات شعر مطابق لغتنامه از این قرار است :
مردی : ۱- شجاعت ۲- نیروی جنسی مردانه (ظاهراً به هر دو معنی ایهام دارد)
خشکی (متضاد مردی) : بیمیلی، عدم تمایل، و همین رباعی سعدی را شاهد آورده.
سردی (متضاد طرب) : بیمهری (در اینجا یعنی کجخلقی)
سبزه : وَرَق الخیال، حشیش، بَنگ؛ مثال :
«هرگَه که من از ‹سبزه› طَرَبناکْ شَوَم
شایستهٔ سَبزْخِنگِ اَفلاک شوم
با سَبزْخَطان ‹سبزه› خورَم بر سبزه
زآن پیش که همچو سبزه در خاک شوم
(مَلِک فَخْرالدینْ محمّدِ کَرْت) »
پس روی هم رفته معنی شعر این میشود :
نوشیدنِ شراب موجب نشاط و تقویتِ مَردی میشود؛ ولی خوردنِ بنگ باعث بیمیلی و بداخلاقی است. پیوسته مشغولِ بادهنوشی و التذاذ از خوبرویان باش و به دنبال بنگ نرو که زردرویی میآورَد.
در بیت دوم میان «سرخ» و «سپید» و «سبز» و «زرد» تناسب است.
این رباعی احتمالاً الحاقی است.
م ج مقصودی در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
در این دو رباعی خصوصا در رباعی دوم به طور شفاف خیام مفهوم مستی و شراب را بسیار زیبا بیان می کند
م ج مقصودی در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل یکانیکان پست شدند
خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر
دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند
محمود صبورنیا در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » ساغر هستی:
نوا
#زندگی خوشتر بود در پردهٔ وهم و خیال
صبح روشن را صفای سایه مهتاب نیست
رهی ،صبح روشن (واقعیت) نور مهتاب (مجاز ) را مقابل هم قرار داده و رای به مجاز داده ، گاه انسان تاب و یا مجال واقعیت را ندارد و به مجاز پناه میبرد
البته که حقیقت با واقعیت متفاوت است ، واقعیت آنچه که هست وحقیقت آچه که باید باشد .گاه واقعیت به حقیقت منتجج نمیشود .
م ج مقصودی در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۲۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
این بیت نیز از خیام است.
م ج مقصودی در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
زآن می که حیات جاودانیست بخور
سرمایه لذت جوانی است بخور
سوزنده چو آتش است لیکن غم را
سازنده چو آب زندگانی است بخور
نردشیر در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۲۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸ - فریده:
دل تپیده
رنگ پریده
ورپریده
چشم دریده
زلف بریده
چه صفتهایی رو از زبان پارسی تو شعر کنار هم آورده
شمس (ساقی) در ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ فردوسی » هجونامه (منتسب):
کف شاه محمود والاتبار
نه اندر نه آمد سه اندر چهار
به حروف ابجد
۹×۹=۸۱ لئیم
۳×۴=۱۲ بود
الف رسته در ۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۴ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۲ - رجوع به داستان آن کمپیر: