محسن عبدی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۴۸ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دیوانهای که از مگس و کیک در عذاب بود:
از این بیت عذر مرغ بعدی بیان شده است.
محسن عبدی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دیوانهای که از مگس و کیک در عذاب بود:
سارخک: پشه
محسن عبدی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۴۵ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » به کعبه رفتن رابعه:
شولیدن: متحیر و درمانده نشستن. درهم شدن و پریشان خاطر نشستن و درمانده گردیدن. پریشان شدن
محسن عبدی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » به کعبه رفتن رابعه:
منظور روز حجگزاری است.
محسن عبدی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۳۵ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دیوانهای برهنه که جبهای ژنده به او بخشیدند:
جبه: جامۀ گشاد و بلند که روی جامههای دیگر بر تن کنند.
محسن عبدی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۱۲ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت شیخ نوقانی:
نیم جو زر یابی از آن نان بخر
محسن عبدی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۱۰ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت شیخ نوقانی:
بروب
صحیح است.
محسن عبدی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۰۹ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت شیخ نوقانی:
گرده نانی ده مرا کن سر به راه
هاشم کرونی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۲۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴:
این غزل نیز مانند غزل قبل دیوان سنایی با ردیف بنامیزد سروده شده است.
در لغت نامه دهخدا در معنای عبارت «بنامیزد» آمده است:
این کلمه ٔ بزرگ تیمناً برای دفع چشم بد استعمال کنند و بعضی گویند در محل تعجب و قسم آرند، بسبب کثرت استعمال کسره ٔ اضافت را حذف کردند. بلکه الف ایزد هم در رسم الخط ننویسند. (از سراج اللغات ) (از کشف ) (بهار عجم از غیاث اللغات ). بنام ایزد. (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). چشم بد دور. چشم زخم مباد. ماشأاﷲ (یادداشت مرحوم دهخدا)
در ادامه چند نمونه از اشعار بزرگان نیز ذکر شده است.
با احتساب این معنا، ردیف این غزل کوتاه تاکید مکرر بر ماشاءا... و چشم بد به دور است
هاشم کرونی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۲۴ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳:
در لغت نامه دهخدا در معنای عبارت «بنامیزد» آمده است:
این کلمه ٔ بزرگ تیمناً برای دفع چشم بد استعمال کنند و بعضی گویند در محل تعجب و قسم آرند، بسبب کثرت استعمال کسره ٔ اضافت را حذف کردند. بلکه الف ایزد هم در رسم الخط ننویسند. (از سراج اللغات ) (از کشف ) (بهار عجم از غیاث اللغات ). بنام ایزد. (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). چشم بد دور. چشم زخم مباد. ماشأاﷲ (یادداشت مرحوم دهخدا)
در ادامه چند نمونه از اشعار بزرگان نیز ذکر شده است.
با احتساب این معنا، ردیف این غزل کوتاه تاکید مکرر بر ماشاءا... و چشم بد به دور است.
غزل بعد دیوان سنایی نیز چنین است.
.فصیحی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۲ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳:
درحالی که اشک میریختم نفالی زدم واین غزل اومد چقدر زیبا شرح فرمودید تشکر از شما جناب برگ بیبرگی.
درد ما را نیست درمان الغیاث هجر ما را نیست پایان الغیاث
سیعد علوی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۵:
با سلام. باید که متوجه شویم که مولانا در اشعار و انتقال مفاهیم از فرهنگ مصطلح استفادههای زیاد کرده و دیگر اینکه ما نمی توانیم از ذهن کامل مولانا آگاه شویم پس تفسیر همیشه جای بحث دارد.
در اینجا سگی شاید به این معنی بوده که سگها الکی وبدون دلیل پاچه دیگران را می گیرند او می گوید به اصل و من واقعی خودت برگرد ما سگ نیستیم ما اصالتا از محبت آفریده شده ایم گرچه یک سگ درون هم داریم.
هین سگ نفس تورا زنده مخواه
کو عدو جان توست از دیرگاه
اینکه سگ خوب یا بد ویا نجس است مولانا کاری به این چیزا نداره هدفش انتقال مفاهیم از طریق استعاره است.
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸:
در وقتِ تُرُشْرویی، چونْ تَلخْ سُخن گوید
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸:
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸
تَرْسا بَچهٔ مَستم ، گر پرده بَرَانْدازَد،
بَس سَر که ز هر سویی ، بَرْ یکْدِگرَ انْدازداز دِیر بُرون آمَد، سَرمَست و پَریشانْ مو،
یارَب که چِه آتشها ، در هر جگرَ انْدازدچُون زلفِ پریشانْ را ، زُنّار بَرَافْشاند،
صَد رهبرِ ایمان را ، در رَهْگُذَرَ انْدازدهم غَمزهٔ غَمّازش ، بیتیر جگر دوزَد،
هم طُرِّهٔ طَرّارَش ، بیتیغ سَرَ انْدازددر وقتِ تُرُشْرویی، چونْ تَلخْ سُخن گوید
بَس شور به شیرینی ، کانْدر شِکرَ انْدازدکو عیسیِ روحانی ، تا مُعْجِزِ خود بیند؟
کو یوسفِ کنعانی ، تا چشم بَرَانْدازد؟گر عارضِ خوبِ او ، از پردِه بُرون آیَد
صَد، چُون پسرِ اَدْهَم، تاج و کمَرَ انْدازدگر تائِبِ صَدساله ، بینَد شِکنِ زلفَش،
حالی، به سَرَانْدازی، دَسْتارْ دَرَانْدازدوَر صوفیِ صافیدِلْ ، رویَش به خیال آرَد،
زُنّارْ کمَرْ سازَد، خِرقهْ به دَرَ انْدازدگر تَر بکُنَد دریا ، از چشمهٔ خِضْرَش لَب،
دایم، به نثارِ او ، موجِ گُهَرَ انْدازدوَر طَشتِ فَلَکْ روزی ، در زَر کُنَدَش پِنهان،
همچون گُهَرَش، حالی، زَر بازْ بَرَانْدازدخورشید، که هر روزی ، بَسْ تیغزنان آیَد،
از رَشکِ رُخَش، هر شب، آخرْ سِپَرَ انْدازدچُون دوسْتیِ آن بُت ، در سینه فرود آید،
دل، دشمنِ جان گردد؛ جانْ در خطرَ انْدازددر دیده و دل هرگز ، چه خُشک و تَرَم مانَد؟
چون هر نَفَسَمْ آتشْ ، در خُشک و تَرَ انْدازدعَطّار اگر روزی ، نُو دولتِ عشق آیَد،
یکبارِ دگر آخر ، بر وِی نَظَرَ انْدازد
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۲۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷
دل به سودایِ تو ، جان در بازد
جان برایِ تو ، جهان در بازددل ، چو عشقِ تو درآید به میان
هرچه دارد ، به میان در بازدور بگوید که ، که را دارد دوست؟
سر ، به دعویِّ زبان در بازدهر که در کویِ تو آید ، به قمار
دل برافشانَد و جان در بازدهر که ، یک جرعه میِ عشقِ تو خورد
جان و دل ، نعرهزنان در بازدجملهٔ نیک و بد ، از سر بنهَد
همهٔ نام و نشان در بازدهیچ چیزش ، به نگیرد دامن
گر همه سود و زیان ، در بازدجانِ عطّار ، در این وادیِ عشق
هر چه کُون است و مکان ، در بازد
فرهود در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:
تا گل سجود آرد سیمای روی ما را
یعنی چهره ما را از گل سرخ، سرختر بگردان.
باب 🪰 در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۱۲ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹:
سپاس از وقت و روشنگریِ دقیقتان - دقیقاً همان نسبتِ «سایهٔ زلف/رویِ فَرُّخ» مدّنظر بود. ممنون که چنین زیبا از رازهای حافظ گرهگشایی میکنید.
کس چو حافظ نگشاد از رُخِ اندیشه نقاب
تا سرِ زلفِ سخن را به قلم شانه زدند
ارادتمند🌿
کوروش در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۵:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۵ - روان شدن شهزادگان در ممالک پدر بعد از وداع کردن ایشان شاه را و اعادت کردن شاه وقت وداع وصیت را الی آخره:
آنکه انکار حقایق میکند
جملگی او بر خیالی میتند
او نمیگوید که حسبان خیال
هم خیالی باشدت چشمی به مال
یعنی چه ؟
کوروش در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۵:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۵ - روان شدن شهزادگان در ممالک پدر بعد از وداع کردن ایشان شاه را و اعادت کردن شاه وقت وداع وصیت را الی آخره:
این تسفسط نیست تقلیب خداست
مینماید که حقیقتها کجاست
یعنی چه ؟
محسن عبدی در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۵۱ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دیوانهای که از مگس و کیک در عذاب بود: