HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۸ در پاسخ به راضیه ابوالحسنی دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن بهرام به جای پدر:
سپاس بیکران
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۲:
جالب است که ناصر خسرو دیدن و دریافتن گذرایی جهان را بخشی از خردمند بودن میداند.آدمی اگر بهره ای از خرد داشته باشد و در کار جهان نیک بنگرد درمیابد که جهان چه اندازه گذرا و ناپایدار است و از رهگذر این اندیشه میتواند زندگی دیگر گونه ای را نیز تجربه کند.
شاعر گذرایی جهان را پرنده تر و سبک تر از مرغی میببند که آنی و لحظه ای از فراز سر ما میگذرد و میرود.
ای خردمند نگه کن که جهان برگذر است
چشم بیناست همانا اگرت گوش کر استنه همی بینی کاین چرخِ کبود از برِ ما
بسی از مرغ، سبکپَرتر و پرّندهتر است؟با خوانش اشعار ناصرخسرو متوجه میشویم که او چه مقدار در حال جهان اندیشه میکرده و چه دریافتهای عمیقی داشته و این درک و دریافتها را چه قدر عالی بیان کرده است.
(یکی از کاربران گنجور نزدیک به یک دهه پیش سوالی را پای این قصیده مطرح کرده و این خود نمودی از گذر جهان است!!! )
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۲ در پاسخ به Ali Ghassab دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش:
سپاس فراوان
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۷ در پاسخ به علی دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی:
بعد ۸ سال پولدار شدی یا نه؟!
من بدجور منتظر این فیلمتم داداش
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹:
ناصر تصویر فوق العاده ای از شب ارایه میدهد .
اصلا کار هنرمند همین آشنایی زداییهاست .
شب را همه ما دیده و زیستن و خسبیدن در هنگامه شب را همگان تجربه کرده اند.
اما شاعر با تخیل خویش شب دیگری می آفریند.
در تخیل و تفکر ناصر خسرو شب پیرزنی زنگی ،مکار ،ناخوب و پیر است و ستارگان دخترکان اویند .تصویر شگفتی است و (چقدر عبارت «ناخوب»زیباست)
البته او در ادامه ازین تصویر گذر کرده و معانی دیگری از شب ارائه میدهد که هر یک به جای خود خواندنی است.
تو چو یکی زنگی ناخوب و پیر
دخترکان تو همه خوب و شابزادن ایشان ز تو، ای گندهپیر،
هست شگفتی چو ثواب از عِقابتا تو نیائی ننمایند هیچ
دخترکان رویَکها از حجابروی زمین را تو نقابی ولیک
ایشان را نیست نقابت نقاب
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۲۲ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱:
تا بحال چنین حکمتی را جایی خوانده یا شنیده اید؟!
آیا تابحال چنین نگاهی به جهان پیرامون خویشتن داشته اید؟!
چون ننگری که می چه نویسد بر این زمین
یزدان به خط خویش و به انفاس تیرهشب؟بنویسد آنچه خواهد و خود باز بسترد
بنگر بدین کتابت پر نادر عجباندیشه کن یکی ز قلمهای ایزدی
در نطفهها و خایهٔ مرغان و بیخ و حبخطی پدرْت و دیگر مادرْت و تو سوم
خطیت بید و دیگر سیب و سوم عنبخطیت اسپ و دیگر گاوست و خر سوم
خطیت بار و دیگر برگ و سوم خشبچون نشنوی که دهر چه گوید همی تو را
از رازهای ربّ نهانک به زیر لب؟گویدْت نرم نرم همی ک«این چه جای توست»
بر خویشتن مپوش و نگهدار راز ربکورند و کر هر آنکه نبینند و نشنوند
بر خاک خط ایزد، وز آسمان خطب****
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۲ - کشتن بهرام اژدها را و گنج یافتن:
تصاویری به وسعت رویا، و به وضوح لمس کردن و چشیدن
صدیقه کامور در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:
وزن شعر:
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۱ - شکار کردن بهرام و داغ کردن گوران:
چقدر زیبا به تصویر میکشی داستان رو
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۱ - شکار کردن بهرام و داغ کردن گوران:
درود بر روانت استاد
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۲۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۹ - صفت سمنار و ساختن قصر خَوَرْنَق:
چقدر زیبا و آموزنده
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۱ در پاسخ به جاوید پاژین دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۷ - در نصیحت فرزند خویش محمد:
درود بر شما
کیخسرو در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:
زریاب خویی در بیت اول: دیگر ماجرا کردن و داوری و محاکمه صوفیانه لازم نیست زیرا چشم ظاهربین من خرقه ظاهرساز و به ظاهر آراسته زهد و تقوا را دور کرد و آن را به شکرانه این توفیق عظیم بسوخت.
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۱۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۷ - در نصیحت فرزند خویش محمد:
چقددددر زیبا توکل کردن رو به تصویر کشیدی
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۱۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز:
بر همگان گر ز فلک زهر ببارد همه شب
من شکر اندر شکر اندر شکراندر شکرم
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۴۲ در پاسخ به کتایون فرهادی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۱ - طنز و انکار کردن پادشاه جهود و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش:
درود بر شما
بینهایت سپاسگزارم از زحمات شما، که هرآنچه را که از معانی لغات، و مفهوم شعر و هدف مولانا از بیان آنها ندانم، به کمک توضیحات شما و آقای مهدی کاظمی، و آقای حامد کهندل و سایر بزرگواران، حرکت در مسیر فهم و درک آن برایم میسر گردیده است.
همگی سلامت و سربلند باشید
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۱۵ در پاسخ به مهدی کاظمی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۱ - طنز و انکار کردن پادشاه جهود و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش:
سپاس بیکران
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۵۹ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۰ - عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود:
درود بیکران
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۵۶ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۰ - عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود:
درود بر شما
سپاس فراوان از توضیحات شما
و این کمترین جسارت کنم و اضافه کنم، در این بیت بجای غم، میتوان هر یک از حسهای ناخوشایند، همچون حسد، ناامیدی، ترس، خشم و.... را بکار برد.
بروز هریک از این حسهای ناخوشایند، به گونهای زنگ هشدار برای انسان است، که باید انسان جستجو کند و علت بروز آن احساس را رفع کند....
HRezaa در ۱ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۳ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۶ - ترجیح نهادن نخچیران توکل را بر اجتهاد: