بار فراق بستم و ، جز پای خویش را
کردم وداع جملهٔ اعضای خویش را
گویی هزار بند گران پاره میکنم
هر گام پای بادیه پیمای خویش را
در زیر پای رفتنم الماس پاره ساخت
هجر تو سنگریزهٔ صحرای خویش را
هر جا روم ز کوی تو سر بر زمین زنم
نفرین کنم ارادهٔ بیجای خویش را
عمر ابد ز عهده نمیآیدش برون
نازم عقوبت شب یلدای خویش را
وحشی مجال نطق تو در بزم وصل نیست
طی کن بساط عرض تمنای خویش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد فراق و جدایی سخن میگوید و احساسات عمیق خود را نسبت به محبوبش ابراز میکند. او از تصمیمش برای وداع با همه اعضای وجودش سخن میگوید و میگوید که هر قدمی که برمیدارد، مانند پاره کردن بندهای سنگین است. هجران محبوبش را به سنگریزههای بیارزش و محنتآور تشبیه میکند و از حسرت و عذاب ناشی از دوری مینالد. شاعر بیان میکند که نمیتواند از عذاب جدایی رهایی یابد و این درد ادامهدار است. در نهایت، او به ناتوانیاش در بیان احساساتش در کنار محبوب اشاره میکند و از او میخواهد که شرایط را فراهم کند تا بتواند خواستههایش را بیان کند.
هوش مصنوعی: من بار فراق را به دوش گرفتم و تنها پای خود را وداع کردم؛ سایر اعضای بدنم را از وداع بازداشتم.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که با هر قدمی که در مسیر خود برمیدارم، بارهای سنگینی را که بر دوش دارم، از بین میبرم و احساس آزادی بیشتری میکنم.
هوش مصنوعی: در پی دوری تو، لحظات و یادهایم به اندازهٔ الماس گرانقدر ارزش یافتهاند، در حالی که دردها و تنهاییهایم مانند سنگریزههایی در بیابان زندگیام فقط به چشم میآیند.
هوش مصنوعی: هر کجا که بروم، به یاد تو سرم را به زمین میزنم و از ارادهی نادرست خودم نفرین میکنم.
هوش مصنوعی: مدت زمان زیادی از عمرم نمیگذرد، اما بر من مبارک است که عذاب شب یلدا را تجربه کردهام.
هوش مصنوعی: در محفل وصال، فرصتی برای بیان احساسات و کلماتت وجود ندارد؛ بنابراین، تلاش کن تا خواستهها و آرزوهایت را بهدرستی نشان دهی و بسط دهی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بطحا زگریه داد به خون، جای خویش را
یثرب الف کشید سراپای خویش را
خون می چکید تا به قیامت ز کربلا
گر می فشرد دامن صحرای خویش را
باغ فدک شنید که آن گل نیافت آب
[...]
در دل گداختیم تمنای خویش را
شاید که ناله گرم کند جای خویش را
فرصت سلم خریده بازار محنتم
امروز می خورم غم فردای خویش را
زان پیشتر که گریه شود رو شناس ما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.