گنجور

حاشیه‌ها

رضا از کرمان در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۱۰ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۴ - بیان استمداد عارف از سرچشمهٔ حیات ابدی و مستغنی شدن او از استمداد و اجتذاب از چشمه‌های آبهای بی‌وفا کی علامة ذالک التجافی عن دار الغرور کی آدمی چون بر مددهای آن چشمه‌ها اعتماد کند در طلب چشمهٔ باقی دایم سست شود کاریز درون جان تو می‌باید کز عاریه‌ها ترا دری نگشاید یک چشمهٔ آب از درون خانه به زان جویی که آن ز بیرون آید:

درود بر شما 

 اگر داستان روستای وشهری  دفتر سوم  در خاطر مبارکت باشه در آنجا زمانی که شهری پس از تحمل مشقات فراوان به روستا رسید روستایی با نیرنگ  اظهار عدم شناخت کرد وبقیه ماجرا 

در اینجا دارالغرور کنایه از همین مطلبه  یعنی منزل نیرنگ  یعنی مواهب دنیوی که تورا بخود فریب داده اند وتو مجذوب ایشان شدی  در هنگام مرگ وعبور تو از این مرحله با فریب ونیرنگ پا پس کشیده وتو را تنها رها میکنند  وبا فریب فقط به چپ وراست تو میدود ومیگوید درد وغم تورا کاهش میدهم ولی  هیچ خاصیتی ندارد وهیچ رنجی را ازتو کم نمیکند .

شاد باشی عزیز 

رضا از کرمان در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۵۴ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۴ - بیان استمداد عارف از سرچشمهٔ حیات ابدی و مستغنی شدن او از استمداد و اجتذاب از چشمه‌های آبهای بی‌وفا کی علامة ذالک التجافی عن دار الغرور کی آدمی چون بر مددهای آن چشمه‌ها اعتماد کند در طلب چشمهٔ باقی دایم سست شود کاریز درون جان تو می‌باید کز عاریه‌ها ترا دری نگشاید یک چشمهٔ آب از درون خانه به زان جویی که آن ز بیرون آید:

آقا کوروش درود 

  وقتی که نور چشم وچشمداشت  ودلخوشی  تو مسایل مادی ودنیوی است وچشم تو به مادیات روشن میگردد  پس راتبه یعنی حقوق ومزد  این روشنایی ونور چشم تو هم چیزی جز درد های دنیوی نیست .

یعنی مایه اضطراب وپریشانی تو تعلق به این جهان مادی است 

شاد باشی

علی میراحمدی در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۴۷ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۸:

گویا زنار نوعی کمربند بوده است که مسیحیان می‌بسته اند تا از مسلمانان شناخته شوند و در شعر عرفانی نماد کامل نبودن در راه دین و مسلمانی است.

سالک باید از سر وجود خود بگذرد تا به مرحله فقر و فنا برسد و اگر سر مویی از هستی اش باقی بماند آن سر مو مانند زنار است و نشان از نقص و کامل نشدن مسیر عرفان اوست.

 

علی میراحمدی در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۲۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۰:

غم انتظار سایل به مزاج فصل بار است

لب احتیاج مگشاکه‌کریم در ندارد

در مصراع اول مزاج فضل صحیح است و «فصل» ضبط درستی نیست.

 

 

علی میراحمدی در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۱۷ در پاسخ به امیرحسین صدری دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۰:

منظور اینست که با وجود پیری و خمیدگی قامت هنوز هم میل به دنیا داشته و نزدیکی مرگ را باور نکرده ایم.

نگونی سر نشان از خمیدگی قامت است و نظر نداشتن به کف پا نشان از بی خبری از مرگ و فنا.

سر با همه خمیدگی قامت نمی‌تواند کف پا را ببیند!

برگ بی برگی در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۴:۵۲ در پاسخ به باب 🪰 دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹:

درود بر شما، و سپاس از این تمثیلِ  زیبا و بجا که از فردوسیِ بزرگ آوردید. و بیتِ دیگری از حافظ نیز مؤیدِ همین معناست:

مرحبا طایرِ فَرُّخ پِیِ فرخنده پیام

خیرِ مقدم، چه خبر؟ دوست کجا؟ راه کدام؟

یا آنجا که می فرماید:

"آبِ حیوان تیره گون شد خضرِ فَرُّخ پِی کجاست"

با تشکر از شما

کوروش در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۸:

مصرع پایانی یعنی چه ؟

کوروش در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۴۸ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه:

معرفت چه لایق هر ناکسست

کلکم فی ذاته حمقی بسست

 

یعنی چه ؟

 

بهرام خاراباف در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

#طنز_مولوی 

 

 ای تن!

چو سگ کاهل مشو 

افتاده عوعو بس معو

 

#مولوی

علی اصغر نظارت در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ احمد برمکی » بیت:

سلام دوستان

وزن شعر به چه صورته؟

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵:

مصرع دوم بیت 3 در نسخه عبدالرسولی به شکل زیر است:

«دل به تو من دادم و گناه مرا بود» (به جای «دل به تو من داده‌ام گناه مرا بود»)

گفتنی است که ساختار شعر به گونه‌ای است که گذشته نقلی در آن جایگاهی ندارد.

در ضمن، تنها با تلفظ «بود» بر وزن «سود»، کل غزل وزن و مفهوم روشنی خواهد داشت.

امیرحسین صدری در ‫۲۰ روز قبل، یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۰:

سلام

منظور از مصرع ؛

" سر ما نگون شد اما ته پا نظر ندارد "

چیست ؟

شایان شریفی حداد در ‫۲۰ روز قبل، شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۵ دربارهٔ ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۳ - مهر درخشنده:

بسیار زیبا

مهراد در ‫۲۰ روز قبل، شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۰ در پاسخ به داود دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:

بسیار دریافته ی زیبایی بود مرا به اندیشه فرو برد 

۱
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۵۶۳۷