گنجور

حاشیه‌ها

HRezaa Poursam در ‫دیروز شنبه، ساعت ۰۲:۴۳ در پاسخ به رضا تبار دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:

درود و عرض ادب

جسارت بنده رو ببخشید

در بیت آخر، در ابتدای مصرع دوم کلمه یعنی آمده

 

بدین معنی که مصرع دوم توضیح دقیقتر مصرع اول هست

 

حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد، احتمالا بدین معنیست که در عشق و عرفان چنان پیش رفته که دست از همه چیز شسته ( موید بیت دوم، چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست) و الان هیییچ نخواسته بجز عشقی که در وجودشه....

این مصرع تفسیر دیگری هم میتونه داشته باشه به اینصورت که؛ از نتیجه‌ی اتصال به درگاه احدیت(یعنی از وصل تواش...) به مرتبه‌ای رسیده که اشعار و نگاشته‌های او نتیجه‌ی الهامات او هستند، و بکاربردن عبارت «نیست بجز باد به دست» به نوعی استعاره از این مطلبه که بادصبا آورنده‌ی این اشعار به سمت اوست و همچنان که سلیمان باد را به دست داشت، در دستان حافظ قلمیست که نگارنده‌ی الهامات عالم شهودات است....

 

این تفسیر دوم شاید دور از ذهن بنظر برسد، با اینحال در نظر بگیرید که استاد سخن آنقدر قدرت بیان داشته‌اند که اگر منظورشون فقط «چیزی نداشتن» بود، به ده‌ها روش دیگر آنرا بیان کنند....

و همچنین دوستانی هم که باد رو به منزله آمدن بوی دوست معنی کردند، جسارتا یه نگرش مجدد داشته باشند که استاد سخن همین رو هم میتونست بگونه‌ای دگر بسراید، ولی دقیقا از عبارت در دست داشتن باد استفاده کرده‌اند

HRezaa Poursam در ‫دیروز شنبه، ساعت ۰۲:۰۷ در پاسخ به علیرضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

سلام و درود

 

البته که با کلیات صحبت شما در مورد حضرت حافظ کاملا موافقم، و این هنر ایهام در سخنان، بنوعی شباهت به سرچشمه‌ی این سخنان داره.....

ولی در مورد معنی این غزل از نظر این کمترین

 مصرعی که میفرمایند : جمال چهره‌ی تو حجت موجه ماست

منظور اینه که جهان هستی که منظر وجود الهی است دلیل و حجت ما برای عشق‌ورزیدن به یگانه وجود هستی است (علی رغم کسانی که مدعی عشق هستند و دلایل دیگری دارند، که در مصرع اول همان بیت آمده) و بنظر ارتباطی با حضرت امام عصر ندارد

 

و در مورد حاجب هم، از نظر عرفا خداوند جسم یا انرژی یا امواج یا ... نیست ولی تماام جهان هستی از وجود آن یگانه‌وجود پدیدار هستند

و هییچ وجودی مانع از حضور حضرت یگانه نیست، چون اصلا هیچ وجودی غیر از او وجود نداره

اینجا حاجب یا بنوعی همون که شما فرمودید، ذهن به خطا رفته‌ی انسان هست.... و یا بنظرم معنی نوعی واسط بین جهان مجاز و حقیقت، که در ادیان از اون به اسامی مختلف یاد میشه، که همون هم یکی از از ملائکه خداوند و مظهری از وجود یگانه‌وجود عالم هستی است

 

بابت جسارت، پوزش میطلم

 

HRezaa Poursam در ‫دیروز شنبه، ساعت ۰۱:۳۴ در پاسخ به صدرا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

درود بر شما

 

این کمترین از ابتدای غزل برداشت عرفانی داشتم

 

ولی در مورد حاجب، تصورم جبرییل یا روح‌القدس بوده، که بنوعی واسط و فرشته‌ وحی هستند و حضرت حافظ درواقع درخواست نظر داشتند که از طریق فرشته وحی بر قلوب نازل میشود...

در صورتی که اطمینان دارید روی تفسیرتون، لطفا بیشر این کمترین را راهنمایی فرمایید

HRezaa Poursam در ‫دیروز شنبه، ساعت ۰۱:۱۶ در پاسخ به مسکین عاشق دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

حافظ ابرررر عارف، ابرررر شاعر و ابرررر سخنور تاریخ ادبیات جهان هست و بس

 

فقط در لفافه منظورش رو بیان کرده و همانند مولانای بزرگ بوضوح مقصودش رو بیان نکرده

 

 

HRezaa Poursam در ‫دیروز شنبه، ساعت ۰۱:۱۱ در پاسخ به شادان کیوان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

بسیاار عالی

 

Nazanin R در ‫دیروز شنبه، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۶:

در این درگاه بی‌چونی همه لطف ...

معنای بی‌چونی چی میشه دوستان؟

Jalaladdin Farsi در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۰:

چو طوافان گردونی همی‌گردند بر ...

طوفان گردونی 

Yani angels 

But (you) ibliis didn't do tawaf of aadam

 

اسماعیل شوشتری در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۴:

به نظر می‌رسد اگر بیت اول به صورت "گرمابه دهر ..." باشد، بهتر است و با اندیشه مولوی که در مثنوی دنیا را به حمام و گرمابه تشبیه کرده است، بیشتر هم‌خوانی دارد.

 در برخی نسخه‌ها هم به صورت "گرمابه دهر" آمده است. در خوانش عندلیب که گذاشته‌ شده هم "گرمابه" خوانش شده است.

یار سیستانی در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱:

ماء مهین؟ ❌️

ماء معین درسته ✔️

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۱۸ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۴ - تذکار جوان فقیر خارکن به جهت تفکر در احوال خود:

مصرع دوم بیت 15 به شکل «هیچ صبحی نه که او را فجر نیست» نادرست است، زیرا «فجر» در پی «شب» می‌آید. شکل درست عبارت است از «هیچ شای نه که او را فجر نیست». نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379، همین شکل را تایید می‌کند.

داود شبان در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۴۰ در پاسخ به فاطمه زندی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:

ضمن تشکر از حاشیه های مفید فایده شما و زحماتتون، معنی بیت ۸ و ۹ جابه جا نقل شده

امیر محمد توکلی تبار در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۸ دربارهٔ فلکی شروانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - قصیده:

خیلی شعر خوبیه 

Delkhaste در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۴ در پاسخ به کوروش دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶:

هر چند سه سال از این حاشیه گذشته است ولی نظر خود را می‌گویم

«آب» در اینجا یعنی شراب و «آبگینه» یعنی شیشه.

می گوید : معشوق تنگ شرابی به دست داشت و شرابِ درون آن به حدی پاک و مصفا بود که اگر بسنجی، نمی‌توان شراب را از شیشه تشخیص داد.

علی آراحمدی در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

درود و ادب
در بیت:
در بزم دور یک قدح در کش و برو
یعنی طمع مدار وصال مدام را
در نسخه قزوینی و دکتر نذیر احمد
"دوام" آمده است. به نظرمن مدام واژه‌ی مناسب‌تری می‌تواند باشد، زیرا با حفظ معنا دارای ایهام تناسب نیز است.
در بیت ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش

در نسخه‌ی افشار و ستایشگر: گلی ز عمر و در
نسخه‌ی ایاصوفیه: گلی ز عشق آمده است.

همچینین "پیرانه سر مکن" در نسخه نذیر احمد و خانلری و موزه‌ی دهلی "پیرانه سر بکن"  آمده است.

پیروز باشید. علی آراحمدی .ایذه

فواد . در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:

به درستی که برازنده است لسان الغیب خواندن حضرت .

آدمی خود را حتی در جایگاه تحسین هم نمی بیند ، هرچند زهازه .

بهترین درود ها بر روان پاک آزاد مرد دیار پارس ، بسی افتخار که هم زبانی و هم میهنی این چنین رجال مارا نصیب .

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۴۴ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۳ - حدیث تفکر ساعة خیر من عبادة سنه و در حدیث دیگر سبعین سنه:

1-مصرع دوم بیت 15 به شکل «تارش از این بکشد و زآیینش بود» کاملا آشفته و بی معنی است. به استناد نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379، شکل درست آن عبارت است از «تارش از آن یک شد و از اینْش پود».

2-بیت شماره 62 به شکل «باری ای دل خود تو می‌دان قدر خود/هین مکن پنهان در ابر قدر خود» بدون قافیه بوده و معنی آن چندان روشن نیست. به استناد نسخه خطی مجلس، شکل درست آن عبارت است از «باری ای دل خود تو می‌دانی قدر خود/هین مکن پنهان در ابر، بدر خود». این تصحیح دقیقا با مصرع نخست بیت 63 نیز سازگاری دارد.

3-واژۀ «تک» (با تلفظ tak) در مصرع نخست بیت 65 به معنی «نزد» و «کنار» می‌باشد. بنابراین، معنی «هم‌تک» می‌شود «هم‌نشین».

 

*واژۀ «تک tak» در همدانی نیز به همان معنی یاد شده است. فرآیند واجشناختی باعث شده که این واژه در لُری te تلفظ شود.

بهنام در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۴ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۶ - بازگشتن به قصهٔ دقوقی:

استسقاء : نام بیماری است که تشنه از آب سیر نمی‌شود.

مثل تشنه‌ای که از آب سیر نمی‌شود در مراحل رشد معنوی به خیال رسیدن به مقصد توقف نکن.

مسیر تعالی آستان‌های زیادی دارد که هیچیک مقصد نیست، مقصد نهایی همان طی طریق و جویندگی مدام است.

بهنام در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۲۶ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۶ - بازگشتن به قصهٔ دقوقی:

نمیدانم سانسور تا کی با ما خواهد بود. هر جا مسائل جنسی هست تعبیرات فضایی تحویل می دهند.

شهوت در مردان سالم باعث تولید مثل و ازدیاد نسل میشود، ولی در مردان هوسباز موجب ننگ و رسوایی میگردد.

افسانه چراغی در ‫۲ روز قبل، جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور:

نسب گویی؟ به نام ایزد ز جمشید ...

به‌نام‌ایزد که آن را به شکل بنامیزد هم می‌نویسند، برای دفع چشم‌زخم استفاده می‌کنند، چشم بد دور، چشم زخم مباد، ماشاءالله

سعدی هم در شعرش این عبارت را آورده:

چو باز آمدم، کشور آسوده دیدم

ز گرگان به در رفته آن تیزچنگی

به‌نام‌ایزد آباد و پر ناز و نعمت

پلنگان رها کرده خوی پلنگی

۱
۲
۳
۴
۵
۵۴۷۸