به خرد راه عشق میپوئی
به چراغ آفتاب میجوئی
تو هنوز ابجد خرد خوانی
وز معمای عشق میگوئی
مرد کامی و عشق میورزی
در زکامی و مشک میپوئی
زلف جانان ترازوی عشق است
رنگ خالش محک دل جوئی
جو زرین شدی ز آتش عشق
سرخ شو گر در این ترازوئی
ورنه رسوا شوی به سنگ سیاه
از سپیدی رسد سیه روئی
بر محک بلال چهره زرست
بولهب روی به ز نیکوئی
خون بکری کجاست گر دادی
گریه و دیده را زناشوئی
به وفا جمع را چو صابون باش
نیست گردی چو گردها شوئی
بس کن از جان خشک خاقانی
که نه بس صید چرب پهلوئی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره جستجوی عشق و خرد است. شاعر به تلاشی اشاره میکند که در درک معانی عمیق عشق و حکمت دارد. او بر این باور است که عشق باید درونی و سپید باشد و نباید به ظواهر و مال دنیا دل بست. همچنین تاکید بر اهمیت وفا و صداقت در عشق دارد و به این نکته میپردازد که عشق اصیل میتواند انسان را طلا کند، در حالی که عدم صداقت و کاذب بودن باعث رسوایی میشود. در نهایت، شاعر به تحذیر از افراط در جستجوی دنیا و لذتهای سطحی اشاره میکند و به اهمیت ارزشهای واقعی در زندگی زندگی میکند.
هوش مصنوعی: اگر به عقل و درک خود اتکا کنی، راه عشق را پیدا میکنی، اما اگر به دنبال نور و روشنایی باشی، به سرچشمهای همچون آفتاب روی میآوری.
هوش مصنوعی: تو هنوز در حال یادگیری الفبای حکمت هستی و در مورد معماهای عشق صحبت میکنی.
هوش مصنوعی: اگر در عشق و کامیابی تلاشی داری، باید از زحمت و سختیهایش بگذری و به جستجوی زیباییها بپردازی.
هوش مصنوعی: موهای معشوق ترازویی برای سنجش عشق است و رنگ صورتش معیار دلجویی و محبت.
هوش مصنوعی: بیا تا با عشق و هیجان خودت را شکل دهی و به سمت زیبایی و ارزشهای بالاتر بروی، چرا که در این مسیر میتوانی به ثمرات گرانبهایی دست یابی.
هوش مصنوعی: اگر به خودت و کارهایت افتخار نکنی و بخواهی خود را بزرگ کنی، در نهایت به رسوایی دچار میشوی؛ همانطور که کسی که از سپیدی و پاکی دور شود، با سیاهی و بدی شناخته خواهد شد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و نیکی شخصی میپردازد که چهرهاش همچون طلا درخشان و جذاب است. این زیبایی بر اساس معیارهای خوب بودن و نیکیاش سنجیده میشود. در واقع، شاعر به اهمیت زیبایی درونی و نیکیِ فرد اشاره دارد که بر ظاهر او تاثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: کجا میتوانی خون پاکی را پیدا کنی وقتی که اشک و دیدگان را به ازدواج با هم سپردهای؟
هوش مصنوعی: به مانند صابون برای وفاداری، جمع را پاک و خالص نگهدار؛ مانند گرد و غبار که با شستن از بین میرود، تو نیز هر چه ناپاکی است را دور کن.
هوش مصنوعی: دیگر از جان خسته و فرسوده خاقانی دست بردار، زیرا او دیگر نمیتواند طعمهی چرب و خوشمزهای باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون شوی نیست سوی حق پویی
تا بوی هست راه دق جویی
آخر ای عشق تازه و تویی
گفته زآن نگار برگویی
وانکه زاده بود به خوشخویی
مردنش هست هم به خوشرویی
در بدی و ددی و سگرویی
دوم او نیابی ار جویی
به طلب در جهان چه میپویی؟
چو تو گم گشتهای، چه میجویی؟
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.