گنجور

حاشیه‌ها

فرهود در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۱۳:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:

اشتباهی که گرداننده یا گردانندگان گنجور درباره گذاشتن خلاصه و توضیحات اشعار توسط هوش مصنوعی مرتکب شده‌اند این است که تصور می‌کنند هوش مصنوعی بدون هیچ هدفی اشعار را خلاصه و توضیح می‌دهد.

گذاشتن لغات بخصوصی در متن همه خلاصه‌ها و توضیح‌ها اتفاقی نیست.

 

این ماشین‌، سر و ته قامت همه شاعران فارسی را زده و در قالب بخصوصی جای داده است همه را در محتوا به شکل خاصی یکی نموده است.

این تصمیم گرداننده یا گردانندگان مایه تاسف است.

 

 

سعید رجبی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۱۱:۵۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۲:

که ز آباد ناید به دل برش یاد

(که مثل بقیه اقوام [مثلاً مادها یا کاسی ها] نیستند که خاستگاه خود را در یک منطقه خاص به عنوان یک تمدن سامانه یافته به یاد بیاورند)

منظور فردوسی بزرگ این است که کُردها نیز مثل بسیاری از اقوام باستانیِ سرزمین پارس، نژادی دیرینه دارند ولی محدود به یک شهر یا آبادی خاص نیستند بلکه به جهت گریختن از روزبانان و گشتی های ضحاک در جای خاصی مستقر نمی شدند و به طور مداوم در حرکت و جابجا شدن بودند. تا اینکه در زمان اشکانیان توانستند استقلال خود را به دست بیاورند و پایگاه هایی نظیر تیسفون را به عنوان مرکز تاسیس کردند.

ضیا احمدی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۱۱:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:

باسلام و تشکر از مدیران پایگاه گنجور به‌دلیل استفاده از ظرفیت‌های مختلف همچون هوش مصنوعی برای شرح ابیات؛ با این حال به‌نظر می‌رسد توضیحی لازم داشته باشد تا مخاطبان، این متون را مقدمه بدانند و صحتِ آنها را مطلق نپندارند.

نمونه، شرح بیت زیر:

هر که فدا نمی‌کند دنیی و دین و مال و سر

گو غم نیکوان مخور تا نخوری ندامتش

سعید رجبی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۱۱:۴۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۲:

کنون کُرد از آن تخمه، دادِ نژاد

(دادِ نژاد : به معنی ادعای نژاد)

فردسی بزرگ هزار سال پیش میدانست که روزی خواهد رسید که بیگانگان بخواهند قوم کُرد را از پارس جدا کنند و در این مصرع به زیبایی و زیرکی هرچه تمام توضیح می دهد که :

(اکنون قوم کُرد مدعی هستند [و باشند] که عقبه و نژادشان به ایرانیانی باز می گردد که جنبش آزادی بخش ارمایل و گرمایل ایشان را از چنگال ضحاک رهانیده بودند)

سعید رجبی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۱۱:۳۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۲:

پس آیین ضحاک وارونه خوی

(از دیگر رسم های ضحاک وارونه خوی)

 

چنان بد که چون می‌بدش آرزوی

(اینطور بود که گاهی [مثل یک دیکتاتور] از روی میل شخصی [نه با دلیل و مدرک])

 

ز مردان جنگی یکی خواستی

(یکی از بزرگان سپاه را فرا میخواند)

 

بکشتی چو با دیو برخاستی

([و] او را می کُشت با این بهانه که برعلیه بزرگی قیام کرده ای)

* دیو در اینجا به معنی غول یا اهریمن نیست بلکه به معنی شخصی معروف در دستگاه حکومت است. مثل وقتی که می گوییم : دیوان عدالت اداری ، یعنی صاحب منسبان عدالت اداری

 

کجا نامور دختری خوبروی

(کجا یک دختر خانمی که به زیبارویی مشهور شده بود)

 

به پرده درون بود بی‌گفت‌گوی

(می توانست بدون حرف و حدیث خودش را عفیف در پس پرده نگه دارد )

 

پرستنده کردیش بر پیش خویش

([او را به دربار می آورد] و تبدیلش می کرد به یکی از افراد حرمسرا )

* در شاهنامه اصطلاح «پرستنده» بارها به معنی خدمتکار، کنیز، ملازم و از این دست آورده شده است

 

نه بر رسم دین و نه بر رسم کیش

([که این کار] نه بر اساس آداب دینی بود و نه بر اساس مراسم سنتی )

 

درود

من معمولاً اهل تفسیر یا معنی کردن اشعار نیستم و همواره مخاطبان را به خوانش خود شعر و درک محتوا از واژه های اصلی دعوت می کنم اما در خصوص این چند بیت با توجه به اینکه بسیاری از برداشت ها به صورت مبهم و حتی عقده ها و فانتزی های جنسی ضحاک درک شده بود در حضور بزرگان جسارت کردم و برداشت خودم را عرض کردم. امیدوارم به آنچه که در ذهن والامقام فردوسی بزرگ بوده نزدیک باشد.

جلال انتظاری در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ افسر کرمانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳:

من از روییدن خار سر دیوار دانستم

که ناکس، کس نمی گردد از این بالانشستن ها

 

من همیشه اینو شنیدم. به نظرم روانتر هست

آرش آرش در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۵:۱۷ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۳:

این ابیات برگرفته از بخشی از اندرزنامه‌ی انوشه‌روان «آذرباد مهراسپندان» است که در بند ۱۳ می‌گوید:

زن و فرزند خویشتن جدا از فرهنگ مهل که تو را تیمار و رنج گران برنرسد، تا پشیمان نشوی.

وحید نجف آبادی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۳:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۰:

این ترجمه هوش مصنوعی داستانی شده

بیت دوم رو کاملا برعکس ترجمه کرده

معنای کلی بیت 

وقتی عارف سیر میکنه در عوالم بالا 

هزاران ستاره به گرد پاش نمیرسند

فاطمه زندی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۳:۱۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۹:

درود برداشت خودم را خدمتتان می نویسم 

احدا سامع المناجات،خدای یکتایی  که شنونده مناجات و دعاهای مایی ..

صمدا کافی المهمات،صمد یعنی بی نیاز  ،ای خدایی که بی نیاز هستی تو می توانی مشکلات زندگی مان را کفایت کنی 

هیچ پوشیده از تو پنهان نیست

عالم السر و الخفیات،دانای تمام راز ها و آن چیزهایی که پنهان هستند تویی ..

زیر و بالا نمی‌توانم گفت

خالق الارض والسموات،آفریننده زمین و آسمانها تویی 

شکر و حمد تو چون توانم گفت

حافظ فی جمیع حالات،در تمام حالات و لحظات تو محافظ،و نگهدارنده مایی ..

هر دعایی که می‌کند سعدی

فاستجب یا مجیب دعوات،ف=پس،اجابت کن ای کسی که دعاها را تو می توانی بر آورده سازی ...

شاد و سر بلند باشید 🙏💐

وحید نجف آبادی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۲:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۹:

بیت هشتم:

خُم داده=شرابش خورانیده

چون غم آلود بوده بهش شراب میدن تا از خود بی خود شود

 

وحید نجف آبادی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۹:

ممنون از توضیح بازی، جالب بود

محمدصادق فیضی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۱:۰۹ در پاسخ به امین دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

نظر شما بهترین و صحیح ترین نظر در بین نظراتی که خوانده ام بود تشکر از روشنگری جناب عالی در مطلع شعر مشخص است منظورش خداست

این چنین پرده برانداخته ای یعنی چه؟!

مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟!

پرده برانداختن اشاره به این دارد که خود را به عالم معرفی کردن و رخ نمایی است و مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی عرش پروردگاری را رها کرده ای و در قافیه به خداوند میگوید تو با این عظمت چرا بدون نیاز به عالمیان این کار را کردی

محمدصادق فیضی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۱:۰۳ در پاسخ به مریم دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

تعبیر زیبایی بود ممنون

محمدصادق فیضی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۱:۰۲ در پاسخ به سپهر دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

پیشنهاد میکنم بیشتر راجع به حافظ و افکارش تحقیق کنید افکار ایشان با شما زمین تا آسمان تفاوت دارد.

محمدصادق فیضی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۰:۵۸ در پاسخ به آرش جباری دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

بنده به شخص غزل بیهوده ای از حافظ ندیده ام که این غزل پر مفهوم و معنویت یکی از آنها باشد. اجازه بدید به نظرتون احترام نگذارم!!

محمدصادق فیضی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۰:۵۶ در پاسخ به ناشنااااس دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

نظر شما کاملا صحیح است البته این معشوق یک عشق معنوی را در بر دارد

محمدصادق فیضی در ‫دیروز دوشنبه، ساعت ۰۰:۵۴ در پاسخ به mehrbod دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

با این تفسیر شما مفهوم شعر و معنویت شعر به کلی از بین رفت بنده گمان میکنم شما به خوبی از منظور حافظ در به کار بردن کلمات در جای خود متوجه نیستید. تنها یک پرسش از شما دارم مگر میشود حافظ راجع به زلفِ شاه شجاع غزل بگوید؟

محنام :) در ‫۲ روز قبل، یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹:

این شعر سعدی خیلی قشنگه :))

کنج عدم در ‫۲ روز قبل، یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:

پیشنهاد می‌کنم برگردان به زبان ساده هوش مصنوعی را بردارید چون اکثر ابیات رو اشتباه معنا کرده.

۱
۲
۳
۴
۵۲۸۰