گنجور

حاشیه‌ها

مختارِ مجبور در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۲۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان اکوان دیو » داستان اکوان دیو:

ایا فلسفه‌دان بسیار گوی بپویم براهی که گویی مپوی

فلسفی تا کی تو انکار دل و دین می‌کنی
بار جهل خود به روی دوش سنگین میکنی

 

نزد خود گشتی تو عالم ،جاهلی نزد خرد

با کلامت اهل دل را از چه غمگین میکنی

 

علم قالی داری و محرومی از حال و محال
کام طفل جهل را با وهم شیرین میکنی

 

آدمی را آفریده حق برای آسمان
تو چرا اصرار بر دنیای زیرین میکنی

 

انبیا و اولیا و اهل عرفان و خرد
وانهادی،پیروی از حرف داروین میکنی

 

حکمت ایمانیان را هم بخوان ای بینوا
تا به کی تقلید از یونان و از چین می‌کنی

روح را انکار کردی خاک را گشتی مقر
روی از بالا چو حیوان سوی پایین میکنی

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۲۳ در پاسخ به کوروش دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

بالاتر بروید تمام بخش‌های عربی ترجمه شده است 

قطعا تو شیرین جهان هستی/سخن از آنچه قبلا (در بارۀ شیرین) گفته شده را رها کن

فریما دلیری در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۰۳ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸:

در من نگر و ببین که چونم ز غمت 

بهزاد رستمی در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰:

چون خواجه روز محشر جرم مرا ببخشد

 

از* وعده‌ی عطایش عمری گناه کردم

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵:

عطّار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵
                         
آفتابِ رخِ تو ، پنهان نیست
لیک ، هر دیده ، محرَمِ آن نیست

هر که در عشق ، ذرّه ذرّه نشد
پیشِ خورشید ، پای‌کوبان نیست

ذرّه می‌شُو ، هوایِ جانان را
که به جانان رسیدن ، آسان نیست

مردِ جانان نه‌ای ، مکُن دعوی
زانکه نامرد ، مردِ جانان نیست

شادیِ وصلِ تو ، کَسی یابد
که درین وادی اش ، غمِ جان نیست

تا که دردی نیاید ات پیدا
هرچه دیگر کنی تو ، درمان نیست

سر درین راه باز و پا در نِه
زانکه ره را ، امیدِ پایان نیست

تن بزن ، چند گویی ای عطّار
هر کَسی ، مردِ این بیابان نیست

بهزاد رستمی در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۴۵ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰:

در حاشیه‌یِ بیتِ یکی مانده به آخر: به نظرم اشتباه کردی آقای فروغی

علی میراحمدی در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۱:

زهی شاعر که در هر بیت جهانی می آفریند

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۲۰ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۰۵:

به استناد لغتنامه دهخدا (چاپ دانشگاه تهران،1377)، «ترک» (با تلفظ tark) یعنی «قطعه»؛ از آن جمله است «کلاه سه ترک»، «کلاه چهار ترک» و «کلاه دوازده ترک».

فرهنگ نظام (چاپ شرکت دانش، 1362، تهران، ایران) با نوشتن تلفظ درست، به ریشه پهلوی آن نیز اشاره کرده است.

گفتنی است که در نسخه باکو (1985 میلادی)، به اشتباه آن را «تَرَک» (tarak) نوشته‌اند.

msr در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰:

حرکت‌گذاری کلمات هم بسیار افراطی صورت گرفته، هم مستند نیست، هم غلط دارد: غیر از اینکه تلفظ هجای پایانی تمام قوافی در اصل /ay/ است نه /ey/، موردهایی مثل «عِشوهِ»(!) هم پدیدار شده. لطفاً بازبینی شود.  

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۴۰ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۷۲:

به استناد لغتنامه دهخدا:

1-«یکران» یعنی «اسب اصیل»؛

2-«کیش» در مصرع نخست بیت دوم یعنی «ترکش»، «جای تیر»؛

3-«قربان» در مصرع پایانی یعنی «جای کمان» (دوالی که بر ترکش می‌دوختند و حمایل‌وار بر گردن می‌آویختند).

به این ترتیب، معنی بیت دوم خواهد بود:

«در پایت فدا می‌شوم آن زمان که ترکش بر‌می‌داری؛ و از کیش بیرون می‌آیم (بسیار آشفته می‌شوم) چون جای کمان بر دوش می‌بندی».

محمد جوکار در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱:

درود بر شما 

به نظر درج علامت سوال در پایان مصراع های اول ودوم وچهارم و سوالی خواندن آنها معنی بهتر به رباعی می‌دهد. 

سناتور سنتور در ‫۲ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۱۷ دربارهٔ میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳:

یک نقطه دارد پیش و پس عاقل ز غافل فرق و بس

با لطف حق در یک نفس، غافل به عاقل می‌رسد

میرزا حبیب خراسانی

علی در ‫۳ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۰۵:۰۸ در پاسخ به فرودین دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:

باسلام ، لطفا در قران سری هم به سوره های اعراف، هود، حجر، انبیاء، نمل، عنکبوت، صافات، ذاریات و .... بزنید تا ببینید نظر قران در مورد قوم لوط چیست و چه مجازاتی برای آنها در نظر گرفته شده ، تا متوجه شوید نظرتان درد مورد قلمان چقدر صحت دارد .

حمید شفیع در ‫۳ روز قبل، دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۵۰ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۶۵ - قلب مادر:

این شعر در عین زیبایی واقعا غم‌انگیز است. مخصوصا بیت آخر.

«آه دست پسرم یافت خراش

آخ پای پسرم خورد به سنگ»

محسن عبدی در ‫۳ روز قبل، یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:

بلی باشد ز کار آدمی دور بهشت ...

بهشت و حور به نظر اشاره به این دارد که فرهاد تصویر شیرین را هم روی سنگ ها حکاکی کرده

محسن عبدی در ‫۳ روز قبل، یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:

زبانش کرد پاسخ را فرامشت نهاد ...

فرامشت: فراموش

محسن عبدی در ‫۳ روز قبل، یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:

برآورد از جگر آهی شغب‌ناک چو ...

مصروع: دارای بیماری صرع

محسن عبدی در ‫۳ روز قبل، یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:

چو هر مایه که بود از پیشه ...

هر مایه ای که از هر پیشه بود، آن استاد چینی از بر داشت

برداشت در مصراع اول باید اینطور نوشته شود: بر، داشت.

محسن عبدی در ‫۳ روز قبل، یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:

نمازش برد چون هندو پری را ستودش چون عطارد مشتری را

هندوهای مرتاض برای دفع جن، نماز و دعا برای پری و افراد می‌خوانند.

محسن عبدی در ‫۳ روز قبل، یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد:

در آن حلقه که بود آن ماهِ ...

در آن حلقه یعنی در فکری که شیرین در سر داشت که شیر را آسان تر به دست آورد تا صبح آشفته بود و مثل مار می‌پیچید.

۱
۲
۳
۴
۵
۶
۵۶۶۸