کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:
زین کششها ای خدای رازدان
تو به جذب لطف خودمان ده امان
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:
باطلاند و مینمایندم رشد
زانک باطل باطلان را میکشد
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:
ای یرانا لانراه روز و شب
چشمبند ما شده دید سبب
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:
باز کرد از رطب و یابس حق نورد
روح را من امر ربی مهر کرد
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:
در زمین حق را و در چرخ سمی
نیست پنهانتر ز روح آدمی
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:
آلت شاهد زبان و چشم تیز
که ز شبخیزش ندارد سر گریز
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:
در نظر بودش مقامات العباد
لاجرم نامش خدا شاهد نهاد
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:
سرالناس معادن داد دست
که رسول آن را پی چه گفته است
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۸ - لابه کردن موش مر چغز را کی بهانه میندیش و در نسیه مینداز انجاح این حاجت مرا کی فی التاخیر آفات و الصوفی ابن الوقت و ابن دست از دامن پدر باز ندارد و اب مشفق صوفی کی وقتست او را بنگرش به فردا محتاج نگرداند چندانش مستغرق دارد در گلزار سریع الحسابی خویش نه چون عوام منتظر مستقبل نباشد نهری باشد نه دهری کی لا صباح عند الله و لا مساء ماضی و مستقبل و ازل و ابد آنجا نباشد آدم سابق و دجال مسبوق نباشد کی این رسوم در خطهٔ عقل جز وی است و روح حیوانی در عالم لا مکان و لا زمان این رسوم نباشد پس او ابن وقتیست کی لا یفهم منه الا نفی تفرقة الا زمنة چنانک از الله واحد فهم شود نفی دوی نی حقیقت واحدی:
پس فتادم زان کمال مستتم
از فن زالی به زندان رحم
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۸ - لابه کردن موش مر چغز را کی بهانه میندیش و در نسیه مینداز انجاح این حاجت مرا کی فی التاخیر آفات و الصوفی ابن الوقت و ابن دست از دامن پدر باز ندارد و اب مشفق صوفی کی وقتست او را بنگرش به فردا محتاج نگرداند چندانش مستغرق دارد در گلزار سریع الحسابی خویش نه چون عوام منتظر مستقبل نباشد نهری باشد نه دهری کی لا صباح عند الله و لا مساء ماضی و مستقبل و ازل و ابد آنجا نباشد آدم سابق و دجال مسبوق نباشد کی این رسوم در خطهٔ عقل جز وی است و روح حیوانی در عالم لا مکان و لا زمان این رسوم نباشد پس او ابن وقتیست کی لا یفهم منه الا نفی تفرقة الا زمنة چنانک از الله واحد فهم شود نفی دوی نی حقیقت واحدی:
بهر حالی مینگیری راس مال
بلک از بهر غرضها در مَآل
راس مال یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۸ - لابه کردن موش مر چغز را کی بهانه میندیش و در نسیه مینداز انجاح این حاجت مرا کی فی التاخیر آفات و الصوفی ابن الوقت و ابن دست از دامن پدر باز ندارد و اب مشفق صوفی کی وقتست او را بنگرش به فردا محتاج نگرداند چندانش مستغرق دارد در گلزار سریع الحسابی خویش نه چون عوام منتظر مستقبل نباشد نهری باشد نه دهری کی لا صباح عند الله و لا مساء ماضی و مستقبل و ازل و ابد آنجا نباشد آدم سابق و دجال مسبوق نباشد کی این رسوم در خطهٔ عقل جز وی است و روح حیوانی در عالم لا مکان و لا زمان این رسوم نباشد پس او ابن وقتیست کی لا یفهم منه الا نفی تفرقة الا زمنة چنانک از الله واحد فهم شود نفی دوی نی حقیقت واحدی:
زان بیابان عدم مشتاق شوق
میرسند اندر شهادت جوق جوق
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۸ - لابه کردن موش مر چغز را کی بهانه میندیش و در نسیه مینداز انجاح این حاجت مرا کی فی التاخیر آفات و الصوفی ابن الوقت و ابن دست از دامن پدر باز ندارد و اب مشفق صوفی کی وقتست او را بنگرش به فردا محتاج نگرداند چندانش مستغرق دارد در گلزار سریع الحسابی خویش نه چون عوام منتظر مستقبل نباشد نهری باشد نه دهری کی لا صباح عند الله و لا مساء ماضی و مستقبل و ازل و ابد آنجا نباشد آدم سابق و دجال مسبوق نباشد کی این رسوم در خطهٔ عقل جز وی است و روح حیوانی در عالم لا مکان و لا زمان این رسوم نباشد پس او ابن وقتیست کی لا یفهم منه الا نفی تفرقة الا زمنة چنانک از الله واحد فهم شود نفی دوی نی حقیقت واحدی:
خام شوخی که رهانیدش مدام
از خمار صد هزاران زشت خام
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۸ - لابه کردن موش مر چغز را کی بهانه میندیش و در نسیه مینداز انجاح این حاجت مرا کی فی التاخیر آفات و الصوفی ابن الوقت و ابن دست از دامن پدر باز ندارد و اب مشفق صوفی کی وقتست او را بنگرش به فردا محتاج نگرداند چندانش مستغرق دارد در گلزار سریع الحسابی خویش نه چون عوام منتظر مستقبل نباشد نهری باشد نه دهری کی لا صباح عند الله و لا مساء ماضی و مستقبل و ازل و ابد آنجا نباشد آدم سابق و دجال مسبوق نباشد کی این رسوم در خطهٔ عقل جز وی است و روح حیوانی در عالم لا مکان و لا زمان این رسوم نباشد پس او ابن وقتیست کی لا یفهم منه الا نفی تفرقة الا زمنة چنانک از الله واحد فهم شود نفی دوی نی حقیقت واحدی:
خویش را زین هم مغفل میکند
در عقالش جان معقل میکند
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۸ - لابه کردن موش مر چغز را کی بهانه میندیش و در نسیه مینداز انجاح این حاجت مرا کی فی التاخیر آفات و الصوفی ابن الوقت و ابن دست از دامن پدر باز ندارد و اب مشفق صوفی کی وقتست او را بنگرش به فردا محتاج نگرداند چندانش مستغرق دارد در گلزار سریع الحسابی خویش نه چون عوام منتظر مستقبل نباشد نهری باشد نه دهری کی لا صباح عند الله و لا مساء ماضی و مستقبل و ازل و ابد آنجا نباشد آدم سابق و دجال مسبوق نباشد کی این رسوم در خطهٔ عقل جز وی است و روح حیوانی در عالم لا مکان و لا زمان این رسوم نباشد پس او ابن وقتیست کی لا یفهم منه الا نفی تفرقة الا زمنة چنانک از الله واحد فهم شود نفی دوی نی حقیقت واحدی:
این قضا را گونه گون تصریفهاست
چشمبندش یفعلالله ما یشاست
منظور از تصریف چیست ؟
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۸ - لابه کردن موش مر چغز را کی بهانه میندیش و در نسیه مینداز انجاح این حاجت مرا کی فی التاخیر آفات و الصوفی ابن الوقت و ابن دست از دامن پدر باز ندارد و اب مشفق صوفی کی وقتست او را بنگرش به فردا محتاج نگرداند چندانش مستغرق دارد در گلزار سریع الحسابی خویش نه چون عوام منتظر مستقبل نباشد نهری باشد نه دهری کی لا صباح عند الله و لا مساء ماضی و مستقبل و ازل و ابد آنجا نباشد آدم سابق و دجال مسبوق نباشد کی این رسوم در خطهٔ عقل جز وی است و روح حیوانی در عالم لا مکان و لا زمان این رسوم نباشد پس او ابن وقتیست کی لا یفهم منه الا نفی تفرقة الا زمنة چنانک از الله واحد فهم شود نفی دوی نی حقیقت واحدی:
هر کراهت در دل مرد بهی
چون در آید از فنی نبود تهی
یعنی چه ؟
سید مهدی smb۱۳۴۷@gmail.com در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۹:
اوف، چه شعریه!
اگه در همه عالم جز همین یک شعر، شعر دیگری نبود، برای دنیا و آخرتمون کافی بود.
هزار آفرین ملای کاشانی
نیلوفر کاردان در ۳ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۲۷ در پاسخ به رسول دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹:
کاملا درسته. بیت سوم رو اصلا نمیشه توی وزن خوند.
البته بیت آخر رو میشه تو وزن خوند.
علی میراحمدی در ۳ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:
در خَمِ زلفِ تو آویخت دل از چاهِ زَنَخ
آه، کز چاه برون آمد و در دام افتاد«چاه زنخ» همان گودی در قسمت پایین چانه که اشاره ای است به پایین ترین مراتب هستی یعنی دنیا
شاعر میگوید :ما قصد کردیم که خود را از این مرتبه پایین جسمانی بالا بکشیم ،لاجرم دست در زلف تو زدیم و گرفتار دام زلف یا همان راه پر پیچ و خم عشق شدیم.
علی میراحمدی در ۳ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:
فردا شراب کوثر و حور از برای ماست
و امروز نیز ساقی مهروی و جام می
کسانی از بهشت اخروی بهره میبرند که در همین دنیا اهل خیر و خوبی و زیبابینی و زیبااندیشی باشند.
گویند بهشت و حورعین خواهد بود
آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک
چون عاقبت کار چنین خواهد بود
خیام
کوروش در ۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره: