محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی و پنجم: خیره =بیهوده
امام حسین (ع) بدون هیچ گونه سببی مجروح گشته و روزگارش تیره و تار شده است و دشمنان بر او چیره شدند بدون آنکه رحم و مروت و توجهی به نسب آقا امام حسین (ع) داشته باشند.
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی و دوم: میر سر بریده<امام حسین (ع)
خوابَنیده<کاربرد کهن <خوابانیده
غوغا=اراذل و اوباش <اشاره به لشگریان دشمن
من شاعر قصد دارم در باب پادشاه سر بریده که بر روی خاک خوابانده شده بود و در باب کسی که آبی نکشید اما گرفتار اسیر مشتی اراذل و اوباش شد، سخنی ( شعری یا ابیاتی) بگویم.
بهرام چگینی در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:
عالی بود، مثل همیشه
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی و یکم : مؤبّد= ابدی، جاویدان
سیّد=بزرگوار
مُمجَّد=ستوده شده
من شاعر نیت دارم در باب نوهٔ پیامبر حضرت محمد (ص) همان پیامبر جاویدان و پیشوا و رئیس یا بزرگ ستوده شده که مایهٔ روشنی جهان است، شعر بگویم.
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت سی ام: تولّا≠تبرّا <محبت و دوست داشتن
با گفتن اشعار آیینی من نیت دارم که در باب نوهٔ پیامبر برگزیده و فرزند آقا امیر المؤمنین شعر بگویم و بدین طریق محبت خودم را به این خاندان نشان دهم.
تخلص تمام شد< به تنه
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:
طور با موسی ، ز هم مهجور شد
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت بیست و نهم: هنجار شکنی در مصراع دوم
غزل=شعر عاشقانه
مقتل = به شعر یا نثری گفته می شود که در مدح شهیدان کربلا و مصیبت های کربلا ذکر شده باشد.
دست شستن<کنایه از کنار گذاشتن
از جهان روی برمی گردانم یا جهان را کنار می گذارم که دیگر به دنبال عزت و شرف نمی روم و دیگر اشعار مدحی و عاشقانه نمی گویم و فقط روی می آورم به سرودن مقتل و گفتن اشعار آیینی.
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت بیست و هشتم: پیاله <مجاز < مظروف مراد شاعر است{ظرف و مظروف} <شراب
مأوا شدن =جای گیر شدن
به واسطهٔ غمی که در دل من وجود دارد، من از تمام خوشی و لذت های دنیوی [همانند خوردن شراب در فصل زیبا و خرم بهار] بیزارم؛ و من با غم و اندوه و ناله در گوشه ای ساکن شدم و به این زیبایی ها نمی پردازم.
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۴ در پاسخ به نوشین دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:
مراد آن است که وقتی که وقتی موسی به آتش در کوه طور نزدیک شد خداوند با وی مربوط و همکلام گردید و ارتباط موسی و کوه طور از بین رفت
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۴ در پاسخ به نوشین دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:
متن صحیح است
بعد از سلام و عرض ادب
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۳ در پاسخ به نوشین دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:
هنگامی که موسی مدت خود را به پایان رسانید و همراه خانواده اش (از مدین به سوی مصر) حرکت کرد از جانب طور آتشی دید! به خانواده اش گفت: درنگ کنید من آتشی دیدم، میروم شاید خبری برای شما بیاورم.... هنگامی که به سراغ آتش آمد ناگهان از ساحل راست وادی در آن سرزمین بلند و پر برکت از میان یک درخت ندا داده شد که ای موسی! منم خداوند، پروردگار جهانیان! »
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت بیست و هفتم : مشکبوی عالم<عالم مشکبوی <اضافی مقلوب
به واسطهٔ غم درونی که منِ شاعر دارم، این عالم خوشبو و معطر و این فصل بهار خرم و زیبا در چشم من همچون گور تنگ و تاریکی جلوه می کند.
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ روز قبل، پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:
از پی آن بارِ بار ، بار ندارد
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ روز قبل، پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰:
عجب کاری ، که موری مینداند
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
از بیت بیست و سوم تا بیت بیست و ششم موقوف المعانی دارد.
بیت سوم : خطاب به سبزه. " رویش مرتب و منظم سبزه به چهرهٔ زیبای معشوق تشبیه شده"
مهنّا=چهرهٔ زیبای معشوق<از "هنی" <زنی که زیبا و خوش چهره است {هانیه}
بیت بیست و پنجم : بهار= 1- فصل بهار، 2-بت، 3-شکوفه <مشبه به؛ وجه شبه =زیبایی و مرتب و منظم بودن
نقش =نقاشی
بیت بیست و ششم: تبرا= بیزاری جستن
چک = نوشته
چک تبرا = بیزاری نامه
شاعر خطاب به سبزه: ای سبزه ای که با آمدن فصل بهار و آب شدن برف ها از دست زمستان رها شدی و همچون چهرهٔ زیبای معشوق، منظم و مرتب در کنار هم نشستی ؛ من می دانم که تو شاداب و تر و تازه ای و همچون فصل بهار و یا بیت چین و یا شکوفه های بهاری زیبایی منحصر به فردی داری؛ و من می دانم که تو همچون تخت پادشاهان و نقاشی چینیان زیبا هستی و من دانم که تو همان گونه که رود مولیان موجب زینت شهر بخارا بود، باعث زیباتر شدن فصل بهار شده ای؛ اما با وجود داشتن این همه زیبایی، من به تو توجهی نخواهم کرد و ابیات بعدی من نشانهٔ بیزاری من از زیبایی های تو و فصل بهار می باشد.
اولین بخش قصیده <تغزّل: عشق و معشوق و وصف بهار و طبیعت
از بیت بیست و ششم تا.... وارد تنه اصلی می شود.
علی احمدی در ۲ روز قبل، پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۲۶ در پاسخ به علی میراحمدی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷:
اصولا سیاه نمادی منفی و سپید نمادی مثبت در ادبیات است و این ربطی به نژاد سیاه یا حتی زلف و خال سیاه ندارد . در عباراتی که اشاره فرمودید بار منفی کلمه سیاه منظور است . مثل « سیاهی لشگر» یا « سیاه دل » و نظایر آن.
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت بیست و دوم: کاشانه =همان خانه های کوچک زمستانی و همان اتاق( معنای مطلق خانه)
حورا =همان حوریان که نماد زیبایی و رنگارنگی اند
شاعر می خواهد از مردم بیرون بیایند و لذت ببرند.
با آمدن فصل بهار و بارش باران و رویش گل ها و گیاهان، دنیا همانند بهشتی زیبا شده است و بوی خوش همه جا را فرا گرفته و دشت و دمن همچون چهرهٔ فرشتگان زیبا و رنگارنگ شده و دیگر مجال ماندن در خانهٔ زشت نیست. [ ترغیب شاعر برای رفتن به طبیعت و لذت بردن]
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۰۸ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت بیستم: شاه اسپرغم=ریحان کوهی (معنای مطلق گیاهان) که خوشبو است.
گیاه وقتی یک مدت رشد می کند، سر گیاه می آید زمین و خم می شود.
جعد= موهای کوچک اطراف پیشانی روییده باشد و پیچ و خم دارد.
با آمدن فصل بهار و بارش باران، گیاهانی رشد کردند اما همچون موی پر پیچ و تاب اطراف پیشانی معشوق بعد از کمی رویش برگشته و بر روی سطح زمین گسترده می شود.
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۰۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه:
بیت نوزدهم: مشابه با بیت چهاردهم از لحاظ معنا و مفهوم
ژاله = شبنم
گل لاله را به یاقوت تشبیه می کند.
ژاله به یاقوت؟؟
یا لاله{سرخ رنگ} به یاقوت{سنگ قیمتی سرخ رنگ} ؟؟
تزاحم صور خیال <فرقی ندارد
در مصراع دوم شاعر "خروج از هنجار" انجام داده است؛ "دُر" همانند "قطرات" زیبا و ارزشمند است. ارکان تشبیه جا به جا شده.
با آمدن بارش باران و فصل بهار، قطراتی بر روی گل لاله سرخ رنگ و یاقوت گون نشسته است و این قطرات به قدری زیبا و ارزشمند است که غواصان در دریا به آن تشبیه می کند.
محمد علی آدم پیرا در ۲ روز قبل، جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۱ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه: