گنجور

حاشیه‌ها

کوروش در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

هر که او یک‌بار خود بدنام شد

خود نباید نام جست و خام شد

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

زین کششها ای خدای رازدان

تو به جذب لطف خودمان ده امان

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

باطل‌اند و می‌نمایندم رشد

زانک باطل باطلان را می‌کشد

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

ای یرانا لانراه روز و شب

چشم‌بند ما شده دید سبب

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

باز کرد از رطب و یابس حق نورد

روح را من امر ربی مهر کرد

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

در زمین حق را و در چرخ سمی

نیست پنهان‌تر ز روح آدمی

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

آلت شاهد زبان و چشم تیز

که ز شب‌خیزش ندارد سر گریز

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

در نظر بودش مقامات العباد

لاجرم نامش خدا شاهد نهاد

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

سرالناس معادن داد دست

که رسول آن را پی چه گفته است

 

یعنی چه ؟

 

سید مهدی smb۱۳۴۷@gmail.com در ‫۳ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۹:

اوف، چه شعریه!

اگه در همه عالم جز همین یک شعر، شعر دیگری نبود، برای دنیا و آخرتمون کافی بود.

هزار آفرین ملای کاشانی

نیلوفر کاردان در ‫۳ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۲۷ در پاسخ به رسول دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹:

کاملا درسته. بیت سوم رو اصلا نمی‌شه توی وزن خوند.

البته بیت آخر رو میشه تو وزن خوند.

علی میراحمدی در ‫۳ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:

در خَمِ زلفِ تو آویخت دل از چاهِ زَنَخ
آه، کز چاه برون آمد و در دام افتاد

«چاه زنخ» همان گودی در قسمت پایین چانه که اشاره ای است به پایین ترین مراتب هستی یعنی دنیا 
شاعر میگوید :ما قصد کردیم که خود را از این مرتبه پایین جسمانی بالا بکشیم ،لاجرم دست در زلف تو زدیم و گرفتار دام زلف یا همان راه پر پیچ و خم عشق شدیم.

علی میراحمدی در ‫۳ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:

فردا شراب کوثر و حور از برای ماست

و امروز نیز ساقی مه‌روی و جام می

کسانی از بهشت اخروی بهره میبرند که در همین دنیا اهل خیر و خوبی و زیبابینی و زیبااندیشی باشند.

گویند بهشت و حورعین خواهد بود

آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک

چون عاقبت کار چنین خواهد بود

خیام

۱
۳
۴
۵
۶
۷
۵۵۸۴