ز بدخویی دمی خو وانکردی
مراعاتی به جای ما نکردی
بر آن خوی نخستینی که بودی
از آن یک ذره کمتر وا نکردی
به جای من که بر عهد تو ماندم
ز بدعهدی چه ماندت تا نکردی؟
مگر لطفی که از تو چشم دارم
در آن عالم کنی، کهاینجا نکردی
کجا یک وعدهام دادی که در پی
هزار امروز را فردا نکردی؟
پی یک بوسه گِرد پایهٔ حوض
بسی گشتم، تو دل دریا نکردی
شنیدی حال خاقانی که چون است
ولی بر خویشتن پیدا نکردی



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از بدعهدی و سوء رفتار معشوقش گلایه میکند. او میگوید که هرگز نتوانستهای به خوبی و مهربانی اولیهاش بازگردد و درک نکرده که چقدر از او انتظار دارد. شاعر بر این نکته تأکید میکند که با وجود حفظ عهد خود، معشوق هیچ تلاشی برای جبران این بدعهدی نکرده است. او از لطفی که امیدوار است روزی دریافت کند، یاد میکند و میپرسد که چرا هیچیک از وعدههایش عملی نشدهاند. شاعر بهخاطر محبتش به معشوق، دلشکسته و ناامید است و به یاد خاقانی(شاعر معروف) به وضعیت خود اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر رفتار بد تو، هرگز فرصتی برای من نگذاشتی و به هیچ وجه توجهی به جایگاه من نکردی.
هوش مصنوعی: تو هرگز از آن خوی نخستینی که داشتی یک ذره هم کوتاه نیامدی.
هوش مصنوعی: در جایی که من به عهد و پیمان تو وفادار ماندم، از بدعهدی تو چه چیزی برایت باقی ماند که هنوز آن را انجام ندادهای؟
هوش مصنوعی: من امیدوارم که در آن دنیا لطفی از طرف تو ببینم، چون در این دنیا که انتظار داشتم، چیزی ندیدم.
هوش مصنوعی: کجا قول دادی که در پی هزار امروز، فردا را نیاوردی؟
بسی سر-در-گم و رسوا، در پی بوسهای بودم؛ ولی تو دل به دریا نزدی.
هوش مصنوعی: شنیدی که حال خاقانی چگونه است، اما نتوانستی آن را بر خودت حس کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.