گنجور

حاشیه‌ها

حمید سامانی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰۰:

ناشناس، نامم بها بدادند به معنای ارزش قائل شدن و ارج نهادن است

الهام در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۹ - در تغییر احوال مردم و دگرگونی روزگار:

با درود
لطفاً بیت دوم را تصحیح فرمایید به:
در سماعِ پند، و اندر دیدن آیات حق
چنانچه دقت بفرمایید، در بیت لف و نشر نامرتب مقصود شاعر بوده است: در سماعِ پند (شنیدن پند) گوش زیرکی کر کرده اند.
و در دیدن آیات حق، چشمِ عبرت را کور کرده‌اند.
مازاد بر این مورد، لطفاً در بیت پنجم، عُمَر را تصحیح فرمایید به عَمرو.
مُلک عمرو و زید را جمله به ترکان داده‌اند
سپاسگزارم

مهرداد در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » گوهر عشق:

درود
در بیت ( اگر یزدان پاک از لات عشق است ) لات نمیتواند باشد و ذات صحیح است
اگر یزدان پاک از ذات عشق است
لطفا تصحیح شود

علی آریانا در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۵ - فرق میان دانستن چیزی به مثال و تقلید و میان دانستن ماهیت آن چیز:

بیت زیر پس از بیتِ «طفل ماهیت نداند طمث را/جز که گویی هست چون حلوا ترا» در محل بیت چهارم قرار دارد که در اینجا از قلم افتاده.
طفل را نبود ز وطی زن خبر
جز کھ گوئی ھست آن خوش چون شکر

سعید در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۴:

بیت آخر به این صورت اصلاح شود:
گفته‌‌ای حال کمال از غم من در چه نصاب است
چه‌توان گفت همان عاجز و مسکین و فقیرم
تصحیح شیدفر چاپ مسکو

همیرضا در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۷:

من ذا یُحَدِّثُنی وَ زُمَّ العیسُ
ما لِلغریبِ سِویَ الغریبِ اَنیسُ
* ترجمه از شرح گلستان استاد خزائلی: کیست دیگر که با من به گفتگو بپردازد و حال آن که شتران مهار شدند و کاروانیان رفتند. برای غریب دمسازی جز غریب نیست.

کاف دال در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۱ - رجوع کردن به قصهٔ آن پای‌مرد و آن غریب وام‌دار و بازگشتن ایشان از سر گور خواجه و خواب دیدن پای‌مرد خواجه را الی آخره:

ما چو واقف گشته‌ایم از چون و چند
مهر با لب‌های ما بنهاده‌اند
تا نگردد رازهای غیب فاش
تا نگردد منهدم عیش و معاش
​.
فارابی در این رابطه می‌گوید: کسی که به مرتبهٔ اعلای روحانی و معنوی می‌رسد می‌تواند میان روح خویش و عقل فعال جمع کند. یعنی بی واسطه به عقل فعال اتصال یابد و چون عقل فعال از علت اولی فیض می‌گیرد. پس چنین کسی به واسطهٔ عقل فعال از مبدأ اولی (خداوند) فیض خواهد گرفت0

​.
بایزید بسطامی: سبحانی ما اعظم شانی
.
جمله معروف «انا الحق» (من حقیقت هستم) که در ادبیات فارسی بارها تکرار شده‌است، از حلاج است. برخی این مسئله را نشانه‌ای از ادعای خدایی کردن حلاج می‌دانند؛ حال آنکه عده‌ای دیگر بر این باورند خدا از طریق حلاج سخن گفته‌است.
از دیگر کلمات حلاج، به‌خوبی این معنا آشکار است که وی به نوعی در این شطح، الهیات صوفیه را از منظر خود خلاصه کرده و آن عبارت‌است از تألیه انسان (انسانِ خدا شده)؛ به این معنا که انسان به مدد ریاضت، در خویش واقعیت صورت الهی را می‌یابد. همان صورت که خداوند آن را هنگام آفرینش بر آدمی افکنده بود.

امیر اصغری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۵۰ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۲۹:

بیت هشتم
عاشق از سرزنش...

کاف دال در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۵:

فارابی می‌گوید: «کسی که به مرتبهٔ اعلای روحانی و معنوی می‌رسد می‌تواند میان روح خویش و عقل فعال جمع کند. یعنی بی واسطه به عقل فعال اتصال یابد و چون عقل فعال از علت اولی فیض می‌گیرد. پس چنین کسی به واسطهٔ عقل فعال از مبدأ اولی فیض خواهد گرفت»
حضرت مولانا، همانند این غزل بکرات از جانب خداوند (علت اولی) سخن میگوید0

علی شفیعی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۲۸ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۸ - گل بهاری! بت تتاری!:

نبید صحیح است
به معنی شراب خرما.

مانی جوادی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۴۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۵۹:

سلام،
در بیت چهارم "دردم" صحیح است و نباید بین در و دم فاصله باشد
در بیت هفتم بجای "افتاده" باید "فتاده" باشد.
تشکر

بابک چندم در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۵۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱ - پادشاهی کیومرث سی سال بود:

@ زاغ سران
نوشته شما ناپدید شد ولی این پاسخی است بر پرسشی که داشتی:
نه، کیومرث کورش نیست...
پادشاهان پیشدادی ( و همچنین کیانی) در شاهنامه از متون زرتشتی آمده اند و نه منابع تاریخی...
برخی از پیشدادیان در وداهای آرییان هند نیز آمده اند مانند "یاما" که در اوستا "یی ما" است -> "ییما شیتا" در اوستا (در طول زمان "ییما تبدیل شده به جَم" و پسوند "شیتا به شید" به معنای تابان، درخشنده آنچنانکه در خورشید ) ییما شیتای کهن و جمشید بعدی یعنی ییما و جمِ تابان،درخشان،درخشنده ...
آرییایان هند و ایرانیان حدود 2000 سال قبل از مسیح از یکدیگر جدا شدند و وجود این اشخاص در متون دینی دو گروه می رساند که بسیاری پیشتراز این جدایی ( صدها سال و بلکه هزار یا دو هزاره ای پیشتر) این شخصیتها اگر هم که در زمانی حقیقتاً وجود داشته و افسانه نبوده اند، تا زمانی پیش از این جدایی تبدیل به افسانه و اسطوره شده بودند، در وداها و اوستای کهن نیز اینان شخصیتی افسانه/اسطوره ای دارند...

محمد غوث (ندا) در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۴۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۹:

وزن غزل که درینجا:
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
نگاشته شده در اصل:
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
است.

پریسا در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۳۱ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۸ - تمثیل در بیان ظهور خورشید حقیقت در آیینه کائنات:

عدم آینه عالم عکس و انسان چو چشم عکس در وی شخص پنهان
عدم به معنای فضای خالی از ماده یا انرژی یا نور هست که بیشتر جهان رو تشکیل داده و عالم عکس به منظور بازتاب نور حق یا بهتر بگیم بازتاب نوری که حامل دیتا هست و عناصر رو به وجود میاره،که این دیتا همان آگاهی حقیقی یا حق یا انسان کامل یا عقل اول یا پیر یا قطب است،همه به یک معنی است،هو در ابتدا یه سایت یا فضایی ایجاد می‌کنه به اسم عدم و سپس عقل اول یعنی روح کل عالم آگاهی و دیتای کل عالم در این فضا بازتاب میشه و تا عدم نباشه ماده نمی‌تواند وجود داشته باشد.و انسان آفریده شده تا جمال جانان یا هو را ببیند ،خداوند انسان را آفرید تا خود را بنگرد به همین دلیل انسان چشم این عالم است که در وی شخصی پنهان است و آن شخص همان بیننده یعنی خداوند است.

nabavar در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۴۸ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » مرغ سحر (در دستگاه ماهور):

گرامی مجتبا
سَرا درست است از مصدر سَرائیدن

محمد در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

سلام ، خسته نباشید
دوستان شما چطور شعر میتونید بخونید؟ هرچی درمورد شعر خوندن میدونید بگید . من هرچی سعی میکنم شعر بخونم کمتر موفق میشم .
بعد از اینکه تونستم شعر رو درست بخونم ، چطور میتونم متوجه مفهومش شم؟ خیلی دوست دارم شعر خوندن رو و هم اینکه تو تحصیل هم بهش نیاز دارم
ممنون میشم اگه راهنمایی کنید

مصطفی نجف زاده در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

این شعر زیبا محترم آقای وحید قاسمی خواننده نامدار افغانستان به زیبایی تمام نواخته

ابراهیم در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۵ - غزل:

معنی بیت اخر چیه تشکر

حمید رضا صادقی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۰۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

این شعر پرده از زندگی سعدی و دوران درویشیش برمیداره ، و صحت نداره اینکه میگن در سن کم سروده شده ، و این غزل پر از راز دهر هست

امید در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷:

من بی سوادی ام کهفقط از خواندن دیوان شمس دارم لذت میبرم
اما اصلا غزل شماره 197 تا غزل شماره 203 به دلم نمینشیند
اگر بی ادبی نباشد احساس میکنم ای اشعار اصلا برای مولا نیستند
بیشتر شبیه یک متن ساده نوشته شدند
بهرحال من در این چند غزل لذتی ندیدم
البته که درک من از فهم زیبایی این غزایات ناقص است
اما نتوانستم تحیرم را بازگو نکنم همین

۱
۲۰۷۳
۲۰۷۴
۲۰۷۵
۲۰۷۶
۲۰۷۷
۵۴۹۴