زلفای قجری رِ درهم و بشکسته مکن واز
درهای سِلامت رِ به روم بسته مکن واز
گر ما رِ مِخْیْ، ها، نِمِخْیْ نه، دو کلیمه
اینبار مو رِ مثل همهبار خسته مکن واز
یار اینجیه اِمشو مَخَن آوازه موذن
تام، خادم مِچِّد، درِ گلدسته مکن واز
از زلف کُتا ابروی پیوسته شو و روز
عمرم رِ کُتا، رنجُمِ پیوسته مکن واز



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر نغمهای عاشقانه است که درباره عدم آزردگی و زیبا بودن ارتباط عاشقانه صحبت میکند. شاعر از معشوقهاش میخواهد که زلفش را به هم نریزد و از درهای سلامت و محبت دور نشود. همچنین از او میخواهد که در احساسات و ارتباطاتشان به آرامش ادامه دهند و او را مانند گذشته آزرده و خسته نکند. شاعر از یار میخواهد که با صدای دلنشینش باعث خوشحالی و آرامش شود و از او میخواهد که روزهای عمرش را بینقص و با شادی سپری کند.
هوش مصنوعی: زلفهای پیچیده و آشفتهات را خراب نکن و درهای خوشبختی را به روی خود نبند.
اگر ما را میخواهی بگو آری، اگر نمیخواهی بگو نه، دو کلمه! اینبار مثل همیشه ما را خسته نکن باز.
ای مؤذن امشب یار اینجاست، آواز نخوان. تو هم ای خادم مسجد در گلدسته را باز نکن.
موهای کوتاه و ابروی پیوسته عمرم را شب و روز کوتاه کرده است، باز رنجم را همیشگی نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.