گنجور

 
خواجوی کرمانی

ای باغبان بگو که ره بوستان کجاست

در بوستان گلی چو رخ دوستان کجاست

وی دوستان چه باشد اگر آگهی دهید

کان سرو گلعذار مرا بوستان کجاست

تا چند تشنه بر سر آتش توان نشست

آن آب روح پرور آتش نشان کجاست

دردم بجان رسید و طبیبم پدید نیست

دارو فروش خسته دلانرا دکان کجاست

من خفته همچو چشم تو رنجور و در دلت

روزی گذر نکرد که آن ناتوان کجاست

چون زاب دیده ناقه ما در وحل بماند

با ما بگو که مرحله کاروان کجاست

از بس دل شکسته که بر هم فتاده است

پیدا نمی شود که ره ساربان کجاست

در وادی فراق بجز چشمهای ما

روشن بگو که چشمه ی آب روان کجاست

خواجو ز بحر عشق کران چون توان گرفت

زیرا که کس نگفت که آنرا کران کجاست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مجیرالدین بیلقانی

ای دل نه سنگ خاره ای! آخر فغان کجاست؟

وی دیده گر نسوختی اشگ روان کجاست؟

ای جان خسته! آن نفس نیم سرد کو؟

وان ناله ها که اید ازو بوی جان کجاست؟

ای صبر سر گرفته! اگر زنده ای هنوز

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مجیرالدین بیلقانی
سلمان ساوجی

ای دل نه سنگ خاره‌ای آخر فغان کجاست؟

وی شوخ دیده چشم سرشک روان کجاست؟

قاسم انوار

در خاکدان دهر دلی شادمان کجاست؟

یک دل که ایمنست ز غم در جهان کجاست؟

در گیر و دار فتنه دوران بسوختیم

داری خبر بگوی که: دارالامان کجاست؟

در صومعه چو جرعه ای از درد درد نیست

[...]

اهلی شیرازی

دینم ببرد آن بت و گوید که جان کجاست

ناصح که کرد منع دلم، این زمان کجاست

گفتی که جای یار مکن جز درون جان

ما فرق تا قدم همه یاریم، جان کجاست

چون شمع مردم از غم و اکنون که با توام

[...]

اسیری لاهیجی

روی تو ظاهرست بعالم نهان کجاست

گر او نهان بود بجهان خود عیان کجاست

عالم شدست مظهر حسن و جمال تو

ای جان بگو چه مظهر و ظاهر جهان کجاست

در هر لباس حسن تو هر لحظه رو نمود

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اسیری لاهیجی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه