مهران در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹:
قطار در بیت دوم به معنی ردیف ساختن است و مشدد هم خوانده می شود قطار یه کلمه جدید بلکه قدیم است و در گویش لری به هر چیز ردیف شکل گفته می شود مانند قطار فشنگ.
آینۀ صفا در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰:
در بیت
ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت / با درد صبر کن که دوا میفرستمت
میتوان درد را هم «دَرد» به معنی رنج و ناخوشی خواند و هم «دُرد» به معنی رسوبِ تهنشین شدهی شراب در انتهای خمر که میزانِ الکلِآن بسی بیشتر بوده و هر کسی توان نوشیدن آن را نداشته است. هر دو خوانش معنی مشابهی دارند (شراب، التیامِ درد هجران است) ولی در خوانشِ «دُرد» لایهای اضافی از معنی پنهان است: این دردِ هجران مرحلهی پیش از دوای وصال است. یعنی باید بر تلخیِ شراب صبر کرد تا دوای آن اثر کند.
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش / بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
رویا در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۹:
فکر میکنم رند باید کسره بگیره، چون مضاف الیه هست توی این جمله.
اَتَتْ رَوائحُ رَندِ الحِمی و زاَد غَرامی
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹:
فقط اگر کسی میداند که در آلبوم اپرای عروسکی مولانا ،فکر کنم نام آلبوم همایون شجریان و محمد معتمدی این بود ،کسی که در این آهنگ که گفتم ،کرانی ندارد بیابان ما ...ابتدای آهنگ میخواند کیست ،خوشحال میشوم بگوید...واقعا صدای بی نظیری داشت !
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۲:
البته دقت که میکنم در آهنگ کلام همان افغان زیباتر است
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۲:
درود...
آیا نباید در مصراع دوم بیت اول به جای افغان ،فغان باشد ؟
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۰:
پاینده و شاد باشید و از غمها دوری جویید ...♡سپاس و تشکر
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:
من هم خدای را سپاس گفته و همچنین خیلی خوشحال شدم که سرزمین مادری من ایران است ...با هزار رنگ و چهار فصل و ده ها هزار شاعر و فرهیخته و دانشمند...آری سعدی در غزل هاشان کمتر رقیبی دارد ...در هر محتوایی از اشعار شاعری هست که استثنا باشد در غزل عاشقانه الحق سعدی غوغا کرده ...
بی شک اشعار ایشان و اشعار مولانا حافظ و فردوسی و بقیه شعرا در صورت ترجمه شدن به زیان های دیگر غوغایی میکند در جهان ؛ولی شوری که به همین زبان شیرین فارسی -پارسی - در آدمی میاندازد با دیگر زبان ها قابل مقایسه نیست ...اگر این افراد خارج از ایران این اشعار ترانه شده را بخوانند و یک بار هم اگر میتوانستند با همین زبان پارسی میخواندند دیگر عاشق این زبان میشدند ... .
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۱۰ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۱:
در وصف کردن خداوندگار ،هر چه گویی کم است ...
آرش ثروتیان در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۸:
بیت سوم:
از باغ روی تو تا دور گشتم
وزن ایجاب می کند چنین باشد:
ز باغ روی تو تا دور گشتم
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۵۷ در پاسخ به وحيدو دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:
سلام
اما از نظر من اصلا به امام زمان اشاره ای نداشته و فکر هم نکنم باشد ... .سپاس
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۵۴ در پاسخ به nabavar دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
سلام و درود ناباور عزیز ...فکر کنم همایون شجریان نیز اینگونه این شعر را خواندند
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۵:
درود دوستان و هزار درود به سعدی بزرگ
چه زیبا هست این بیت آخر: ز خاک سعدی بیچاره بوی عشق آید هزار سال پس از مرگش ار بینبویی...
حتی خود سعدی هم میدانست که عشقش چنان است که تا قرنهای قرن پس از او از خاک جسم و تن و روح و دل و قلب خود رها شدنی نیست ...و رها کردن آن هم در اختیار خویش نیست ...
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۲:
واقعا مولانا آدم بسیار بزرگی ست من با حرف حجت malmir موافق هستم ...درود بیکران به مولانا بزرگ
خیلی واضح هست که او از عشق و جدایی شمس به نوری بسیار زیبا و بزرگ رسید ؛البته این یک توصیف است ولی او به خدای رسید... .و این شعر به زیبایی تمام حیرانی انسانی را در رسیدن به خدا نشان میدهد ...برای رسیدن به خدا باید از خود رها شد ...
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۳۲ در پاسخ به Sara دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۲:
البته ابیات ابتدایی به اینگونه است ولی از یک جا به بعد دیگر سوالی نیست
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۲۶ در پاسخ به منصور دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۲:
بله خیلی کمک میکنه ...و حتی برخی به وسیله خوانندگان و مخصوصا اجراشون اگر زیبا باشه ... .
در واقع موسیقی به آدمی آرامش میده من خودم موسیقی سنتی رو به بقیه سبکها ترجیح میدم ولی بقیه سبک ها هم خیلی خوی هشتن خوانندگانی خوش صدا و خوب که به خوبی اجرا میکنن ...چاووشی هم بسیار خوب اجرا میکنه .
و در ادامه حرفم ،گفتم که موسیقی به آدم آرامش میده ،در میان صداهای دلنشین که از یک ساز بلند میشه و صدای خم خواننده با متن شعر زیبای شاعران بزرگ کشورمون ؛اگر کسی که گوش میده زندگی ش پر از غم باشه ویا خوش تصور کنه که غمگین هست و در کل یک غمی داشته باشه این آهنگ به اون خیلی تاثیر میزاره ...این فرد میتونه بیاد و این شعر. رو ببینه تو دیوان شعری و ...و اون فرد درک خیلی زیبایی از این شعر میکنه چون اون رو. از دیدی نگاه کرده جدا از دید فیلسوفانه و اندیشمندانه ...
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۱۴ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۰۹ - بینی جهان را خود را نبینی:
سلام
به نظرم این شعر اشاره مستقیم به این موضوع به این که خود را اصلاح کرده و از این دنیا چشم بپوشیم نکرده ولی شاید برای برخی این نتیجه گیری شود ،به نظر من بیشتر به این آدمی را نصیحت میکند که مرگ را جزو از طبیعت خود بداند و از مرگ نهراسد ...
ولی من در کل با این موضوع مخالف هستم که این دنیا را نادیده گرفت ومرگ را دری برای رفتن به آن دنیا دانست...به نظر من این دنیا بسیار مهم هست حداقل یکی از آن دلایلی که شاید آن را مهم میکند این است که در این دنیا پای میگذاریم و در آن دنیا اعمال مان بر اساس این اعمال انجام شده در این دنیا بررسی میشود پس این دنیا مهم هست ...این دنیا مهم هست و آن دنیا مهم نه !اما آن دنیا زیبا چرا ...
البته این دنیا هم بسیار زیبا هست ...بنده با وجود تمامی غم ها و دوری ها و سختی ها و شکست های در زندگی و با خستگی بیش از اندازه باز به نظرم چیزهای کوچکی هست که آدمی را بسیارخوشحال کند ...عمه من برای من دو کتاب گرفته !همین آنچنان مرا شگفت زده کرد که خوشحالی من بسیار بیش از این چند هفته شده ...تصمیم گرفته ام که جدا از شرایط زندگی شاد باشم ...به نظر من نباید شادی را از خویش دریغ کرد ...
همیرضا در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۶:۳۴ در پاسخ به صدرا فقیه دربارهٔ کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۲۳:
با سپاس، تصحیح شد.
کوروش در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۴:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۳ - بیان آنک نور که غذای جانست غذای جسم اولیا میشود تا او هم یار میشود روح را کی اسلم شیطانی علی یدی:
یا حریص االبطن عرج هکذا
انما المنهاج تبدیل الغذا
یا مریض القلب عرج للعلاج
جملة التدبیر تبدیل المزاج
ایها المحبوس فی رهن الطعام
سوف تنجو ان تحملت الفطام
ان فیالجوع طعام وافر
افتقدها وارتج یا نافر
اغتذ بالنور کن مثل البصر
وافق الاملاک یا خیر البشر
لطفا ترجمه کنید
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹: