گنجور

حاشیه‌گذاری‌های سفید

سفید


سفید در ‫۲۶ روز قبل، شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۵:

 

هر که یک دل را نوازش کرد، عالم را نواخت...

 

 

سفید در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷:

 

به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت...

 

 

سفید در ‫۱ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:

 

درد دوری می‌کشم گرچه خراب افتاده‌ام

بار جورت می‌برم گر چه تواناییم نیست...

 

 

سفید در ‫۱ ماه قبل، جمعه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۸ - تتمهٔ قصهٔ مفلس:

 

کون پر چاره‌ست هیچت چاره نی

تا که نگشاید خدایت روزنی

 

گرچه تو هستی کنون غافل از آن

وقت حاجت حق کند آن را عیان... 

 

گفت پیغمبر که یزدان مجید

از پی هر درد درمان آفرید

 

لیک زان درمان نبینی رنگ و بو

بهر درد خویش بی فرمان او...

 

 

سفید در ‫۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۴:

 

عاشقان را گرچه در باطن جهانی دیگرست...

 

 

سفید در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۵۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸ - جرس کاروان:

 

پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق

داده نوید زندگی جاودانی‌ام...

 

گوش زمین به نالهٔ من نیست آشنا

من طایر شکسته‌پر آسمانی‌ام...

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۳ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۶۵:

 

پس گفت مرا که تاق خواهی یا جفت

گفتم به تو جفت و از همه عالم تاق... 

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

 

تو را ز کنگرهٔ عرش می‌زنند صفیر

ندانمت که در این دامگه چه افتاده‌ست

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱:

 

در عالم وصفش به جهانی برسیدم

کاندر نظرم هر دو جهان مختصری بود...

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۵:

 

تو مرو گر بروی جان مرا با خود بر...

 

 

سفید در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۰:

 

در آن حالی که حالم بازجویی

محالی را میسر می‌توان کرد...

 

 

سفید در ‫۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹:

 

چون متصور شود در دل ما نقش دوست

همچو بتش بشکنیم هر چه مصور شود...

 

 

سفید در ‫۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۳۵ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۰:

 

جان چه می‌دانست از دنیا چه‌‌ها خواهد کشید... 

خاکبازی‌های طفلان را تماشا کرده بود...

 

 

سفید در ‫۳ ماه قبل، جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۵۱ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل بیست و سوم - هرکس این عمارت را به نیّتی می‌کند:

 

چراغ اگر می‌خواهد که او را بر بلندی نهند، برای دیگران می‌خواهد و برای خود نمی‌خواهد. او را چه زیر چه بالا، هرجا که هست، چراغ منوّر است‌؛ الّا می‌خواهد که نور او به دیگران برسد.

 

این آفتاب که بر بالای آسمان است، اگر زیر باشد همان آفتاب است الّا عالم تاریک ماند. پس او بالا برای خود نیست، برای دیگران است...

 

 

سفید در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۴ - قصه آنکس کی در یاری بکوفت از درون گفت کیست آن گفت منم گفت چون تو توی در نمی‌گشایم هیچ کس را از یاران نمی‌شناسم کی او من باشد برو:

 

ای خدا جان را تو بنما آن مقام

کاندرو بی‌حرف می‌روید کلام...

 

 

سفید در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۴ - قصه آنکس کی در یاری بکوفت از درون گفت کیست آن گفت منم گفت چون تو توی در نمی‌گشایم هیچ کس را از یاران نمی‌شناسم کی او من باشد برو:

 

نیست گنجایی دو من در یک سرا...

 

 

سفید در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۴ - قصه آنکس کی در یاری بکوفت از درون گفت کیست آن گفت منم گفت چون تو توی در نمی‌گشایم هیچ کس را از یاران نمی‌شناسم کی او من باشد برو:

 

خام را جز آتش هجر و فراق

کی پزد کی وا رهاند از نفاق...

چون توییِ تو هنوز از تن نرفت

سوختن باید تو را در نارِ تفت...

 

 

سفید در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷ - قصهٔ دیدن خلیفه لیلی را:

 

لا احب الآفلین گو چون خلیل...

 

 

سفید در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷ - قصهٔ دیدن خلیفه لیلی را:

 

گفت لیلی را خلیفه، کان توئی

کز تو مجنون شد پریشان و غوی؟

 

از دگر خوبان تو افزون نیستی!

گفت خامش، چون تو مجنون نیستی

 

 

سفید در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۸ - تتمهٔ قصهٔ مفلس:

 

معنی آن باشد که بستاند تو را

بی نیاز از نقش گرداند تو را...

 

 

۱
۲
۳
۱۵
sunny dark_mode