در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها قصاب کاشانی مصرع یا بیتی از حافظ را عیناً نقل قول کرده است:
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰
قصاب کاشانی (بیت ۶): خوشم ز مصرع حافظ که گفت ای قصاب - چهها است بر سر این قطره محالاندیش
حافظ (بیت ۳): خیال حوصلهٔ بحر میپزد هیهات - چههاست در سرِ این قطرهٔ مُحال اندیش!
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۰ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰
قصاب کاشانی (بیت ۸): نگه به جانب قصاب کن که حافظ گفت - اگر تو زهر دهی به که دیگران تریاک
حافظ (بیت ۵): اگر تو زخم زَنی بِهْ که دیگری مَرهم - و گر تو زَهر دهی بِهْ که دیگری تریاک
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - دامان رقیب :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰
قصاب کاشانی (بیت ۳): مست از خانه برون تاختهای یعنی چه -
حافظ (بیت ۱): ناگهان پرده برانداختهای یعنی چه؟ - مست از خانه برون تاختهای یعنی چه؟
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲:ای ذات پاکت از همه ماسوا، سوا - وز درگه تو یافته هر بینوا، نوا
حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:چشم و چراغ جمع رسُل هادی سبل - سلطان چار بالش ایوان اصفیا
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸:دارم از دست تو شب تا صبح با چشمی پر آب - ناله همدم، باده خون، مطرب فغان، راحت عذاب
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲:صبح دولت میدمد کو جام همچون آفتاب - فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵:شبم به محنت و روزم به هجر یار گذشت - تمام مدت عمرم بر این قرار گذشت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:کنون که میدمد از بوستان نسیمِ بهشت - من و شرابِ فرحبخش و یارِ حورسرشت
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲:پیش شمشیر تو تسلیم شدن دین من است - در سر کوی تو قربان شدن آیین من است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:روزگاریست که سودایِ بتان دینِ من است - غمِ این کار نشاطِ دلِ غمگینِ من است
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳:از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند - یکنفس چاشنی عمر ثباتم دادند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:دوش وقتِ سَحَر از غُصّه نجاتم دادند - واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶:روزی که خط به گرد رخش جلوهگر شود - آیا چه فتنهها که به دور قمر شود
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:ترسم که اشک در غمِ ما پردهدر شود - وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۲:عشقت نه سرسریست که از دل به در شود - مهرت نه عارضیست که جای دگر شود
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸:از آن رو سرمه دنبالهدارش قصد جان دارد - که چشمش نیم کش پیوسته ناوک در کمان دارد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:بتی دارم که گِرد گل ز سُنبل سایهبان دارد - بهارِ عارضش خطّی به خونِ ارغوان دارد
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶:هزار حیف کزین عمر پنجروزه خویش - نیافتیم که ما را چه خواهد آمد پیش
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:دلم رمیده شد و غافلم منِ درویش - که آن شِکاریِ سرگشته را چه آمد پیش
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۵:به جد و جهد چو کاری نمیرود از پیش - به کردگار رها کرده به مصالح خویش
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۰:پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خاک - زنم بهجیب کفن تا بهطرف دامن چاک
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:اگر شراب خوری جُرعهای فَشان بر خاک - از آن گناه که نَفعی رسد به غیر چه باک؟
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:هزار دشمنم اَر میکنند قصدِ هلاک - گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۸:ای خوش آن روز که از خواب گران برخیزم - به تمنای تو ای سرو روان برخیزم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶:مژدهٔ وصلِ تو کو کز سرِ جان برخیزم - طایرِ قُدسم و از دامِ جهان برخیزم
-
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۰:هرگز به کام دل ننشستیم روبهروی - یک لحظه با وصال تو ای ترک تند خوی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۶:بلبل، ز شاخِ سرو، به گلبانگِ پهلوی - میخوانْد دوش، درسِ مقاماتِ معنوی