گنجور

 
قصاب کاشانی

به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ

بود همیشه تو را ز آفت سما حافظ

به هر اراده که داری رسی به مطلب دل

ز هر دلی گذری گرددت دعا حافظ

اگرچه گل ز نسیم صبا خطر دارد

تو آن گلی که بود دائمت صبا حافظ

به‌ خاطر تو گزندی ز چشم بد نرساد

بود تو را ز همه دردها دوا حافظ

فکند اگر گرهی روزگار در کارت

مدار بیم که باشد گره‌گشا حافظ

مرا امید که از آفت زمانه بود

تو را دعای سحرگاه پیر ما حافظ

امید آنکه به دنیا و آخرت قصاب

بود مدام تو را شاه اولیا حافظ

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode