گنجور

 
عراقی مجیرالدین بیلقانی

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱ :: مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸

    عراقی (بیت ۱): گل صبح دم از باد برآشفت و بریخت - با باد صبا حکایتی گفت و بریخت

    مجیرالدین بیلقانی (بیت ۱): گل صبحدم از باد برآشفت و بریخت - با باد صبا حکایتی گفت و بریخت



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:هر سحر صد ناله و زاری کنم پیش صبا - تا ز من پیغامی آرد بر سر کوی شما

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:ای مرا یک بارگی از خویشتن کرده جدا - گر بدآن شادی که دور از تو بمیرم مرحبا


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲:تا تو از هستی خود، خود را نگردانی جدا - هودج جان چون نهی در بارگاه کبریا


  2. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:ای ز فروغ رخت تافته صد آفتاب - تافته‌ام از غمت، روی ز من بر متاب

    عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح شیخ بهاء الدین زکریا ملتانی:لاح صباح الوصال در شموس القراب - صاح قماری الطرب دار کئوس الشراب


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۵:یا سید المکرمات بابک خیرالمآب - کفی مغیث الوری کفک فی کل باب


  3. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:عراقی بار دیگر توبه بشکست - ز جام عشق شد شیدا و سرمست


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » شکوائیه » شمارهٔ ۱۰:فلک را عهد بس نااستوار است - همه کار جهان ناپایدارست


  4. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱:در جام جهان نمای اول - شد نقش همه جهان ممثل

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:ای دیده، بدار ماتم دل - کو در خطری فتاد مشکل


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۱۸:الصبح علی الضلام مقبل - ان تسق لنا المدام عجل


  5. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵:أکُئوس تلالات بمدام - ام شموس تهللت بغمام

    عراقی » لمعات » لمعۀ دوم:از صفای می و لطافت جام - در هم آمیخت رنگ جام و مدام


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۲۰:یا ملیح الکلام هات الجام - اسقنی قهوة کماء غمام


  6. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:آن بخت کو که بر در تو باز بگذرم؟ - وآن دولت از کجا که تو بازآیی از درم؟

    عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - در نعت رسول اکرم (ص):شهبازم و شکار جهان نیست در خورم - ناگه بود که از کف ایام برپرم

    عراقی » لمعات » بسم الله الرحمن الرحیم:گفتا به صورت ار چه ز اولاد آدمم - از روی مرتبت به همه حال برترم


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۸:هر شب که سر به جیب تحیر فرو برم - ستر فلک بدرم و از سدره بگذرم


  7. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:ای دل و جان عاشقان شیفتهٔ لقای تو - سرمهٔ چشم خسروان خاک در سرای تو


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶:داد دلم به دست غم طره دلربای تو - برد به عرض بوسه جان عارض جانفزای تو


  8. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۵:ای راحت روح هر شکسته - بخشای به لطف بر شکسته


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۴:شاها! تویی آنکه از دل تست - آوازه ماه و خور شکسته


  9. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰:ای عشق، کجا به من فتادی؟ - وی درد، به من چه رو نهادی؟


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۳۳:هجرانک محرق فؤادی - اعراضک زاید ودادی


  10. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵:الا، قد طال عهدی بالوصال - و مالی الصبر عن ذاک الجمال


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۴۱:بنانک مستعد بالنوال - و شأنک غالب فی کل حال


  11. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱:چنانم از هوس لعل شکرستانی - که می‌برآیدم از غصه هر نفس جانی


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴:ز تاب زلف تو ای آفتاب روحانی - به مشگ سوده در آمد هزار ارزانی


  12. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹:بیا، که بی‌تو به جان آمدم ز تنهایی - نمانده صبر و مرا بیش ازین شکیبایی

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶:زهی! جمال تو رشک بتان یغمایی - وصال تو هوس عاشقان شیدایی

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸:کشید کار ز تنهاییم به شیدایی - ندانم این همه غم چون کشم به تنهایی؟

    عراقی » لمعات » لمعۀ سیزدهم:حجاب روی تو هم روی تو است در همه حال - نهانی از همه عالم، ز بس که پیدائی


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » شکوائیه » شمارهٔ ۴۰:چه وقت موی سیپدست روز برنایی - چه روز زحمت پیری است وقت زیبایی

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۴:بلند بختا با بختیان همت تو - گرفت بخت سخن تازگی و برنایی


  13. عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵:نه از تو به من رسید بویی - نه وصل توام نمود رویی


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۸:جانا همه آیت نکویی - در شأن تو آمده ست گویی


  14. عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - ایضاله:دلا در بزم عشق یار، هان، تا جان برافشانی - که با خود در چنان خلوت نگنجی، گر همه جانی


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۳:زهی با حسن تو همدم صفا و لطف روحانی - به زلف ار سایه خضری به لب چون آب حیوانی


  15. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱:گل صبح دم از باد برآشفت و بریخت - با باد صبا حکایتی گفت و بریخت


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸:گل صبحدم از باد برآشفت و بریخت - با باد صبا حکایتی گفت و بریخت


  16. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:ای جملهٔ خلق را ز بالا و ز پست - آورده ز لطف خویش از نیست به هست

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:پیری ز خرابات برون آمد مست - دل رفته ز دست و جام می بر کف دست

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴:بیمار توام، روی توام درمان است - جان داروی عاشقان رخ جانان است


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶:زین بیش مکن ریش که شد کارت سست - وین سستی کار تو ز فعل بد تست

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷:دوش از چشمم سرشگ گلگون ره جست - در جام شراب ریخت صد قطره نخست

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳:چون دید بتم که کار من بر خطرست - وز درد دلم بر رخ زردم اثرست

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵:شبها که من از وصل تو بودم سرمست - مسکین دلم از روز غم ایمن نشست

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶:زان طیره نیم کان بت آزار پرست - دل بست مرا به عشوه و پشت شکست

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰:عهدیست که جام می ندیدم بر دست - نه عشرت پنج روزه وامن پیوست


  17. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷:بی آنکه دو دیده بر جمالت نگریست - در آرزوی روی تو خونابه گریست


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱:زان روز که چشم من به رویت نگریست - نگذشت شبی که در غمت خون نگریست

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲:ای دیده نگویی که ترا با دل چیست - وی دل ز تو چند خواهد این دیده گریست


  18. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:دیشب دل من خیال تو مهمان داشت - بر خوان تکلف جگری بریان داشت


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶:هر زخم جفایی که فلک پنهان داشت - زد بر دل ما از قضا فرمان داشت


  19. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱:از بخت به فریادم و از چرخ به درد - وز گردش روزگار رخ چون گل زرد

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲:گر من روزی ز خدمتت گشتم فرد - صد بار دلم از آن پشیمانی خورد


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۰:از روی خرد شعر ترا ای سره مرد - ماننده به آب بیلقان باید کرد


  20. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۵:هر کتب خرد، که هست، اگر برخوانند - در پردهٔ اسرار شدن نتوانند


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۹:بر درگه وصل یار سرهنگانند - بی سیمان را ز در برون می رانند


  21. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۵:ای از کرمت مصلح و مفسد به امید - وز رحمت تو به بندگان داده نوید

    عراقی » لمعات » لمعۀ چهارم:خود گفت حقیقتی و خود شنید - زآن روی که خود نمود خود را خود دید


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۶:چون کار من از شهاب بر چرخ رسید - وز دست غمم به لطف خود باز خرید


  22. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۶:یاری که نکو بخشد و بد بخشاید - گر ناز کند و گر نوازد شاید


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۱:دوران فلک چون تو شهی ننماید - تیغ پدرت بند فلک بگشاید

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۲:بنمای رخ ار کام منت می باید - زان پیش که دود از آتشت برناید

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۳:خورشید رخت شبی که وصل آراید - با پرتو او ستاره پیدا ناید

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۴:ای صبر نگفتی چو غمی پیش آید - خوش باش که کار تو ز من بگشاید


  23. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸:این عمر، که برده‌ای تو بی‌یار بسر - ناکرده دمی بر در دلدار گذر


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۸:من دوش به یار گفتم ای تنگ شکر - شاید که ترا گزم بار دگر


  24. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹:افتاد مرا با سر زلفین تو کار - دیوانه شدم، به حال خویشم بگذار


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۲:ای از غم هجران تو ای طرفه نگار - در هر نفسی شکایتم بودی کار

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۳:یارم سخن عشوه نهاد اندر بار - غم تاختن آورد ز من برد قرار

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۴:یک تیر جفا نماند کان زیبا یار - آنرا نزدست بر دل من صد بار


  25. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳:اندر همه عمر خود شبی وقت نماز - آمد بر من خیال معشوق فراز


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۰:با یار جفا جوی پس از هجر دراز - کردم به تلطف سخن وصل آغاز


  26. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱:حاشا! که کند دل به دگر جا منزل - او را ز رخ که گردد از عشق خجل


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۱:بی زلف تو شد چشم من از ابر خجل - وز چشم تو پای دل فرو رفت به گل


  27. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶:ای یار رخ تو کرده هر دم شادم - یک دم رخ تو نمی‌رود از یادم


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۵:گفتم که مگر داد بزرگی دادم؟ - بند فلکی به زیرگی بگشادم


  28. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۸:بی روی تو، ای دوست، به جان در خطرم - در من نظری کن، که ز هر بد بترم

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹:دل نزد تو است، اگر چه دوری ز برم - جویای توام، اگر نپرسی خبرم


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۰:دل بر تو فشانم ار بسوزی جگرم - و آن دل که من از تو باز گیرم که برم؟


  29. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:ای لطف تو دستگیر هر بی‌سر و پای - احسان تو پایمرد هر شاه و گدای

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸:عشقی نبود چو عشق لولی و گدای - افگنده کلاه از سر و نعلین از پای

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۹:عیشی نبود چو عیش لولی و گدای - او را نه خرد، نه ننگ و نه خانه، نه جای

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۰:نی بر سر کوی تو دلم یافته جای - نی در حرم وصل نهاده جان پای


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۷:ای شب چکنم چاره! من از بهر خدای - تنهایی و تیرگی و بندی بر پای


  30. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:چون در دلت آن بود که گیری یاری - برگردی ازین دلشده بی‌آزاری


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۱:ای موی سپید! اگر شبی با یاری - بنشینم و از عیش بر آید کاری


  31. عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴:ای لطف تو دستگیر هر رسوایی - وی عفو تو پرده‌پوش هر خود رایی

    عراقی » لمعات » لمعۀ نوزدهم:گفتم که: کرائی تو بدین زیبائی؟ - گفتا: خود را، که خود منم یکتائی


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۵:یک دم به وصال با رهی ناسایی - جز سوی خلاف کار من نگرایی


  32. عراقی » لمعات » لمعۀ سوم:هر نقش که برتختۀ هستی پیداست - آن صورت آن کس است کان نقش آراست

    عراقی » لمعات » لمعۀ بیست و ششم:آزادی و عشق چون نمی‌آید راست - بنده شدم ونهادم ازیک سو خواست


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱:کار دو جهان از دو محمد شد راست - وز سایه هر دو ملت و ملک بجاست


  33. عراقی » لمعات » لمعۀ چهارم:تا ظن نبریک ه هست این رشته دو تو - یک توست ز اصل و فرع،‌ بنگر تو نکو


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۴:هر تخم که کاشتم نیامد به درو - تا چند خودر کهنه دلم غصه نو


  34. عراقی » لمعات » لمعۀ چهارم:خود می‌گوید و باز خود می‌شنود - وز ما و شما بهانه بر ساخته‌اند

    عراقی » لمعات » لمعۀ هفدهم:شربت الحب کاساً بعد کأس - فما نفد الشراب و ما رویت


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۲:از بستر غم که جای بدخواه تو باد - برخیز سبک ورنه جهان برخیزد

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۱۰:تالله لو سال المکارم سائل - بوما و حملها السؤل الی الغد


  35. عراقی » لمعات » لمعۀ ششم:هر دم که در صفای رخ یار بنگرد - گردد همه جهان بحقیقت مصورش


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۳:تر دامنی که ننگ وجودست گوهرش - دریا نشسته خشک لب از دامن ترش

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴:سرو سهی که سجده برد سرو کشمرش - سنبل دمید بر طرف سوسن ترش


  36. عراقی » لمعات » لمعۀ هشتم:در شهر بگوی یا تو باشی یا من - کاشفته بود کار ولایت بدو تن


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۹:تقویم نو ای معجز طبع تو سخن! - بفرست و به وعده کژم طیره مکن


  37. عراقی » لمعات » لمعۀ دهم:اینجا که منم نه بامداد است و نه شام - نی بیم نی امید، نه حال و نه مقام


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۲:یک دست به مصحف و دگر دست به جام - گه نزد حلال مانده گه نزد حرام


  38. عراقی » لمعات » لمعۀ سیزدهم:تو جهانی لیک چون آئی پدید؟ - جمله جانی لیک چون گردی نهان؟


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » شکوائیه » شمارهٔ ۳۶:خرمی رو در کشیدست از جهان - وز میان برداشت انصاف آسمان

    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۲۸:اضحک فی الروض ثغر الاقحوان - عبرة الغیم اذا طاب الزمان


  39. عراقی » لمعات » لمعۀ بیست و هشتم:من کل معنی لطیف احتسی قدحاً - و کل ناطقة فی‌الکون تطربنی


    مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵:که کرد کار کرم مرد وار در عالم؟ - که کرد اساس ممالک ممهد و محکم؟