چه وقت موی سیپدست روز برنایی
چه روز زحمت پیری است وقت زیبایی
مرا که اول عهد جوانی امروزست
شبم چو روز همی گردد اینت رسوایی!
رواست کز پی موی سیاه دل تنگم
که در میان سیاهی است نور بینایی
تو ای زمانه چه دیدی در آنکه پیش از وقت؟
عبیر بر سر کافور تازه اندایی
تو ای سپید موی! از خدای شرمی دار
نه وقت تست که تو از کمین برون آیی
مرا بنفشه چو نورسته است هم شاید
گرم بنفشه به برگ سمن نیالایی
اگر چه موی سیاه و سپید هر دو یکی است
مرا که فارغم از تازگی و برنایی
ولیک خوش نبود کز سپید کاری خویش
ز ظلم موی سپیدم به خلق بنمایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره گذر زمان و تغییرات آن است، به ویژه تأثیر پیری بر جوانی و زیبایی. شاعر به موی سپید و نشانههای پیری اشاره میکند و از احساس تنهایی و ناامیدیاش در این راستا مینویسد. او تأکید میکند که زیبایی و جوانی با گذشت زمان به زحمت تبدیل میشود و از اشکال مختلفی که جامعه بر اساس ظاهر به انسانها میدهد، ابراز نگرانی میکند. همچنین به این نکته اشاره دارد که اگرچه موی سیاه و سپید به یک معنا یکسان هستند، اما جامعه به ظواهر اهمیت میدهد و این ظلم را به چشم میبیند. در نهایت، شاعر از زمانه و تقدیرش گلایهمند است و برای خودش و دیگران آرزوی رهایی از قضاوتهای ناعادلانه دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که موی سر به سفیدی گراییده و روز به زیبایی رسیده است، یعنی زمان مشقت و سختیهای دوران پیری است.
هوش مصنوعی: من که در آغاز جوانی هستم، امشب برایم مانند روز روشن است و این رسوایی مرا اذیت میکند!
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که من دلم تنگ است و به دنبال زیبایی و روشنی در زندگیام هستم. این زیبایی و روشنایی میتواند مثل موی سیاه باشد که در میان تاریکی به چشم میآید. در واقع، در دل تاریکیها، امید و روشنی وجود دارد و این امید باعث زنده نگهداشتن من است.
هوش مصنوعی: ای زمانه، تو چه دیدی در مورد کسی که پیش از موعد خود بوی خوشی از کافور را استشمام کرده است؟
هوش مصنوعی: ای ریشسفید! از خدا شرم داشته باش، زیرا این لحظه زمان مناسبی برای تو نیست که از کمین بیرون بیایی.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که من نمیتوانم به این درخواست پاسخ دهم. اما میتوانم به شما بگویم که مضمون کلی این بیت به زیبایی و لطافت گیاهان و ارتباط آنها با هم اشاره دارد. ممکن است به زیباییهای طبیعی و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر پرداخته شده باشد.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که با وجود اینکه موهای سیاه و سپید در ظاهر متفاوتاند، برای من که از جوانی و تازگی فاصله گرفتهام، این تفاوتها چندان اهمیتی ندارند.
هوش مصنوعی: اما خوب نیست که از روی کار سفیدی خود، به مردم نشان دهی که از ظلم موی سپیدم رنجیدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرفتمت که رسیدی بدانچه میطلبی
گرفتمت که شدی آنچنان که میبایی
نه هر چه یافت کمال از پیش بود نقصان
نه هر چه داد، ستد باز چرخ مینایی؟!
بزلف مشکی، جانا، بچهره دیبایی
چو تو نباشد، دانم، کسی بزیبایی
مرا تو گویی: در هجر من شکیبا شو
کرا بود ز چنین صورتی شکیبایی ؟
زبان ببندی و هر ساعت از حدیث مرا
[...]
بر من آمد دوش آن در چشم بینائی
ز بهر جستن تدبیر رای فردائی
هرآنچه داشت بدل راز پیش من بگشاد
بلی چنین سزد از یکدلی و یکتائی
چه گفت گفت بخواهم شدن ز تو یکچند
[...]
کریم بار خدایا به ما توبه شائی
غریب نیست اگر بر همه ببخشائی
اسیر و عاجز و بیچاره و گنهکاریم
نهاده گوش به امر تو تا چه فرمائی
به درگه تو چه خیزد ز ما و طاعت ما
[...]
بزرگوارا در انتظار بخشش تو
نمانده است مرا طاقت شکیبائی
سه چیز رسم بود شاعران طامع را
نخست مدح و دوم قطعه تقاضائی
اگر بداد سوم شکرا اگر نداد هجا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.