بلند بختا با بختیان همت تو
گرفت بخت سخن تازگی و برنایی
جهان پیسه اگر بیسراک مست شود
ز بار خود تو عاجز شود به تنهایی
به گردن شتر اندر شراب زربخشی
به پای پیل گه خشم خصم فرسایی
عدوی ناکست از بیم چون گمیز شتر
کند گریز سوی پس چو سایه بنمایی
گرفته ام که عدوی شتر دلت افعی است
شود زمرد چشمش سپهر مینایی
سزد که دشمن تو سر فرو نیارد از آنک
نهاد بر شترش آسمان به رسوایی
دم خرست عدوت ار چه صد شتروارست
که بیشتر نشود گر بسی بپیمایی
اگر برون شود اشتر ز روزن سوزن
شود مقابل تو چرخ از توانایی
من آن کسم که الف را ندانم از اشتر
تو پیل بالا زربخش و جرم بخشایی
حدیث من چو به فضل و هنر کنم دعوی
حدیث آن شترست و حکایت رایی
به روز گل ز شتر رائیی سؤالی کرد
که هان چگونه ای و از کجا همی آیی؟
جواب داد شتر کاین زمان ز گرمابه
اگر تو خواجه سخن بر سخن نیفزایی
به خنده گفت شتر را نشان گرمابه است
که ساق پات بدین پاکی است و زیبایی
سپهر قدرا! کردم سؤال دوش از دل
که خواهم اشتری از پادشا چه فرمایی؟
جواب داد مرا کای مجیر راست شنو
تو بس شتربان شکلی نه شاعر آسایی
بدین حدیث شتر گربه هم روا باشد
اگر به حضرت او این صداع ننمایی
کنون به پای شتر دبه در فگندم و رفت
کز آرزوی شتر گشت بنده سودایی
مرا عطای تو و نعمت برادر تو
کنند سیر نه اشتر دلان هر جایی
به کفچلیز شتر را کسی که آب دهد
بود هر آینه از ابلهی و شیدایی
شنیده ام که به شطرنج در فزود کسی
یکی شتر ز سر زیرکی و دانایی
نه من کم آمدم ای شه ز رقعه شطرنج
چه باشد ار تو به من اشتری درافزایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرفتمت که رسیدی بدانچه میطلبی
گرفتمت که شدی آنچنان که میبایی
نه هر چه یافت کمال از پیش بود نقصان
نه هر چه داد، ستد باز چرخ مینایی؟!
بزلف مشکی، جانا، بچهره دیبایی
چو تو نباشد، دانم، کسی بزیبایی
مرا تو گویی: در هجر من شکیبا شو
کرا بود ز چنین صورتی شکیبایی ؟
زبان ببندی و هر ساعت از حدیث مرا
[...]
بر من آمد دوش آن در چشم بینائی
ز بهر جستن تدبیر رای فردائی
هرآنچه داشت بدل راز پیش من بگشاد
بلی چنین سزد از یکدلی و یکتائی
چه گفت گفت بخواهم شدن ز تو یکچند
[...]
کریم بار خدایا به ما توبه شائی
غریب نیست اگر بر همه ببخشائی
اسیر و عاجز و بیچاره و گنهکاریم
نهاده گوش به امر تو تا چه فرمائی
به درگه تو چه خیزد ز ما و طاعت ما
[...]
بزرگوارا در انتظار بخشش تو
نمانده است مرا طاقت شکیبائی
سه چیز رسم بود شاعران طامع را
نخست مدح و دوم قطعه تقاضائی
اگر بداد سوم شکرا اگر نداد هجا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.