گنجور

 
ادیب الممالک

شماره ۱ - گفتار میرزا صادق خان امیری - ادیب الممالک فراهانی: آن بت شوخ چشم مه سیما - نظم فرهنگ فرس جست از ما

شماره ۲ - بند دوم: بت من چه این داستان می سرود - ببحر تقارب تقرب نمود

شماره ۳ - بند سوم: بزن ای دلبر هر هفت کرده - نوای دوستی را هفت مرده

شماره ۴ - بند چهارم: سپیده چو زد دامن چرخ چاک - پر از سیم و زر گشت دامان خاک

شماره ۵ - بند پنجم: ای خطت چون تازه سنبل وی رخت چون تازه ورد - سنبل از رشک تو پیچان لاله از رنگ تو زرد

شماره ۶ - بند ششم: دوشینه چو آن شوخ شد از باع به خانه - دلجوئی من کرد و نیاورد بهانه

شماره ۷ - بند هفتم: زهی بچین دو زلف از حبش گرفته خراج - نموده لشگر حسنت عقول را تاراج

شماره ۸ - بند هشتم: ای آنکه گفتار ترا هوش و روان پاسخ بود - وز آتش عشقت دلم تابنده چون دوزخ بود

شماره ۹ - بند نهم: ای دلبر طرازی با ما چرا به نازی - عنبر چرا نسائی بربط چرا نسازی

شماره ۱۰ - بند دهم: ای رخت چون ماه نخشب وی لبت لعل بدخش - از نگاهی عمر کاهی وز نگاهی روح بخش

شماره ۱۱ - بند یازدهم - هفت خط جام جمشیدی و جز آن: رخ برافروخت همچو آیینه - آن پری پیکر سمن سینه

شماره ۱۲ - در بیان مراتب ترقی و تنزل روح به عقیده بعضی حکماء به اصطلاح عرب و عجم: ای شده جادوی بیهوشی ز هوشت سنگسار - ساخت در بحر رمل این قطعه را با چنگ سار

شماره ۱۳ - تقسیم طبقات رعیت به فرموده مه آباد: کسان به دور مه آباد چاربخش شدند - که دست را بشناسد یکسر از دستار

شماره ۱۴ - تقسیم طبقات رعیت به فرموده جمشیدشاه: شد چار صف آراسته اندر بر جمشید - از مردم این بوم که والا گهرانند

شماره ۱۵ - در شماره نام‌های هفت کشور: ای آنکه روی تو بر مه فروغ‌بخش بود - غمت به خرمن دل‌ها چو آذرخش بود

شماره ۱۶ - روزهای ماه های پارسیان: روز ماه پارسی باشد نخستین اورمزد - بهمن و اردیبهشت آنگاه شهریور بود

شماره ۱۷ - نامهای روز ماههای جلالی: روز اول باشد از ماه جلالی جشن ساز - روز دوم «رزم نه » دان روز سوم سرفراز

شماره ۱۸ - در اسامی خمسه مسترقه بپارسی: «پنج دزدیده » که در آخر ماه آبان - موبد پارسی اندرین هر سال فزود

شماره ۱۹ - نامهای پنج دزدیده در اوستا: در اوستا بود آن روز نخسین «اهنود» - دوم از پنجه دزدیده همی دان «اشتود»

شماره ۲۰ - نام انگشتان به زبان فارسی و تازی و فرانسه: ای که دل‌ها را کشد زنجیر زلفت در کمند - کام شکر کرده تلخ از رشک لعل نوشخند

شماره ۲۱ - نامهای بروج به پارسی: آن ده و دو کوشک کامد خانه سیارگان - بره و گاو و دو پیکر باشد و خرچنگ دان

شماره ۲۲ - نامهای بروج در دساتیر: شت جی افرام در دساتیرش - از بروج این چنین کند تعبیر

شماره ۲۳ - نامهای دزدمه در دساتیر: همان کیوان ابا برجیس و بهرام - «سناشیر» است و «برهستی » چو بلرام

شماره ۲۴ - در شناسائی چهار سوی زمین: چار سوی کرانه گیتی - گر بخواهی ز شعر من بشنو

شماره ۲۵ - نیز نام انگشتان به پارسی: نام انگشتان مردم در زبان پارسی - با تو گویم اندرین سرواد اگر داری پسند

شماره ۲۶ - در تطبیق ماه‌های پارسی با قبطی: ای همایون‌سرشت پاک‌نژاد - وی گرامی ادیب فاضل راد

شماره ۲۷ - هفت قلم آرایش زنان: هفت پیرایه شد بروی بتان - که از آن باغ حسن سیرآب است

شماره ۲۸ - هفت اندام مردم نمازی: ترا باید که هفت اندام هنگام نماز اندر - فروسایی به خاک تیره در کیش مسلمانی

شماره ۲۹ - نام هفت آتشکده پارسیان: زان هفت اختر بداندر فرس هفت آتشکده - کاندران آذر پرستیدند از خرد و درشت

شماره ۳۰ - فرجودهای پنجگانه اشوزرتشت: پنج «فرجود» پدید آمده ازشت زرتشت - که به پیغمبریش راست بود پنج گواه

شماره ۳۱ - یشتهای اوستا: نام نه یشتی که زرتشت اشوی پاک زاد - در اوستا برنهاد از دانش و فرهنگ و داد

شماره ۳۲ - ایزدان فروغهای آسمان: ایزد فروغهای سپهری که هفت شد - باشد اشاش و هور و مثر ماه و تشتری

شماره ۳۳ - پایه آیین مازدیسی بر سه چیز است: دین زرتشت که روشن ز فروغش در و دشت - پایه اش بر همت و هوخت بود با هورشت

شماره ۳۴ - نامهای امشاسپندان که ایزدی فروغند: در اوستا نام هفت امشاسپندان خدای - شد «اهوره مزده » آنگهه وهمن و اردیبهشت

شماره ۳۵ - در اقسام قند مکرر: بتاقند مکرر پنج قسم است - که با لعلت به دشنامی نیرزد

شماره ۳۶ - در اسامی قبایل عرب: قبایل عرب عابری است پنج گروه - که مانده ز ایشان اسمی تهی زرسمم بود

شماره ۳۷ - در نامهای کوره های فارس: کوره های فارس را نام از کیان و پیشداد - اردشیر، استخر و داراب، است و شاپور و قباد

شماره ۳۸ - در دانش زمین و بخشهای او از گفته پیشینیان: بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است - رخت بهار ختن بوستان کاشغر است

شماره ۳۹ - سبعه منحوسه: سبعه منحوسه هفت اختر شومند - نحس و ترش روی و زشت در همه احیان

شماره ۴۰: بیشرمی «سلجن » است و عفت «هیوند» - حقد است «سرول » و غدر باشد «نیوند»

شماره ۴۱: «گر تاج » بود عزم و یا هست «پچیو» - «ور سنگ » بود عجب و وقار است «رزیو»

شماره ۴۲: «تو سنگ » قناعت و ذکا باشد «نیراس » - هزالی و مایه سبکی دان «گیراس »

شماره ۴۳: «هدمان » ایثار و نطق باشد «کردیز» - تنبار تقی ز تهمت و حلم «غریز»

شماره ۴۴ - و به نستعین و نستمد: بود به لفظ فرانسی ایا نگار جمیل - خدا دیو پرفت انبیا و گید دلیل

شماره ۴۵ - در شمار اعداد از یک تا کاترلیون: از یکی تا ده بگو آن، دو، تروا، کاتر، سنگ - سیزدهست، ویت نف، دگر دیز است در سر و علن

شماره ۴۶ - در شمار ایام هفته از یکشنبه تا شنبه: سمن، که، هفته بود روزهایش با ترتیب - بگیر از احد و تا به سبت می‌بشمار

شماره ۴۷ - در شمار شهور شمسیه مطابق بروج منطقه: ژانویه فوریه و مارس چو اوریل، مای مه - دلو و حوت و حمل و ثور و دگر جوزا شد

شماره ۴۸ - قطعه به بحر مضارع محتوی بر هشت بیت: اپر، سپس چو «دنگ » پس آوان شمار پیش - پارانته هست خویش و پاران اقریب و خویش

شماره ۴۹ - قطعه به بحر رمل در اسامی انگشتان به عربی و فارسی و فرانسه به ضمیمه بعضی لغات دیگر از فرانسه محتوی بر شش بیت: نام پنج انگشت را در سه زبان آرم به نظم - اندرین مقطوعه کامد بهتر از زر سبیک

شماره ۵۰: کوته برف چو لارژ فراخ اترو است تنگ - امپرسمان شتاب و آپاتی بود درنگ

شماره ۵۱ - در تعداد پایتخت دول عالم: ای دبستان فضل را شاگرد - در لب خود حدیث من کن ورد