در اوستا نام هفت امشاسپندان خدای
شد «اهوره مزده » آنگهه وهمن و اردیبهشت
از پس شهریور اسپندارمد خرداد دان
پس امرداد است کش بی مرگی آمد سرنوشت
«اولین » یعنی که یزدان زنده دانا بود
دومین اندیشه اش نیکوست بی پندار زشت
سومین نظم مقدس دان چهارم قدرت است
پنجمین از مهر خود ما را برد اندر بهشت
از ششم دان تندرستی هفتمین بی مرگی است
خاص آن دهقان که ما را اندرین گلزار کشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره هفت امشاسپند، خدایان در اوستا است. امشاسپندان شامل اهوره مزدا، آنگهه، وهمن، اردیبهشت، شهریور، اسپندارمد، خرداد، و امرداد هستند. هر یک از این خدایان ویژگیهایی دارند؛ از جمله زنده و دانا بودن، اندیشه نیکو، نظم مقدس، قدرت، مهر، تندرستی، و بیمرگی. این ویژگیها به ویژه برای کشاورزان و دهقانانی که در زمینهای خود زحمت میکشند، اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: در اوستا، شامل نام هفت موجود مقدس است که به عنوان خدایانی بزرگ شناخته میشوند. این شامل نام «اهوره مزدا»، «آنگهه»، «و همن» و «اردیبهشت» است.
هوش مصنوعی: پس از شهریور، ماه اسپندارمد و خرداد، نوبت به امرداد میرسد، زیرا تقدیر و سرنوشت او به جاودانگی و بیمرگی تعلق دارد.
هوش مصنوعی: در ابتدا، خداوند زنده و دانا بود و اندیشهاش از هر فکر ناپسند دور و نیکو است.
هوش مصنوعی: سومین نظم که از دیدگاه مقدس برخوردار است، قدرتی است که از آن برخورداریم. پنجمین نکته این است که عشق و محبت ما ما را به سمت بهشت راهنمایی میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به ششمین مرحله یعنی تندرستی برسد، در مرحله هفتم به بیمرگی میرسد. این بیمرگی ویژه دهقانانی است که در این باغ معطر و زیبا به کشت و کار مشغولند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چاشتگه در شهر مرو آن نامور فخر زمان
خسرو روی زمین سنجر ز عالم درگذشت
رفته از تاریخ هجرت پانصد و پنجاه و دو
روز شنبه از ربیعالاول از بعد سه هشت
دوش با جمعی حواری باده خوردم در بهشت
مجلسی دیدم همه عیسی دم و مریم جهشت
جمله شیرین پاسخ و شیرین لب و شیرین دهن
جمله نیکو سیرت و نیکو دل و نیکو سرشت
سیب و نارنج و ترنج و نرگس از پیرامنش
[...]
پیش ازان روزی که گردون خاک آدم می سرشت
عشق در آب و گلم تخم تمنای تو کشت
پای تا سر جمله لطفی گویی استاد ازل
طینت پاکت نه ز آب و گل ز جان و دل سرشت
روی بنما تا به طاق ابرویت آرند روی
[...]
شمع رویت کز وجود ما اثر باما نهشت
او بود مقصود خواه از کعبه و خواه از کنشت
آتشین رویت بهشت ماست ای حوری سرشت
خلق میگویند آتش ره ندارد در بهشت
داغ داغم از هوای دوزخ و فکر بهشت
گه چراغ مسجدم سوزد گهی شمع کنشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.