کوته برف چو لارژ فراخ اترو است تنگ
امپرسمان شتاب و آپاتی بود درنگ
سوردیته شد کری و گری تینیو آمده
بیدست اسیترپی باشد بوات لنگ
کاستر سگابی است و کشم خوک و سگ شین
ضیغم لیون بود لئپار است خود پلنگ
رو به رنار باشد و بوزینه سنژ، دان
شد اژدها دراگن و بالن بود نهنگ
بلبل بود رسینل و کرکس و وتور دان
باشد حمامه پیژن و آمد گرو کلنگ
اوتارد هست هوبره و پی بود کلاغ
تنای گازو تیز اگو سر، شمار چنگ
اف تخم مرغ و پوله بود جوجه کک خروس
شد کایو سنگریزه پیر آمده است سنگ
ارزق برن سفید بلان رنگ سبز، ور
روشن همی کلر بود و کولر است رنگ
شیطان ساتان و فارفاد جن، هومن آدمی
سوکر است قند و چای ته باشد حشیش بنگ
ماشان بدو کثیف ویلن شد گراسطبر
خوشگل ژلی شمار وبل و بو بود فشنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زان می، که گر سرشکی ازان درچکد به نیل
صدسال مست باشد از بوی او نهنگ
آهو به دشت اگر بخورد قطرهای ازو
غرنده شیر گردد و نندیشد از پلنگ
کافور بار شد فلک و کوه سیمرنگ
وز کوه کرد روی سوی دشت غرم و رنگ
کهسار سیمرنگ شد و چرخ سیمگون
آبی زریر گون شده باده عقیق رنگ
چرخ کبود مانده برو ابر جای جای
[...]
ای گوهر زمین ز وقار تو برده سنگ
گوهر بر مکارم تو خوار همچو سنگ
چندین هزار کوه ، که اوتاد گیتی اند
از حلم تو ربوده ثبات و گرفته سنگ
اعلام تو ز چهرهٔ نصرت فشانده گرد
[...]
تا کی ز گردش فلک آبگینه رنگ
بر آبگینه خانه طاعت زنیم سنگ
بر آبگینه سنگ زدن رسم ما و ما
علت نهاده بر فلک آبگینه زنگ
رنگیم و با پلنگ اجل کار زار ما
[...]
آن شهریار عالم و عادل که روز جنگ
بر شیر و بر پلنگ کند کوه و بیشه تنگ
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.