گنجور

 
ادیب الممالک

کوته برف چو لارژ فراخ اترو است تنگ

امپرسمان شتاب و آپاتی بود درنگ

سوردیته شد کری و گری تینیو آمده

بیدست اسیترپی باشد بوات لنگ

کاستر سگابی است و کشم خوک و سگ شین

ضیغم لیون بود لئپار است خود پلنگ

رو به رنار باشد و بوزینه سنژ، دان

شد اژدها دراگن و بالن بود نهنگ

بلبل بود رسینل و کرکس و وتور دان

باشد حمامه پیژن و آمد گرو کلنگ

اوتارد هست هوبره و پی بود کلاغ

تنای گازو تیز اگو سر، شمار چنگ

اف تخم مرغ و پوله بود جوجه کک خروس

شد کایو سنگریزه پیر آمده است سنگ

ارزق برن سفید بلان رنگ سبز، ور

روشن همی کلر بود و کولر است رنگ

شیطان ساتان و فارفاد جن، هومن آدمی

سوکر است قند و چای ته باشد حشیش بنگ

ماشان بدو کثیف ویلن شد گراسطبر

خوشگل ژلی شمار وبل و بو بود فشنگ

 
 
 
رودکی

زان می، که گر سرشکی ازان درچکد به نیل

صدسال مست باشد از بوی او نهنگ

آهو به دشت اگر بخورد قطره‌ای ازو

غرنده شیر گردد و نندیشد از پلنگ

قطران تبریزی

کافور بار شد فلک و کوه سیمرنگ

وز کوه کرد روی سوی دشت غرم و رنگ

کهسار سیمرنگ شد و چرخ سیمگون

آبی زریر گون شده باده عقیق رنگ

چرخ کبود مانده برو ابر جای جای

[...]

وطواط

ای گوهر زمین ز وقار تو برده سنگ

گوهر بر مکارم تو خوار همچو سنگ

چندین هزار کوه ، که اوتاد گیتی اند

از حلم تو ربوده ثبات و گرفته سنگ

اعلام تو ز چهرهٔ نصرت فشانده گرد

[...]

سوزنی سمرقندی

تا کی ز گردش فلک آبگینه رنگ

بر آبگینه خانه طاعت زنیم سنگ

بر آبگینه سنگ زدن رسم ما و ما

علت نهاده بر فلک آبگینه زنگ

رنگیم و با پلنگ اجل کار زار ما

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
مجد همگر

آن شهریار عالم و عادل که روز جنگ

بر شیر و بر پلنگ کند کوه و بیشه تنگ

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه