گنجور

 
ادیب الممالک

کوته برف چو لارژ فراخ اترو است تنگ

امپرسمان شتاب و آپاتی بود درنگ

سوردیته شد کری و گری تینیو آمده

بیدست اسیترپی باشد بوات لنگ

کاستر سگابی است و کشم خوک و سگ شین

ضیغم لیون بود لئپار است خود پلنگ

رو به رنار باشد و بوزینه سنژ، دان

شد اژدها دراگن و بالن بود نهنگ

بلبل بود رسینل و کرکس و وتور دان

باشد حمامه پیژن و آمد گرو کلنگ

اوتارد هست هوبره و پی بود کلاغ

تنای گازو تیز اگو سر، شمار چنگ

اف تخم مرغ و پوله بود جوجه کک خروس

شد کایو سنگریزه پیر آمده است سنگ

ارزق برن سفید بلان رنگ سبز، ور

روشن همی کلر بود و کولر است رنگ

شیطان ساتان و فارفاد جن، هومن آدمی

سوکر است قند و چای ته باشد حشیش بنگ

ماشان بدو کثیف ویلن شد گراسطبر

خوشگل ژلی شمار وبل و بو بود فشنگ