گنجور

اوحدی

نقل قول‌ها و شعرهای مرتبط اوحدی

موارد منتسب به شاعران دیگر
  1. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶: خوبرویان جفا پیشه وفا نیز کنند - به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰: خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند - به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند


نقل قول‌های دیگر
  1. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶: پیر ریاضت ما عشق تو بود، یارا - گر تو شکیب داری، طاقت نماند ما را

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷: مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا - گر تو شکیب داری طاقت نمانْد ما را

  2. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶: چون اوحدی بنالد، گویی که: صبر می‌کن - مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷: مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا - گر تو شکیب داری طاقت نمانْد ما را

  3. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴: شهریان را به غریبان نظری باشد و من - دیدم این قاعده در شهر شما نیست، چرا؟

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹: تیمارِ غریبان اثرِ ذکرِ جمیل است - جانا مگر این قاعده در شهرِ شما نیست؟

  4. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵: اوحدی آن چنان درو پیوست - که نخواهد به خویشتن پرداخت

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰: آن چنانش به ذکر مشغولم - که ندانم به خویشتن پرداخت

  5. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰: چون نپسندد جفا نرگس سرمست یار؟ - کز قبل او ستم وز طرف ما رضاست

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷: تیغ برآر از نیام زهر برافکن به جام - کز قبل ما قبول وز طرف ما رضاست

  6. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵: اندر دمی دو عید، که گویند، اشارتیست - بر دیدن دو ابروی همچون هلال دوست

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸: مردم هلال عید بدیدند و پیش ما - عیدست و آنک ابروی همچون هلال دوست

  7. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵: زان دم که تو روی باز کردی - از هر چه بجز تو بازم آورد

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸: اکنون که تو روی باز کردی - رو باز به خیر کرد حالم

  8. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴: پی همراهی این قافله بودم عمری - تا به گوش دلم آواز درایی برسید

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴: چشم من در ره این قافله راه بماند - تا به گوش دلم آواز درا بازآمد

  9. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱ :: سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱: یا آن دل برده باز پس ده - یا این تن مرده نیز بگذار

    سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند: اول دل برده باز پس ده - تا دست بدارمت ز فتراک

  10. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷ :: حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۳

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷: هزار دیده به روی تو ناظرند و تو خود - نظر به روی کسی بر نمی‌کنی از ناز

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۳: هزار دیده به روی تو ناظرند و تو خود - نظر به روی کسی بر نمی‌کنی از ناز

  11. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱: ای که از من کار خود را چاره می‌جویی که چیست؟ - این مجوی از من، که من خود عاجزم از کار خویش

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲: درد عشق از هر که می‌پرسم جوابم می‌دهد - از که می‌پرسی که من خود عاجزم در کار خویش

  12. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴: بگذار به محنت اوحدی را - گو من ز محبتت بمیرم

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵: گر من ز محبتت بمیرم - دامن به قیامتت بگیرم

  13. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۸

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷: به غم خویش چنان شیفته کردی بازم - کز خیال تو به خود نیز نمی‌پردازم

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۸: من ز فکر تو به خود نیز نمی‌پردازم - نازنینا تو دل از من به که پرداخته‌ای

  14. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۱

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵: گفتم که: چاره‌ای بود این درد عشق را - چون چاره نیست صبر به ناچار میکنم

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۱: گفتم نهایتی بود این درد عشق را - هر بامداد می‌کند از نو بدایتی

  15. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵: گفتی که: حجتی به غلامیم باز ده - بر من گواه باش، که اقرار میکنم

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱: همسایه گو گواهی مستی و عاشقی - بر من مده که خویشتن اقرار می‌کنم

  16. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۶ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۸

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۶: به کجا برم شکایت؟ بکه گویم این حکایت؟ - که تو شمع جمع و آنگه دل اوحدی گدازی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۸: به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت - که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی

  17. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹: دل اوحدی شکستن، ز میانه دور جستن - نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰: نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی - که ز دوستی بمیریم و تو را خبر نباشد

  18. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹: دل اوحدی شکستن، ز میانه دور جستن - نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷: نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی - که به دوستان یک دل سر دست برفشانی

  19. اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۲ :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۸

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۲: یک روز به زلف تو در آویزم و رفتم - شک نیست که باشد سر این رشته به جایی

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۸: خون در دل آزرده نهان چند بماند - شک نیست که سر برکند این درد به جایی

  20. اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - وله روح‌الله روحه :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷

    اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - وله روح‌الله روحه: مده به شاهد دنیا عنان دل، زنهار! - که این عجوزه عروس هزار دامادست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷: مجو درستی عهد از جهان سست نهاد - که این عجوز عروس هزاردامادست

  21. اوحدی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - وله ایضا (من و آن دلبر خراباتی - فی طریق الهوی کمایاتی) :: سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰

    اوحدی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - وله ایضا (من و آن دلبر خراباتی - فی طریق الهوی کمایاتی): در خم زلف همچو چوگانش - فلک و هر چه در فلک گوییست

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰: بس که در خاک می‌طپند چو گوی - از خم زلف همچو چوگانش

  22. اوحدی » دیوان اشعار » مربع :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸

    اوحدی » دیوان اشعار » مربع: آواز دهید، تا ببینند - صوفی که به دست جام دارد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸: آن کس که به دست جام دارد - سلطانی جم مدام دارد

  23. اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰ :: حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴

    اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰: قدش به درخت سرو می‌ماند راست - زلفش به رسن، که پای بند دل ماست

    حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴: ماهی که قدش به سرو می‌ماند راست - آیینه به دست و روی خود می‌آراست