گنجور

 
مهستی گنجوی

مجموعه رباعیات مهستی به همت آقای علی پی‌سپار و از روی یک نسخه چاپ شده در آذربایجان شوروی به گنجور اضافه شده است (اطلاعات بیشتر).

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «کردی به سخن پریرم از هجر آزاد» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «د» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ر
ز
س
ش
ق
ل
م
ن
و
ه
ی

رباعی شمارۀ ۱: دوشینه شبم بود شبیه یلدا

رباعی شمارۀ ۲: حمامی را بگو گرت هست صواب

رباعی شمارۀ ۳: گر باد پریر خود نرگس بفراخت

رباعی شمارۀ ۴: آتش بوزید و جامه شوم بسوخت

رباعی شمارۀ ۵: باد آمد و گل بر سر میخواران ریخت

رباعی شمارۀ ۶: لاله چو پریر آتش شور انگیخت

رباعی شمارۀ ۷: چون دلبر من به نزد فصاد نشست

رباعی شمارۀ ۸: در مرو پریر لاله آتش انگیخت

رباعی شمارۀ ۹: هرلحظه غمی به مستمندی رسدت

رباعی شمارۀ ۱۰: خط بین که فلک بر رخ دلخواه نبشت

رباعی شمارۀ ۱۱: هنگام صبوح گر بت حورسرشت

رباعی شمارۀ ۱۲: با من لب تو چو زلف تو بسته چراست؟

رباعی شمارۀ ۱۳: گفتی که بدین رخان زیبا که مراست

رباعی شمارۀ ۱۴: بازار دلم با سر سودات خوش‌ست

رباعی شمارۀ ۱۵: در میکده پیش بت تحیات خوش است

رباعی شمارۀ ۱۶: صحاف پسر که شهره آفاق است

رباعی شمارۀ ۱۷: ایام چو آتشکده از سینه ماست

رباعی شمارۀ ۱۸: افسوس که اطراف گلت خار گرفت

رباعی شمارۀ ۱۹: گفتم که لبم به بوسه‌ای مهمان است

رباعی شمارۀ ۲۰: دریای سرشک دیده پر نم ماست

رباعی شمارۀ ۲۱: آن بت که رخش رشک گل و یاسمن است

رباعی شمارۀ ۲۲: با خصم منت همیشه دمسازی‌هاست

رباعی شمارۀ ۲۳: گیسو به سر زلف تو در خواهم بست

رباعی شمارۀ ۲۴: آن کودک نعل‌بند داس اندر دست

رباعی شمارۀ ۲۵: چون با دل تو نیست … در یک پوست

رباعی شمارۀ ۲۶: جوله پسری که جان و دل خسته اوست

رباعی شمارۀ ۲۷: آتش‌روئی پریر در ما پیوست

رباعی شمارۀ ۲۸: دل جای غم توست چنان تنگ که هست

رباعی شمارۀ ۲۹: چندان که نخواهی غم و رنجوری هست

رباعی شمارۀ ۳۰: در خانه تو آن چه مرا شاید نیست

رباعی شمارۀ ۳۱: امشب شب هجران و وداع و دوری‌ست

رباعی شمارۀ ۳۲: در آتش دل پریر بودم بنهفت

رباعی شمارۀ ۳۳: سرمایه خرمی به جز روی تو نیست

رباعی شمارۀ ۳۴: ما را به دم پیر نگه نتوان داشت

رباعی شمارۀ ۳۵: شب‌ها که به ناز با تو خفتم همه رفت

رباعی شمارۀ ۳۶: در عالم عشق تا دلم سلطان گشت

رباعی شمارۀ ۳۷: چون شانه و سنگ اگر پذیرد رایت

رباعی شمارۀ ۳۸: من برخی آبی که رود در جویت

رباعی شمارۀ ۳۹: ای گشته خجل پری و حور از رویت

رباعی شمارۀ ۴۰: در طاس فلک نقش قضا و قدر است

رباعی شمارۀ ۴۱: سوگند به آفتاب یعنی رویت

رباعی شمارۀ ۴۲: تیر ستم تو را دلم ترکش باد

رباعی شمارۀ ۴۳: آن روز که مرکب فلک زین کردند

رباعی شمارۀ ۴۴: در دهر مرا جز تو دل‌افروز مباد

رباعی شمارۀ ۴۵: بی یاد تو در تنم نفس پیکان باد

رباعی شمارۀ ۴۶: گر ملک تو مصر و روم و چین خواهد بود

رباعی شمارۀ ۴۷: ای باد که جان فدای پیغام تو باد

رباعی شمارۀ ۴۸: چشمم چو بر آن عارض گلگون افتاد

رباعی شمارۀ ۴۹: کردی به سخن پریرم از هجر آزاد

رباعی شمارۀ ۵۰: ز اندیشه این دلم به خون می‌گردد

رباعی شمارۀ ۵۱: غم با لطف تو شادمانی گردد

رباعی شمارۀ ۵۲: مشکی که ز چین ختن آهو دارد

رباعی شمارۀ ۵۳: جانانه هر آن کس که دلی خوش دارد

رباعی شمارۀ ۵۴: جان در ره عاشقی خطر باید کرد

رباعی شمارۀ ۵۵: شاها فلکت اسب سعادت زین کرد

رباعی شمارۀ ۵۶: قصه چه کنم که اشتیاق تو چه کرد

رباعی شمارۀ ۵۷: بگذشت پریر باد بر لاله و ورد

رباعی شمارۀ ۵۸: هر کارد که از کشته خود برگیرد

رباعی شمارۀ ۵۹: آن یار کله‌دوز چه شیرین دوزد

رباعی شمارۀ ۶۰: چشم ترکت چون مست برمی‌خیزد

رباعی شمارۀ ۶۱: چون زور کمان در بر و دوش تو رسد

رباعی شمارۀ ۶۲: شاها ز منت مدح و ثنا بس باشد

رباعی شمارۀ ۶۳: سرمایه روزگارم از دست بشد

رباعی شمارۀ ۶۴: گفتم نظری که عمر من فاسد شد

رباعی شمارۀ ۶۵: این اشک عقیق رنگ من چون بچکد

رباعی شمارۀ ۶۶: سودازده جمال تو باز آمد

رباعی شمارۀ ۶۷: ایام بر آن است که تا بتواند

رباعی شمارۀ ۶۸: تا از تف آب چرخ افراشته‌اند

رباعی شمارۀ ۶۹: آن‌ها که هوای عشق موزون زده‌اند

رباعی شمارۀ ۷۰: پیوسته خرابات ز رندان خوش باد

رباعی شمارۀ ۷۱: گل ساخت ز شکل غنچه پیکانی چند

رباعی شمارۀ ۷۲: شهری زن و مرد در رخت می‌نگرند

رباعی شمارۀ ۷۳: شاهان چو به روز بزم ساغر گیرند

رباعی شمارۀ ۷۴: بس جور کز آن غمزه زیبات کشند

رباعی شمارۀ ۷۵: شب را چه خبر که عاشقان می چه کشند

رباعی شمارۀ ۷۶: با هر که دلم ز عشق تو راز کند

رباعی شمارۀ ۷۷: کس چون تو به عقل زندگانی نکند

رباعی شمارۀ ۷۸: تا سنبل تو غالیه‌سائی نکند

رباعی شمارۀ ۷۹: آن کاتش مهر در دل ما افکند

رباعی شمارۀ ۸۰: منگر به زمین که خاک و آبت بیند

رباعی شمارۀ ۸۱: شوی زن نوجوان اگر پیر بود

رباعی شمارۀ ۸۲: در غربت اگر چه بخت همره نبود

رباعی شمارۀ ۸۳: در دل همه شرک روی بر خاک چه سود؟

رباعی شمارۀ ۸۴: سهمی که مرا دلبر خباز دهد

رباعی شمارۀ ۸۵: مه بر رخ تو گزیدنم دل ندهد

رباعی شمارۀ ۸۶: زیبا بت کفشگر چو کفش آراید

رباعی شمارۀ ۸۷: اشکم ز دو دیده متصل می‌آید

رباعی شمارۀ ۸۸: چشمم چو به چشم خویش چشم تو بدید

رباعی شمارۀ ۸۹: خطت چو بنفشه از گل آورد پدید

رباعی شمارۀ ۹۰: بس غصه که از چشمه نوش تو رسید

رباعی شمارۀ ۹۱: هرگه که دلم فرصت آن دم جوید

رباعی شمارۀ ۹۲: جانا تو ز دیده اشک بیهوده مبار

رباعی شمارۀ ۹۳: گر بت رخ توست بت‌پرستی خوش‌تر

رباعی شمارۀ ۹۴: ای لعل تو تالانه بستان بهار

رباعی شمارۀ ۹۵: از من صنما قرار مستان آخر

رباعی شمارۀ ۹۶: نسرین تو زد پریر بر من آذر

رباعی شمارۀ ۹۷: آهیخت پریر لاله ز آتش خنجر

رباعی شمارۀ ۹۸: زد لاله پریر در نشابور آذر

رباعی شمارۀ ۹۹: چندان بکنم تو را من ای طرفه پسر

رباعی شمارۀ ۱۰۰: اشتربانا چو عزم کردی به سفر

رباعی شمارۀ ۱۰۱: باید سه هزار سال کز چشمه‌ خور

رباعی شمارۀ ۱۰۲: ای پور خطیب گنجه پندی بپذیر

رباعی شمارۀ ۱۰۳: با لاله رخان باغ سرو از سر ناز

رباعی شمارۀ ۱۰۴: از بس که کند زلف تو با روی تو ناز

رباعی شمارۀ ۱۰۵: دلدار کله‌دوز من از روی هوس

رباعی شمارۀ ۱۰۶: در یافتم آخر ز قضا را به شبش

رباعی شمارۀ ۱۰۷: در رهگذری فتاده دیدم مستش

رباعی شمارۀ ۱۰۸: من تازه‌گلی که او نباشد خارش

رباعی شمارۀ ۱۰۹: آن دیده که دیدن تو بودی کارش

رباعی شمارۀ ۱۱۰: در ره چو بداشتم به سوگندانش

رباعی شمارۀ ۱۱۱: ترکم چو کمان کشید کردم نگهش

رباعی شمارۀ ۱۱۲: ای عقرب زلفت زده برجانم نیش

رباعی شمارۀ ۱۱۳: در بستان دوش از غم و شیون خویش

رباعی شمارۀ ۱۱۴: من مهستی‌ام بر همه خوبان شده طاق

رباعی شمارۀ ۱۱۵: تا کی ز غم تو رخ به خون شوید دل

رباعی شمارۀ ۱۱۶: ای رنج غم تو برده و خورده دل

رباعی شمارۀ ۱۱۷: زین سان که فتاد هجر در راه ای دل

رباعی شمارۀ ۱۱۸: ای آروزی روان وای داروی دل

رباعی شمارۀ ۱۱۹: ای فتنه خاص ای بلای دل عام

رباعی شمارۀ ۱۲۰: برخیز و بیا که حجره پرداخته‌ام

رباعی شمارۀ ۱۲۱: هر جوی که از چهره به ناخن کندم

رباعی شماره ۱۲۲: من عهد تو سخت سست می‌دانستم

رباعی شمارۀ ۱۲۳: لعل تو مزیدن آرزو می‌کندم

رباعی شمارۀ ۱۲۴: رفت آن که سری پر از خمارش دارم

رباعی شمارۀ ۱۲۵: هر ناله که بر سر شتر می‌کردم

رباعی شمارۀ ۱۲۶: ای فاخته مهر چون به تو درنگرم

رباعی شمارۀ ۱۲۷: دل کو که به نامه شرح غم آغازم

رباعی شمارۀ ۱۲۸: قصاب منی و در غمت می‌جوشم

رباعی شمارۀ ۱۲۹: در کوی خرابات یکی درویشم

رباعی شمارۀ ۱۳۰: چون مرغ ضعیف بی پر و بی بالم

رباعی شمارۀ ۱۳۱: با ابر همیشه در عتابش بینم

رباعی شمارۀ ۱۳۲: هر شب ز غمت تازه عذابی بینم

رباعی شمارۀ ۱۳۳: تا ظن نبری کز پی جان می‌گریم

رباعی شمارۀ ۱۳۴: نه مرد سجاده‌ایم و نه مرد گلیم

رباعی شمارۀ ۱۳۵: ما بندگی آن رخ زیبات کنیم

رباعی شمارۀ ۱۳۶: زرد است ز عشق خاکبیزی رویم

رباعی شمارۀ ۱۳۷: زلفین تو سی زنگی و هر سی مستان

رباعی شمارۀ ۱۳۸: چشم و دهن آن صنم لاله رخان

رباعی شمارۀ ۱۳۹: از ضعف تن آنچنان توانم رفتن

رباعی شمارۀ ۱۴۰: قلاش و قلندری و عاشق بودن

رباعی شمارۀ ۱۴۱: دی خوش پسری بدیدم اندر روزن

رباعی شمارۀ ۱۴۲: بر هر دو طرف مزن تو بر یک سوزن

رباعی شمارۀ ۱۴۳: دوش از غم هجرت ای بت عهدشکن

رباعی شمارۀ ۱۴۵: ای یاد تو تسبیح زبان و لب من

رباعی شمارۀ ۱۴۴: کو آن همه زینهار و عهدت با من

رباعی شمارۀ ۱۴۶: از مهر خود و کین تو در تابم من

رباعی شمارۀ ۱۴۷: در دام غم تو بسته‌ای هست چو من

رباعی شمارۀ ۱۴۹: ای بی‌خبر از غایت دلداری من

رباعی شمارۀ ۱۴۸: گر خون تو ای بوده پسندیده من

رباعی شمارۀ ۱۵۰: افتاده ز محنت من آوازه برون

رباعی شمارۀ ۱۵۱: ما را سر ناز دلبران نیست کنون

رباعی شمارۀ ۱۵۲: ای زلف تو حلقه حلقه و چین بر چین

رباعی شمارۀ ۱۵۳: عشق است که شیر نر زبون آید از او

رباعی شمارۀ ۱۵۴: آب ارچه نمی‌رود به جویم با تو

رباعی شمارۀ ۱۵۵: ابریست که خون دیده بارد غم تو

رباعی شمارۀ ۱۵۶: ابریست که قطره نم فشاند غم تو

رباعی شمارۀ ۱۵۷: دل در ازل آمد آشیان غم تو

رباعی شمارۀ ۱۵۸: مؤذن پسری تازه‌تر از لاله مرو

رباعی شمارۀ ۱۵۹: چون نیست پدید در غمم بیرون شو

رباعی شمارۀ ۱۶۰: ای روی تو از تازه گل بربر به

رباعی شمارۀ ۱۶۱: معشوقه لطیف و چست و بازاری به

رباعی شمارۀ ۱۶۲: ای دست تو دست من به دستان بسته

رباعی شمارۀ ۱۶۳: اندر دل من ای بت عیار بچه

رباعی شمارۀ ۱۶۴: ای روی تو ماه را شکست آورده

رباعی شمارۀ ۱۶۵: می خورد به پاییز درخت از ژاله

رباعی شمارۀ ۱۶۶: ای شمع رخت را دل من پروانه

رباعی شمارۀ ۱۶۷: دلدار به من گفت که می بر کف نه

رباعی شمارۀ ۱۶۸: تو مونس غم شبان تاریک نه‌ای

رباعی شمارۀ ۱۶۹: زلف و رخ خود به هم برابر کردی

رباعی شمارۀ ۱۷۰: ای رشته چو قصد لعل کانی کردی

رباعی شمارۀ ۱۷۱: خندان بدو رخ گل بدیع آوردی

رباعی شمارۀ ۱۷۲: هر گه که تو نعل اسب یکران بندی

رباعی شمارۀ ۱۷۳: مر موی تو را چه بود بی آزاری

رباعی شمارۀ ۱۷۴: چون اسب به میدان طرب می‌تازی

رباعی شمارۀ ۱۷۵: مضراب ز زلف و نی ز قامت سازی

رباعی شمارۀ ۱۷۶: گر زانکه چو خاک ره ستم‌کش باشی

رباعی شمارۀ ۱۷۷: در سنگ اگر شوی چو نار ای ساقی

رباعی شمارۀ ۱۷۸: گر من به مثل هزار جان داشتمی

رباعی شمارۀ ۱۷۹: از دیده اگر نه خون روان داشتمی

رباعی شمارۀ ۱۸۰: ای تنگ شکر چون دهن تنگت نی

رباعی شمارۀ ۱۸۱: بس خون که بدان دو چشم خونخواره کنی

رباعی شمارۀ ۱۸۲: در وقت بهار جز لب جوی مجوی

رباعی شمارۀ ۱۸۳: جسمی دارم دلی خراب اندر وی

رباعی شمارۀ ۱۸۴: تا کی به هوای دل چنین خوار شوی

رباعی شمارۀ ۱۸۵: در دل نگذارمت که افگار شوی

رباعی شمارۀ ۱۸۶: چون بند ز نامه تو بگشاد رهی

رباعی شمارۀ ۱۸۷: شفتالوی آبدارت ای سرو سهی

رباعی شمارۀ ۱۸۸: هر گه که به زلف عنبر تر سایی

رباعی شمارۀ ۱۸۹: ای بت به سر مسیح اگر ترسایی

رباعی شمارۀ ۱۹۰: هان تا به خرابات حجازی نائی

رباعی شمارۀ ۱۹۱: با روی چو نوبهار و با خوی دئی

 
sunny dark_mode