بخش ۱ - مثنوی ودیعه البدیعه که حزین آن را به تقلید از حدیقه سنایی در هفتاد سالگی سروده است: کل ما فی الوجود لیس سواه
بخش ۲: ای رخت در نقاب اسمایی
بخش ۳: جبهه با سجده داشت عهد درست
بخش ۴: آنکه بعد از نبی، وصی و ولی ست
بخش ۵: چون ز من پیش، خواجه عارف
بخش ۶: حق ز ادراک خلق مستور است
بخش ۷: ﭼﻮﻥ ﺗﻔﮑﺮ ﺑﻪ ﺫﺍﺕ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﺪ
بخش ۸: بر حقایق در وجود گشود
بخش ۹: صورت از عارض است بر مرآت
بخش ۱۰: هستی بر مقیدات از حق
بخش ۱۱: گر به هستی نظر کند عارف
بخش ۱۲: بسته بودم زبان ولی ناچار
بخش ۱۳: می نیارد عدم شود موجود
بخش ۱۴: هر حقیقت که برگشود جمال
بخش ۱۵: در مراتب اصول موجودات
بخش ۱۶: هستی از غیب خویش و از اطلاق
بخش ۱۷: پس نماید عروج را آهنگ
بخش ۱۸: نور ارواح و عالم اجساد
بخش ۱۹: ای خدای بلندی و پستی
بخش ۲۰: عارفان چون دم از لقا زده اند
بخش ۲۱: هر که خواهد در انفس و آفاق
بخش ۲۲: اشرف و احسن صحف، قرآن
بخش ۲۳: فی الوجود الذی هو المالک
بخش ۲۴: در بدایت چو سر بود نشآت
بخش ۲۵: گفته یزدان سه فرقه است بشر
بخش ۲۶: سرور آگهان هر دو سرا
بخش ۲۷: هرچه ادراک آن حواس کند
بخش ۲۸: غفلت از خویش داشت بی خبرت
بخش ۲۹: هست میزان عبارت از معیار
بخش ۳۰: ز ابتدای حدوث خود انسان
بخش ۳۱: آخرت جنت است یا نار است
بخش ۳۲: کامل افتد چو جوهر انسان
بخش ۳۳: سبب اختلاف در ادیان
بخش ۳۴: مهبط وحی، مصطفی فرمود
بخش ۳۵: چونکه ایمان و کفر اقسام است
بخش ۳۶: ذکر مستضعفین در استثنا
بخش ۳۷: هست بر فسق، حمل کفر سزای
بخش ۳۸: ای نوازنده دل رنجور
بخش ۳۹: سر همت فشانیی که بجاست
بخش ۴۰: یاد می آیدم ز عهد پدر
بخش ۴۱: شکر لله که هفته ای مهلت