گنجور

 
حزین لاهیجی

در مراتب اصول موجودات

از حد جسم تا به حضرت ذات

همگی منحصر بود در پنج

می گشایم به مستمع در گنج

آن نخستین که حضرت ذات است

بی نشان، غایب از اشارات است

ره ندارد حکایتی هرگز

که بود ذات حق به خود بارز

اسم و رسمی در آن نمی گنجد

هیچ نام و نشان نمی گنجد

نبود آنجا ظهور اعیانی

نه به علمی و نه به وجدانی

وان دوم پایه حضرت اسماست

که مرایای علمی اشیاست

باشد اشیا به نفس خود مستور

لیک دارد به علم نور ظهور

به الوهیّت است حق بارز

دل و جان از ثنای او عاجز

سوم افعال و عالم ارواح

که ربوبیت است در اشباح

وان چهارم بود مثال خیال

که حقایق بود عیان به مثال

پنجمین حس بودکه حضرت ذات

متعین بود به محسوسات

فرد اعلا است غیر مطلق حق

شق انزل شهادت مطلق کذا

سالک ار سیر قهقراگیرد

انتها را به ابتدا گیرد

نتوان آنچه حس هویداکرد

همه را در مثال پیدا کرد

هم چنین آنچه بیندش به مثال

در ربوبیت است جل جلال

هر چه پیداست در ربوبیّت

صورت اسمی است و اسم صفت

وجهی از ذات حق بود صفتش

ثَمَّ وَجْهُ اللّه است شش جهتش

کی تناهی ظهور او دارد

ذرّه ها حکم طور او دارد

لیک اصول مراتبش پنج است

زیر هر یک ز پنج، بس گنج است