محمد میرخانی در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶:
با درود
در صورتیکه نسخه اعلامی سرکار خانم یگانه،مورد تایید کارشناسان باشد،به نظر می رسد،مصرع دوم بیت اول،که در آن نسخه،ذکر شده،صحیح تر میباشد:
دوش جان دزدیده از دل راه جانان بر گرفت
دل چو واقف شد به تگ رفت و دل از جان بر گرفت
تگ(تک):دویدن-دو-تاخت
در هر صورت به نظر بنده ،مصرع دوم بیت اول ،از نظر وزنی،میتواند بهتر شود،مثلا به جای:
دل خبر یافت و به تگ خاست و دل از جان بر گرفت
می توان گفت:
دل خبر یافت،به تگ خاست،دل از جان بر گرفت
شیرو در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:
اونی که گفته حافظ این جوابیه رو به شعری از شاه نعمت الله ولی نوشته کشف خوبی نموده چون حافظ که اهل لفظ بوده در مقابله بی دو شعر معلوم میشه که یک بازی لفظ به لفظ در قرینه سازی صوری و مضمونی بین این دو شعر گذاشته است. ازجمله با صورت و دلالت های "شاه"، "نعمت"، "ولی" نوعی سب و تقبیح برقرار نموده است.
شیرو در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۳:
مولوی افکاری قره قاطی داره؛ تعقل درستی ازش نمی بینی؛ که آنارشیسم توصیف داره چون احساسات خودشو در کاربرد بی پروای واژه و دلالت آن بیان میکنه؛ در برخوردهای اجتماعات ممکنه شعری از این دست، واکنش بی دلیل یا از روی حسد به یکی از رقبایش بوده باشه برای مثال اگر طرف با خلاقیت خودش نام مستعاری چون "شیر" گذاشته باشه این تحرکی برای تخالف گویی کرکس شده باشه که اونو پس بزنه که منم!!!
شیرو در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۳:
این تعبیر درسته ولی نه "هرچیزی" چون درد شراب رسوب و ته مانده ی شراب است.
همیرضا در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۷:۴۷ دربارهٔ کمال خجندی » معمیات » شمارهٔ ۵ - مهدی:
دوستی که عنوان را ویرایش کردهاند نوشتهاند:
با پیوستن دی به مه به مهدی میرسیم.
همیرضا در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۷:۴۶ دربارهٔ کمال خجندی » معمیات » شمارهٔ ۷ - عسل:
دوستی که عنوان را ویرایش کردهاند نوشتهاند:
با حذف میانه عقل به عل میرسیم سپس حرف نخست سنبل را جایگزین کرده به عسل میرسیم.
طاها کبیری در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۲۸ در پاسخ به روفیا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
سلام نظر و ایده شما برای من نوجوان بسیار زیبا و جالب بود خیلی دوست دارم بدانم چطور میتوانم با حرف های شما بیشتر آشنا شوم و این روشی که میگویید را بفهمم ، ممنون میشم اگر منبعی معرفی کنید
عباس حسین زاده در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۱۰ دربارهٔ شهریار » حیدر بابا گلدیم سنی یوخلیام (قسمت دوم منظومهٔ حیدر بابا):
خدا این شاعر آذری زبان را قرین رحمت السین واقعاً آذربایجانن افتخاردی شعرلری چوخ ارگه یاتیم دی الله بو کیشینین یرین جنت السین واقعاً آذربایجانن افتخاردی
شایان در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۴۷:
بنظر میرسه اشعار شماره ۴۷ تا ۵۸ مربوط به یک سروده باشند، ایا بهتر نیست یکپارچه شوند؟
شایان در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۱۵ دربارهٔ عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۴۵:
اگر اشتباه نکنم بنظر میرسد این بیت و شعر های شماره های قبل مربوط به یک قصیده یا قطعه باشند، چرا همه با هم یکپارچه سازی نمیشوند؟
یوسف شیردلپور در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۰۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۲:
لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من
زلف تو درهم شکست توبه و پیمان من
روحت شاد حضرت عطار بزرگ مرد و ننگش باد برکسان ناکسی که به تو بد کردند و جفا درحق انسانیت
واما سه کلمه نام آشنا در کل تاریخ همه موسیقی ایران وجهان، هرکدام ازاین کلمات دنیایی پرازحرف ورمزو رازند برای بی دلان اهل دل شعر وادبیات
خصوصآ شما گنجوریهای عزیز ❤️
شب، سکوت، کویر،
شب من وتنها درکلبه ای چوبی دردل جنگلهای شمال ودر انتهای شب ومروری براین غزل زیبای عطار هرچندکه بقول خیلی ازبزرگان اهل نطر وهنر موزیسین
وآواز اصیل ایران عزیز کارهای استاد شجریان همه فاخر و جاودانند وخصوصا بقول استاد شفیعی کدکنی کارهای استاد شجریان همه بهترند ولی بااجرای این اثر شب سکوت کویر مهر تأییدی بود برکل موسیقی اصیل ایران دارین اجرا که به اهنگ سازی استاد چیره دست ساز خوشحالهان وجان سوز گداز کمانچه کیهان کلهر وتارحسین علی زاده واجرای بینهایت قوی ومقتدرانه استاد شجریان
که هنوزکه هنوزهست وتاابد درعرصه هنر موسیقی ایران تابناک و درخشان خواهد بود دراین اثر ملی وجهانی شعرهای باباطاهر علی معلم استاد فقید
هوشنگ ابتهاج (سایه)
وحضرت عطار به زیبایی هرچه تمام تر
بچشم وگوش ودل جان مینشیند وروح آدمی را به پرواز درمیاورد ازفرش به عرش میبردو ملکوت، زمانی که من طبق معمول بمحض اینکه اثری ازاستاد شجریان منتشر میشد حتمانواریا البومشا باید میگرفتم اما این دفه مقارن شده بود بافوت برادرخانمم که در جوانی براثرتصادف به رحمت خدارفته بود ودیگر اینکه من درحال مطالعه کتاب بسیار زیبا اما تراژدی زندگی نامه دلاور زند سرگذشت غم انگیز لطف علی خان زند نوه کریم خان بودم وساز وآواز این البوم چه زیبا جان سوزانه همراهی میکرد قهرمانان وجلادان سفاک بویژه دژخیمی چون خواجه قاجار باآن افکار پلید متحجر انه اش،مخصوصاً جایی که ستاره دختر ساده دل وپاک دامن وجسوربی باک کولی با دلاور زند که دربیابانهای کویری کرمان گرفتار سرگذشتی نامعلوم وفرجامی بس تلللللخ شده بودند....
گویی که این غزل زبان حال دوعاشق درمانده زهرجا دخترک کولی و لطفعلی خان زند است میسراید......
شددل بیچاره من چاره دل هم توساز
زان که تودانی چیست بردل بریان من
گرتونگیریم دست کارمن ازدست شد
زانکه ندارد کران، وادی هجران من
هم نظری کن ازلطف تا دل درمانده را
بودکه به پایان رسد راه بیابان من:::
پاینده باشید سرافراز به امید روزهای بهتر
برای همه همنوعان وهم وطنان 🌷🌷💝💝💕💕✋✋
عرفان خسروی در ۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۳۷ در پاسخ به جهانگیر دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹:
درستش اینه:
آخر کم از آنم که بدانم که کی ام؟
ماجرا این بوده که در اون دوران، فلسفه به شدت کوبیده میشده و خیام هم یک سری سوالات هستی شناسانه(فلسفه اولی) در حد اینکه "از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟"، مطرح میکرده در سخنانش بالخره. حالا میخواد هم خودش رو از انگچسبونی ها رها کنه و همم بگه که آقا بالاخره اینجور سوالات رو حق داره آدم بپرسه و گیر ندین و این صحبتا خلاصه...
سعید در ۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:
خواجه در بیت ششم احتمالاً اشارهای به این اشعار سعدی داشته است:
ندهد هوشمندِ روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریاباف اگر چه بافنده است
نبَرندش به کارگاهِ حریر
یوسف شیردلپور در ۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:
واقعان چه غوغایی کرده خواجه شیرازحافط
پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
غم خوار خویش باش غم روزگار چیست
هروقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس راوقوف نیست که انجام کارچیست
بخدا آدمی را تاناکجا که نمی برد؟
وای که وقتی این غزل را از زبان کسی مثل استاد شجریان بشنوی حال وهوایی بس عرفانی ویک حالت رهایی از خود به ادمی دست میدهد🌷 ❤️❤️💕💕
یوسف شیردلپور در ۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:
ببینید دوستان عزیز گنجوری من سوادی درحد خیلی ناچیزدارم
یک نکته ای که هست همانطور که همه میدونیم هرچه مادر این برنامه که خیلی هم خوب وزیباست وآموزنده بنام سایت یابرنامه گنجور مینویسیم حاشیه است حاشیه هم از اسمش معلوم است که جایی ممکن است نوشته مان باب میل همه نباشد که خوب طبیعیست نباید به نظرات همدیگر خرده گرفت البته تاجایی که به شخص واشخاصی توهینی نشود، به هرجهت ازهمه عزیزان بینهایت سپاسمندیم از اینکه حضور سبزدارند
واما بشنوشید این غزل ناب شیخ اجل با اجرای نی استادمحمد موسوی که بادم مسیحای خودمانند همیشه کاری کرده کارستان ونوای ماورائی جان جانان خسرو آواز استاد شجریان، اجرای خصوی دیده مشتاق
همین الآن درکلبه روستایی مان میشنوم این اثر فاخر را جای همه خالی،،
هرگزوجود حاضر و غایب شنیده ای؟
من درمیان جمع ودلم جای دیگراست،
ببینیدبه چه نکته ای اشاره دارد شیخ اجل
حتی ماوقتی که دربزمی یا مهافلی هم شرکت کردیم وشاد هستیم نباید ازحال روز درمندان وکسانی که به هردلایلی مشکلاتی دارند که اغلب همه ماداریم غافل باشیم بیادشان میاوریم وجایشان راخالی مبیبنیم مانند زمانی به دشت ودمن وصحرا وکوه میرویم یاد عزیزانمان میکنیم حتی آنانی که دیگردر این دنیا نیستند حالا بنابه ظن وقلب وروح خود هرکی میتنونه یه برداشتی ازشعر داشته باشه ونباید هم به کسی خرده گرفت،
این شعروغزل زیبا همراه این اجرای خسرو آواز استاد شجریان وهمراهانش
تقدیم به همه هموطنان وکسانی که این روزها حال دلشان خوب نیست چون ماهمه دلمان خوش است به خوشی شما تک تک شما درهر جایی که در این خاک مقدس کشورمان هستید(حق)
🌷🌷❤️❤️✋✋
گرشا در ۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۵۶ در پاسخ به محمد رضا نیک زاد دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۳ - حکایت در معنی نظر مردان در خود به حقارت:
سپاس از شما نکات ارزشمندی بود
م شریعتی در ۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۴۶ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۸) حکایت عیسی علیه السلام با جهودان:
سلام و عرض ادب
با احترام، به نظر میرسه در مصرع اول بیت سوم به جای نمیکردی باید نوشت: نمیگردی
Ilar Azizi در ۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۴۴ در پاسخ به بهراد معظمی گودرزی دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸:
درود برشما
Ilar Azizi در ۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۴۱ در پاسخ به شیخ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸:
در این شعر حرفی از نحوم نیست شما اگر دقتتو بیشتر کنه حکیم خیام فقط داره در بیشتر شعرهایش تلاش میکنه راه های شاد زیستن و چگونه ازادنه فکر کردن به خدا رسبدنو میگه شما تو همین ۴ بیت اول که خوندی خلاصه کردی اما در بیت شمم میگه گر باده خوردی با خردمندان خور شما اول تامل کن بعد تهمت بزن به دیگران در ضمن اگر فکر باز ندارید و افکار مذهبی دارید همچیو از ذهنیت مذهب پاسخگو میشید خودتو اصلاح کنید جناب
محسن جهان در ۲ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۹۲: